رو در رو با حسام الدین سراج از اوضاع موسیقی در ایران تا حضور در فجر؛ اجرا در افغانستان بهتر از اینجاست

سراج: حضور در جشن هنر شیراز افتخار بود، به فجر آمدیم تا مردم را ببینیم!
همدلی - علی نامجو/ در سال های ابتدایی انقلاب، ابتذال هنر و فرهنگ در رژیم شاه از مهم ترین خطراتی بود که جوانان ایرانی از آن نجات پیدا کردند. .چهار دهه گذشت و بنا بود فرهنگ و هنری غیرمبتذل در ایران رایج شود. اقتضای زمانه و تغییر ذائقه و بسیاری توجیه های دیگر که حرف امروز و دیروز یا این دولت و آن دولت نیست. مثال اوضاع و احوال موسیقی در این ملک؛ نام هایی است که عموم مردم از چهره های فعال موسیقی در ذهنشان دارند. موسیقی ایران در این چهار دهه بعد از استقرار چهره‌هایی خاص در مجاری تولید کننده فرهنگ رسمی وارد مسیر تازه ای شد. دستگاه های رسمی قلب تپنده فرهنگی بودند که «سفارش» خون را درونش پمپاژ می کرد. چهره های شهیر موسیقی ایرانی امروز، جوانان زیرک همان ایام اند. جوان هایی اول خط تغییر، سرزندگی، دیده شدن و شاید تمامیت خواه. استعدادهایی که شاید اگر زیر و رو کشی های برخی از آنها نبود امروز نامشان تا این حد بر سر زبان ها نمی افتاد. همین رویه احتمالا سرکش و تمامیت خواه باعث شد قله های امروز موسیقی ایران، قله های روزهای گذشته را اوت کنند و بر صندلی شهرتشان تکیه ای ظفرمندانه بزنند! آن روزها نسل داشت عوض می شد و جوان ها با صداهای رسمی و رایج زمانه سر سازگاری نداشتند؛ شاید به این خاطر که غریبه اش می خواندند! شاید نمی دانستند بناست از این به بعد دستکم به مدت بیست و چند سال شنونده یک موسیقی مورد تایید در رادیو و تلویزیون باشند. آنها تاب مقاومت نداشتند اما فرزندانشان چرا؛ با نادیده گرفتن رسانه رسمی بر صبر و جبر پیش روی پدران و مادران خود شوریدند.
امروز نسل آرمان خواه اول انقلاب و منتقد شورش جوان های نسل بعد این گزاره را با خود زمزمه می کند:« هنر پست شد جادویی ارجمند!» فهم تکرار این گزاره به احتمال کار سختی نیست؛ آخر آرمان خواهان دیروز منزلت «هنر» را از دست رفته می دانند. شاید بشود با آنها همدلی کرد چون امروز ظاهرا مهمترین شخصیت عرصه فرهنگی به جای هنرمند شده سلبریتی. جشن هنر شیراز زمانی نشانه انحطاط اخلاقی قلمداد می شد اما امروز لااقل از سوی اهل هنر دستاورد فرهنگی ایران در موسیقی معرفی می شود. از جریان رایج انواع هنر که بگذریم، آدرس آن هنر به دور از ابتذال در روزگار کنونی ایران دقیقا کجاست؟ کدام هنر را می شود عفیف تر و فرهنگی تر دانست؟ دستاورد نگاه به فرهنگ و هنر در این چهار دهه چیست؟ هنرمندان مشفق این روزها چطور زندگی می کنند؟ برای بررسی پرسش هایی از این دست با هنرمندان یکی از گروه های حاضر در جشنواره سی و سوم فجر به گفت و گو نشستیم. حسام الدین سراج خواننده موسیقی ایرانی که با همراهی گروه سور به سرپرستی و آهنگسازی مجید مولانیا و همراهی نوازندگانی از جمله جمشید صفرزاده در جشنواره فجر حاضر شدند و در تالار وحدت به روی صحنه رفتند با همدلی به گفت و گو پرداختند تا درباره دلایل حضورشان در این رویداد بگویند و اوضاع امروز هنر موسیقی را برایمان بازگو کنند. در ادامه گفت و گوی حسام الدین سراج را می خوانید. پس از آن پاسخ مجید مولانیا به بخشی از سوالات همدلی را خواهید خواند و در پایان این نوشته، حرف های جمشید صفرزاده آمده است:
دلیل شما برای حضور در جشنواره سی و سوم موسیقی فجر چه بود؟


در آغاز باید کمی درباره ماجرای جشنواره ها به طور کلی بگویم. به نظر من وجود یک جشنواره قابل قبول در زمینه موسیقی حق مردم است. در کشور ما از سال ها قبل جشنواره هایی در زمینه های مختلف هنری برگزار شده است. در عرصه موسیقی هم این ماجرا در طول سال های مختلف وجود داشته. در رژیم سابق جشنواره ای با نام جشن هنر شیراز در حافظیه برگزار می شد که اتفاقا از کیفیت و اعتبار خوبی هم میان هنرمندان و مردم ایران برخوردار بود. در آن دوره دولت نگاه درست و جالبی به هنر موسیقی داشت و معتقد بود هنرمندان این عرصه می خواهند در طول سال در زمینه هنرشان به فعالیت بپردازند بنابراین باید ساز و کاری ایجاد شود تا از راه های گوناگون آثار موسیقایی تولید شده به گوش مردم برسد و البته در جشن هنر شیراز هم اجرا شود تا در اصطلاح مطرح شود. اتفاقا برای هنرمندان هم شرکت کردن در جشن هنر شیراز افتخار بود و برایشان مهم بود تا بتوانند در این جشنواره مردمی خودشان را نشان بدهند.
حضور در جشنواره موسیقی فجر هم برای هنرمندان اهمیت جشن هنر شیراز را دارد؟
جشنواره موسیقی فجر به عنوان آیینی که بودجه ای مردمی دارد، از آغاز فعالیتش حضور هنرمندان تراز اول را البته نه به صورت مستمر تجربه کرده است. گاهی برخی از چهره های مطرح موسیقی کشور یک سال در این فستیوال حضور داسته اند و سال بعد غایب بوده اند، گاهی تنها یک بار حضور داشته اند و عده ای از این هنرمندان اصلا در فجر حاضر نشده اند. البته من شخصا درباره چگونگی برگزاری جشنواره نقدهایی دارم و چند بار هم به آن اشاره کرده ام. به گمان من مسئولین برگزاری جشنواره می توانند با هنرمندان و کارشناسان عرصه موسیقی مشورت کنند و برای رفع ایرادات تلاش کنند. به هر حال هنرمندانی که آثار با کیفیت موسیقایی دارند بهتر است از فضای جشنواره برای ارائه کارهای جدید و متفاوتشان به مردم بهره بگیرند. اما موافق نیستم هنرمندان خودشان و مردم را به خاطر وجود ایراداتی در جشنواره فجر از اجرای برنامه محروم کنند. من با تحریم کردن جشنواره از سوی هنرمندان موافق نیستم. چون همان طور که توضیح دادم اینجا مردم محق هستند و پول جشنواره هم دارد هزینه می شود. به نظر من جشنواره فجر برای مخاطبان علاقه مند این امکان را ایجاد می کند که با هزینه ای کمتر از هزینه تهیه بلیط در کنسرت های سالانه اجرای گروه یا هنرمندی را که دوست دارند، بتوانند ببینند.
قرار نبود درباره تحریم کردن یا نکردن جشنواره صحبت کنیم....
ببینید! به هر شکل این بحث امروز در فضای موسیقی وجود دارد بنابراین من هم می خواهم نظر خودم را درباره‌اش بگویم. به گمان من قهر کردن باید هدفی داشته باشد. مثلا بچه ها را در نظر بگیرید که چطور با قهر کردن به هدفشان می رسند؟ قهر می کنند تا فلان دارویی را که دوست ندارند نخورند یا به فلان اسباب‌بازی که دوست دارند برسند. به نظر می‌رسد برخی از هنرمندان ما هم امروز چنین حالی دارند درحالی که اصلا چنین شیوه ای نمی تواند کاری را جلو ببرد. برای مثال در دوره سی و یکم ظاهرا بحث هایی درباره بخش مالی جشنواره فجر پیش آمده و دوستانی که درباره بروز این مشکلات شاکی بودند آمده اند و جشنواره را تحریم کرده اند.
اگر قیمت بلیط تمامی اجراها را در نظر بگیریم و میانگینی برای قیمت گذاری تمامی گروه های حاضر را حساب کنیم به نظر می رسد تفاوت چندانی با بهای بلیط کنسرت های سالانه نداشته باشد...
من درباره اجرای گروه سور که با آن در جشنواره اجرا کردیم می توانم بگویم که حدودا چهل درصد قیمت بلیط های جشنواره با کنسرت های طول سال متفاوت است بنابراین آن دسته از علاقه مندانی که مخاطب گروه سور هستند می توانند با هزینه ای کمتر به سالن بیایند و اجرا را ببینند.
یعنی دلیل دیگری به جز قیمت گذاری بلیط های جشنواره وجود ندارد؟
البته که دلیل های دیگری هم هست. ما در طول سال کنسرت های دیگری را هم برگزار می کنیم. وقتی برای اجاره یک سالن برای برگزاری کنسرتی مراجعه می کنیم، بسیاری از سالن ها در طول سال از قبل رزور شده اند. اینکه رزوها به شکل مصلحتی انجام شده یا خیر قابل حدس زدند است. تعداد تهیه کنندگانی که در کشور کنسرت برگزار می کنند مشخص است و اتفاقا اغلب سالن ها با نام همین افراد رزور شده است. اگر بتوان روزی را در جدول سالن ها پیدا کرد که از قبل رزرو نشده باشد، تازه باید نامه سالن به اماکن برده شود. اماکن هم به شما می گوید یک هفته بعد برای گرفتن نامه بعدی مراجعه کنید. نامه را که گرفتید باید یک هفته بعد برای دریافت جوابش صبر کنید. بنابراین عملا شما به عنوان نماینده یک گروه موسیقی در مرحله ای قرار می گیرید که نه فرصتی برای تبلیغ دارید و نه قبل از دریافت این مجوز ها اجازه پیدا می کنید تا بلیط فروشی تان را در سایت آغاز کنید.
البته برای برگزاری کنسرت در تالار وحدت احتیاجی به دریافت نامه اماکن نیست...
در تالار وحدت وضعیت در این بخش در مقایسه با سالن های دیگر بهتر است اما کمتر می شود روزی را در جدول تالار پیدا کرد که خالی مانده باشد. به نظر من گروه سور تشکیل شده از جوانان توانمندی است که هر کدام شان در حوزه خودشان واقعا هنرمند هستند. آقای مولانیا هم به عنوان آهنگساز و مدیر گروه خوب کار می کند. هم قطعات خوبی را آهنگسازی می کند و هم تعامل خوبی را بین اعضای این گروه ایجاد کرده است. من کار این گروه را می پسندم. با این توصیف چنین گروه خوبی کجا باید امکان اجرا پیدا کند؟ در طول سال که با وضعیتی که درباره کنسرت برگزار کردن توضیح دادم دقیقا چه کاری باید انجام داد؟جشنواره فجر در این اوضاع فضایی است تا ما به عنوان گروه سور بتوانیم حرف هایمان را به مردم بزنیم . با آن ها ارتباطمان را حفظ کنیم.
آقای سراج لطفا درباره کنسرت ترانه های زمین که چندی قبل به خوانندگی شما روی صحنه رفت برایمان بگویید. همکاری با نوازندگان ترک و البته نوازندگان شناخته شده کشورمان در کنسرت ترانه های زمین برایتان چطور تجربه ای بود؟
دو نوازنده کشور ترکیه برای سازهای عود و باقلاما در این اجرا در کنارمان بودند. آقای کامکار، نصیری و رضایی هم نوازندگان ایرانی ترانه های زمین در تالار وزارت کشور بودند. ترانه های زمین درباره ترانه های مشترک بین کشورهای شرقی همچون ایران، ترکیه، اسپانیا، الجزایر و مراکش بود. برخی از قطعات ترکی بود، تعدادی به زبان کردی و برخی از قطعات هم به زبان فارسی ترجمه شده بود. یکی از قطعات را هم آقای کامکار ساخته بودند. راستش من از خود اجرا راضی بودم اما همان مشکلاتی که درباره پروسه برگزاری کنسرت به آن اشاره کردم دامان ما را گرفت و واقعا آزارمان داد. وقتی پلیس اماکن هشت روز مجوز شما را دیر صادر می کند بدیهی است آسیب خواهید دید. من این بخش را به عنوان یک درد دل مطرح می کنم. برگزاری کنسرت یک امر فرهنگی است. پلیس اماکن مسئول تامین امنیت و جان مردم است اما به گمان من صدور مجوز فرهنگی وظیفه این نهاد نیست. اگر سالن وزارت کشور برای انجام کنسرت مناسب است، مجوزش را هم باید وزارت ارشاد صادر کند. وقتی شما را به عنوان برگزارکننده کنسرت به پلیس اماکن ارجاع می دهند درحقیقت به شکل تاخیری دارند مجوزتان را لغو می کنند. چون کار در آن مسیر طولانی می شود. می دانید امروز درباره آن اجرا چه بار سنگینی روی دوش ما مانده است؟ ما نزدیک به صد میلیون تومان ضرر دادیم. جواب این ضرر را پلیس اماکن، وزارت ارشاد یا جای دیگر می دهد؟ لااقل سالنی که ما را به اماکن ارجاع می دهد با آن ها هماهنگ باشد و در صورت صدور دیرهنگام مجوز پول نگیرد. البته هیچ وقت این کار را نمی کنند و این وضع برای فعالان حوزه فرهنگی سخت است. در این شرایط اهالی موسیقی مجبور می شوند به سراغ تهیه کننده های این عرصه بروند اما متاسفانه در کشور ما تهیه کنندگان به شکل ویژه نگاه فرهنگی ندارند.
درباره اجرهای قبلی تان با گروه سور بگویید...
من با همراهی گروه سور در کشور افغانستان اجرایی داشتیم که اتفاقا خیلی تجربه خوبی برایمان داشت. چون آنجا پلیس اماکن نداشت و مخاطبانمان هم یک ساعت قبل از حضور ما برای تنظیم صدا روی صندلی هایشان نشسته بودند. آن ها حتی نام تصانیف ما را هم از حفظ بودند. چنین تجربه ای در کشور همسایه برای ما نشان دهنده وجود اغتشاشی فرهنگی در کشور ماست چون کشورهای دست نخورده به لحاظ فرهنگی در همسایگی ما همچون افغانستان به فرهنگ ما بیشتر از خودمان علاقه مندی دارند. دو اجرا هم در تالار اندیشه داشتیم. در تالار وحدت هم دو اجرا را روی صحنه بردیم. البته درباره آینده می توانم بگویم امیدواریم با گروه سور اجرای برنامه داشته باشیم.
سایر اخبار این روزنامه
محمدرضا تابش از لزوم رایزنی‌های سه جانبه برای بازدید نمایندگان مجلس از زندان‌ها خبر داد سانچی از شایعه تا واقعیت رو در رو با حسام الدین سراج از اوضاع موسیقی در ایران تا حضور در فجر؛ اجرا در افغانستان بهتر از اینجاست بررسی «همدلی» از عملکرد شهرداری تهران در دوران تصدی اصول‌گرایان، بعد از افشاگری نجفی گزارش «همدلی» از دلایل بانک‌ها درخصوص عدم تسهیلات‌دهی مناسب به‌مردم پول نداریم در چند دوره اخیر جشنواره تئاتر فجر، پوسترها از تئاترها خبرسازترند شوکه کننده‌تر از برق سه فاز! روایتی از آخرین روزهای حضور پهلوی دوم در ایران بر اساس خاطرات سالیوان آخرین سفیر‌ ایالات متحده در تهران وقتی مدرسه رسانه ملی دیر می‌شود اطلاعیه دفتر رئیس‌جمهور انتساب جمله «امام زمان(عج) هم قابل نقد است» به رئیس‌جمهور، کذب محض است جهانگیری: راهکار، راه اندازی گفت‌وگوی ملی است مدیرکل سابق مشارکت مردمی سازمان حفاظت از محیط زیست: انتقال پایتخت سیاسی بحران آب را برطرف می کند