درباره سانچی منصف باشیم

۱- واقعیت تلخ است اما قبول کنیم اشتباه مردم و مسئولان ما این بود که از روز اول و با آن حجم سوخت و انفجارهای حاصل از آن در کشتی سانچی به همدیگر صراحتا امیدواری مي‌دادند.نکته آنکه فرمانده چینی عملیات هم گفته بود بیرون کشیدن اجساد برای ما امکان ندارد و در تاریخ دریانوردی این مساله سابقه نداشته. یعنی زنده ماندن بیش از چند دقیقه و ساعت در کشتی سانچی غیرممکن بود مگر در فیلم‌هاي تخیلی هالیوود.
۲- این حادثه از بعد انفجار دیگر قابل کنترل نبود.این را همه کارشناسان بین‌المللی هم تایید کردند. چرا که محموله‌ نفتکش ۱۳۶هزار تن نفت فوق سبک با درجه‌ اشتعال بسیار بالا حاوی گاز سمی هیدروژن سولفوره بود اما کشتی دیگر این تصادف حامل بار غله بود که قابلیت انفجار نداشت و آتش سوزی آن هم قابل کنترل بود.پس نگوییم چرا چینی‌ها اول هموطنان شان را نجات دادند.ضمن آنکه آن کشتی کوچک ماهیگیری که دولتی هم نبود ناجی هموطنانش شد توان و تخصصی برای مقابله با انفجارهای عظیم نداشت و همینکه خودش را برای کمک به کشتی کریستال رساند اقدامی به‌جا در حوزه مدیریت بحران بود.هرچند،دولت چین همچنان موظف به پاسخگویی ست اما لطفا منصف باشید.
۳- یادمان نرود ابتدا مقامات چینی هشت کشتی را به منطقه اعزام کردند و کره‌جنوبی هم با هلیکوپتر و کشتی در این عملیات شرکت کرد و ژاپنی‌ها نیز با امکانات مناسب به محل حادثه آمدند.نیروی دریایی آمریکا هم یک هواپیمای گشت دریایی بویینگ را برای کمک به جستجو اعزام کرد در همین حال سه فروند کشتی از شرکت ملی نفتکش و کشتیرانی ایران به‌دنبال یافتن ردی از دریانوردان گم شده بودند.در آخر هم طبق آنچه تلویزیون دولتی چین اعلام کرد ۱۴ کشتی مشغول عملیات اطفاء حریق و جست‌وجوی مفقودشدگان بودند که نتیجه‌اي نداشت.
۴- کاپیتان احمد اسدی ناخدای باسابقه‌ شناورهای غول‌پیکر ایرانی در گفت‌وگو با ایسنا به این پرسش که چطور ممکن است دو کشتی غول‌پیکر با وجو فناوری‌های پیشرفته به یکدیگر برخورد کنند،پاسخ داد:کاپیتان برای متوقف کردن کشتی نیاز به طی چهار تا پنج مایل(حدود ۸مایل) مسافت دارد.به گفته‌ این دریانورد،تمام کشتی‌های غول‌پیکر به یک سیستم رادار مجهزند که می‌تواند نزدیک‌شدن کشتی‌ها را از ۳۰ مایلی تا نیم‌ مایلی رصد کند،اما احتمالاً در زمان حادثه ناخدای ایرانی پشت سکان نبوده.قطعاً طرف چینی نیز نتوانسته در زمان لازم اخطارها را صادر و از برخورد جلوگیری کند.در این بین ادعای وال استریت ژورنال مبنی بر قطع سیستم‌هاي مخابراتی دو کشتی پیش از تصادم هم باید بررسی شود.


۵- هرآنچه بر سانچی گذشت باید از قبل واقعه بازبینی شود.حلقه مفقوده این ماجرا تنها در جعبه سیاه نفتکش است.چینی‌ها کار درستی کردند که به دنبال کشف جعبه سیاه رفتند.برخی انتقاد کردند چرا به‌جای نجات ملوانان و خدمه به‌دنبال جعبه سیاه بودند حال آنکه به‌لحاظ فنی، موقعیت و شرایط تعبیه آن جعبه طوریست که در کمترین زمان و با کمترین امنیت قابل دسترس باشد و دچار سوختگی و انفجار هم نشود.پس شرایطش با انسان‌هاي زنده کاملا متفاوت است.لطفا منصف باشید.
۶- لطفا سلبریتی‌ها هم احساساتی نشوند و افاضه نفرمایند.اتفاقا اینبار برخلاف معمول مسئولان ایرانی به موقع عمل کردند اما هیچ کاری از متخصصان هیچ کشوری برنمی آمد.اینکه بگوییم و بنویسیم که مدیریت بحران نداشتیم و دیر عمل کردیم و حادثه پلاسکو را بازتعریف کنیم اشتباهی محض است.مسئولان ایرانی همه کار برای نجات دریانوردان ایرانی کردند اما در خلوتشان فقط دست به دعا بودند.از بنده خدا هیچ کاری برنمی آمد.لطفا منصف باشید.
۷- اگرچه از منتقدان جدی علی ربیعی در مقام وزیر کار و رفاه اجتماعی بودم و هستم اما باید بگویم ربیعی بعنوان امنیتی ترین عضو کابینه شاید در این شرایط بحرانی که رنگ و بوی امنیتی هم داشت بهترین انتخاب رئيس‌جمهور برای ایفای نقش مسئول کمیته ویژه رسیدگی به حادثه نفتکش سانچی بود.او اما شاید نباید اینقدر به مردم امیدواری مي‌داد.هرچند در آخر اعتراف کرد: ما امید داشتیم پیکر مطهر آنان را بیرون بیاوریم؛مثل سه پیکر دیگر که تقریبا استخوان بودند برای همین هم تکاوران را اعزام کردیم اما شدت انفجار در حدی بود که امکان داخل رفتن نبود» پس لطفا تا نتیجه بررسی جعبه سیاه اینقدر به خودمان سرکوفت نزنیم.واقعیت تلخ است و رنج‌هاي جمعی عجیب درد دارد؛این را فقط رنج دیدگان مي‌دانند.