پس از افشاگری

افشاگری شهردار تهران درباره میراث به جای مانده از شهردار سابق در یکی دو روز اخیر زیر سایه حادثه تلخ رخ داده برای «نفتکش سانچی» قرار گرفت و آن طور که باید و شاید مورد توجه رسانه‌های کشور قرار نگرفته است. نجفی در گزارش تکان دهنده خود به اعضای شورای شهر تهران تلاش کرده است تا آنچه از دوران دوازده ساله حضور جریان اصولگرا در مدیریت شهری به جای مانده است را برای نمایندگان مردم در پارلمان شهری ارائه کند. همانطور که قابل پیش بینی بود این گزارش با واکنش منفی نزدیکان سیاسی و رسانه‌ای محمدباقر قالیباف مواجه شده است، به طوری که آنان این گزارش مستند را اتهام‌زنی و سیاه نمایی دانسته اند. در ادامه به سه نکته به بهانه ارائه این گزارش افشاگرایانه از سوی شهردار تهران خواهیم پرداخت.
1ـ فقط قالیباف مقصر نیست!
با نگاهی به دوران دوازده ساله حضور قالیباف در شهرداری تهران شاهد آن هستیم که اکثریت شورای شهر تهران نیز در اختیار جریان سیاسی حامی آقای شهردار بوده است. وظیفه نظارتی شوراهای شهر را می‌توان مهمترین بُعد وظایف این نهاد نسبتا تازه تاسیس که از عمر آن کمتر از بیست سال می‌گذرد دانست. پرسش اساسی آن است که آیا می‌توان بر مبنای گزارش نجفی، تنها شهردار سابق را مورد انتقاد قرار داد و یا می‌بایست به این نکته توجه داشت که این حجم از تخلف که بخش هایی از آن به تازگی منتشر شده است تنها حاصل خطاهای مدیران ارشد شهرداری در بازه زمانی 84 تا 96 نیست و باید ریشه این موضوع را در سهل گیری و سیاست بازی شورای شهری دانست که نتوانسته و یا نخواسته است به وظیفه نظارتی خود عمل کند. هنگامی که موضوع مهم نظارت در یک ساختار مدیریتی به حاشیه رانده می‌شود به طور طبیعی  فسادآور بودن قدرت خود را نشان خواهد داد. شاید لازم باشد که به همان میزان که شهردار سابق مورد اعتراض قرار می‌گیرد به اعضای وقت شورای شهر نیز توجه لازم نشان داده شود. آنان نیز باید پاسخگوی وضعیت امروز شهرداری تهران باشند. وضعیتی که در آن موضوع شفافیت مالی آن طور که شایسته بود مورد توجه قرار نمی‌گرفت و قراردادهای مالی پر حرف و حدیثی منعقد شده است که بخش هایی از آن در گزارش اخیر شهردار تهران به نمایندگان مردم در شورای شهر آمده است.
از طرف دیگر با توجه به آنچه شرح آن رفت این امکان وجود دارد که امروز هم که شاهد یکدستی نسبی در مدیریت شهری هستیم چنین اتفاقاتی رخ دهد. در نتیجه اعضای شورای شهر تهران می‌بایست با نگاهی جدی به آنچه در مدیریت شهری پایتخت در دوازده سال حضور اصولگرایان رخ داد از این امر مراقبت کنند که شاهد تکرار همان موضوعات این بار در زمانی که اصلاح طلبان مدیریت شهری را به دست گرفته‌اند نباشیم.


2ـ اشتباه روحانی
حضور محمدعلی نجفی در شهرداری تهران شباهتی هم با حضور رییس جمهور روحانی در قوه مجریه دارد. هر دو وارد میدانی شدند که پیش از حضور آن‌ها با وضعیت ناهنجاری دچار شده بود که مهمترین شباهت آن بی انضباطی مالی و عدم شفافیت بود. شهردار تهران بر خلاف رییس جمهور در تلاش است تا هر آنچه از گذشتگان به جا مانده است را با زبانی صریح و شفاف به مردم و اعضای شورای شهر تهران اطلاع دهد. او از این موضوع ابایی ندارد که برخی رسانه‌ها یا مراکز خاص به تهدید او روی بیاورند و یا برای ادامه عمر مدیریتی‌اش مشکلات و موانعی را ایجاد کنند. اما در نقطه مقابل حسن روحانی با مصلحت سنجی هایی نابجا آن طور که لازم بود وضعیت دولت را در حوزه‌های مختلف در ابتدای کار خود برای مردم تشریح نکرد و به چند کنایه و سخن غیرمستقیم اکتفا کرد. شاید بتوان یکی از دلایل عدم ملموس بودن تغییر شرایط اقتصادی و سیاسی نسبت به تابستان92 را در همین موضوع دانست که رییس دولت نتوانست و یا نخواست با زبانی صریح شرایط آن زمان را برای مردم بگوید. به بیان دیگر ما از نقطه آغاز دولت بی خبریم و تنها وضعیت موجود را با وضعیت مطلوب مقایسه می‌کنیم که نتیجه آن افزایش نارضایتی خواهد بود، در حالی که اگر وضعیت نقطه آغاز به خوبی تشریح شده بود امروز جامعه هم با امید بیشتری به دنبال وضعیت مطلوب بود زیرا می‌دانست که کشور از چه فجایع اقتصادی و سیاسی عبور کرده است.
3ـ نقش قوه قضاییه: گزارش شهردار تهران درباره تخلفات مدیریت شهری در دوران قبل از خود گام اول برای برخورد با مفاسد و تخلفات است، گام‌های بعدی ورود قاطع دستگاه قضایی به این موضوع خواهد بود. شاید چنین گزارش هایی سبب ایجاد تنش هایی در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور شود اما وارد شدن قوه قضاییه به رسیدگی به پرونده‌های مورد اشاره در گزارش محمدعلی نجفی می‌تواند فضا را از تنش‌های سیاسی به سمت و سویی حرکت دهد که در آن بررسی حقوقی و قضایی و برخورد قاطع با افرادی که متخلفند جایگزین‌های و هوی سیاست زده و فرار از پاسخگویی می‌شود. باید منتظر ماند و دید که واکنش مسئولان قضایی به گزارش شهردار تهران از میراث قالیباف چه خواهد بود.