محمد بلوچ زهی = بخشدار مرکزی نیک شهر

پس از ناآرامی های هفته های اخیر در کشور و حضور خیابانی معترضان برای رساندن صدای خویش به گوش مسئولان، سوا از رفتارهای پرخاشگرایانه،آسیب به اموال و اماکن عمومی و نیز توهین ها توسط عده ای خاص که مستوجب مجازات است می بایست این حضور معترض گونه مردم را به مثابه
«نقد از درون» نگریست. آنچه که در تحلیل اعتراضات اخیر کمتر به آن پرداخته شد و توجه، پذیرفتن معترضان حضور یافته
در خیابانها بعنوان نقادان درون جامعه بوده که نسبت به بخشی از سیاست های در پیش گرفته برای اداره کشور نگاهی نقد گونه دارند و خواستار اصلاح پاره ای از امور جاری هستند.
بنابراین اگر این نوع نگرش در مواجهه با اتفاقات اخیر دخیل گردد نه تنها آن بخشی از افراد در جامعه را که با روش مسالمت آمیز و با استفاده از مدنیت و مطابق اصل 27 قانون اساسی خواهان اصلاح هستند نمی توان اغتشاش گر نامید بلکه


می بایست ایشان را سوپاپ اطمینان نظام و اصلاح گرانی دانست که برای دوام و بقای انقلاب خواهان تغییر روند هستند و اصلاح از درون.
باید این واقعیت را نیز پذیرفت که بخشی از جامعه منتقد برخی از سیاست های در پیش گرفته قوای سه گانه برای اداره امور هستند و از وضعیت موجود نیز ناراضی، قدر مسلم مادامیکه این نارضایتی ها با نگاهی واقع گرایانه تحلیل نگردد و دنبال، پرواضح است که کماکان در به پاشنه سابق خواهد چرخید و نارضایتی ها نیز از یک فرصت تبدیل خواهد شد به تهدید.
می بایست به یاد داشت ایران خانه همه ماست و افرادی نیز که فریاد نارضایتی سر داده اند و ساز نقد از درون کوک، به همان اندازه که بخشی از جامعه خواهان تداوم شرایط موجود هستند حق دارند و دل در گرو توسعه و آبادانی تا بعنوان یک شهروند طبق قانون آنچه را که نمی پسندند و خواهان اصلاح آن هستند را فریاد بنمایند و از مسئولان مطالبه.
همه را با یک چوب راندن و نیز تفکیک قائل نشدن میان معترضین و معدود برهم زنندگان نظم می‌تواند ایشان را از انقلاب دور سازد و ناامید و آتش خشم و کدورت ها را شعله ور بنماید و عمیق.
با این تفاسیر هر عملی که منجر به ریزش ها گردد و مانع از رویش‌ها، آنرا در راستای تعارض با منافع ملی می توان قلمداد نمود بنابراین بر همه احزاب ،
گروه‌ها، جریان ها و حتی من مسئول نیز فرض است در شرایطی که این روزها مام وطن آشفته حال است و پریشان خوی، آنطور رفتار نماییم که فرزندان وطن طرد و دلسرد نشوند و ناامید و سرخورده.
نباید از یاد برد هر روزه این نوع کنش های معترض گونه و نارضایتی ها را به شکل و یا طریق مختلف چه در اجتماع و یا در محیط اداری و کار می توان دید که امروز همه آن صداهای متفرق جمع گشته و منتهی به خیابانها پس نمی توان چشم به روی واقعیت ها بست. باید دلسوزانه آستین چاره جویی بالا زد و برای بهبود اوضاع تلاش نمود.
باری؛چندی پیش مادری دل نگران و پریشان احوال به دفتر بنده مراجعه کرد تا زمینه رضایت مقامی مسئول را فراهم بنمایم که از فرزند ایشان شکایت نموده بود بابت انتشار تصویری از خطای فاحش همکاران آن مسئول در یک شبکه اجتماعی.
وقتی با مسئول مربوطه در خصوص انصراف از شکایت جوان صحبت شد با ناراحتی بسیار بیان داشت که فرد مذکور از خطوط قرمز عدول کرده و به نظام توهین؛ متاسفانه هزینه کردن از نظام و انقلاب برای سرپوش گذاشتن یک خطای اداری ساده و موارد و رفتارهای متعدد از این دست
بیش از اینکه متوجه فرد، نهاد و جریان متبوع باشد دود آن در چشم اعتماد عمومی خواهد رفت و زمینه نارضایتی را فراهم می نماید و آستانه تحمل جامعه را نیز فوران.
به هر روی بدون تردید ارمغان نقد از درون می تواند توسعه و ترقی یک جامعه باشد و واکسینه نمودن کشور در مقابل آشوب و اغتشاش و هرج و مرج
نه تهدید و خطر و بحران.