سولماز رضایی = دکترای برنامه ریزی شهری

تاثیر محیط مصنوع شهری بر حیات اجتماعی ساکنین شهر ها همواره موضوع مطالعات و بررسی های بسیاری بوده است به گونه ای که کارشناسان حوزه شهری توسعه پایدار شهری را منوط به ایجاد فضاهایی می دانند که دلپذیر، مطبوع و باعث افزایش حس شادمانی و رضایت
باشد. در این میان یکی از شاخصه های توسعه یافتگی شهرها و جوامع، که اثرات قابل توجهی در حوزه های زیست محیطی، کالبدی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد، فضای سبز شهری است. در یک تعریف علمی منظور از فضای سبز شهری، نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوشش گیاهی انسان ساخت است که هم بازده اجتماعی و هم بازده اکولوژیکی دارد که بازدهی اکولوژیکی این فضا ها به معنی زیبا سازی شهری، کاهش دمای محیطی، تولید اکسیژن و نیز افزایش نفوذ پذیری خاک در مقابل انواع بارش است. همچنین به دلیل استفاده عموم مردم از چنین
فضاهایی، شاهد بازدهی اجتماعی مطلوبی خواهیم بود که به عنوان مثال یک باغ شخصی چنین اثر گذاری نخواهد داشت. یک فضای سبز مطلوب شهری بر خلاف معنای ظاهری صرفاً محلی پر از درخت و گل و گیاه نیست...
بلکه در حقیقت نمادی از نوع نگرش و تفکرات فرهنگی و اجتماعی یک جامعه شهری به حساب می‌آید. در دهه‌ها‌ی اخیر نظریه‌ها‌ی متفاوتی درخصوص تاثیرات منظر فضای سبز بر سلامت و بهداشت روحی و روانی شهروندان مطرح شده


است که همگی بر نقش چنین فضاهایی در ارتقای سطح سلامت جسمانی، آرامش روان، بازده کاریو کیفیت زندگی برتر تاکید دارند. به عنوان مثال مطالعات van den berg نشان می‌دهد مناظر جنگلی پارک مانند سبب کاهش استرس، لذت از منظر، کاهش عصبانیت و افزایش تمرکز می‌شود. بر اساس مطالعه‌ای دیگر در ژاپن مشخص شد، نرخ مرگ و میر زنان رابطه ی معناداری با زندگی در مناطق کمتر سرسبز دارد و یک بررسی علمی در ایالات متحده نشان می‌دهد حضور زنان در فضاهای سبز شهری باعث ایجاد حس امنیت و لذت متقابل در آن‌ها‌ شده و فرصت کنش متقابل اجتماعی و دلگرمی و پشتیبانی از یکدیگر برای فعالیت‌ها‌ی مدنی را فراهم می‌کند. در این راستا یک پژوهش انجام شده در منطقه سیستان مشخص نمود، توسعه فضای شهری از طریق تغییر میکروکلیما، با کاهش دما و خنک شدن هوا، سطح آرامش شهروندان را بالا می‌برد.
از سوی دیگر کارکردهای اکولوژیکی متنوعی برای فضای سبز شهری تعریف و مشخص شده است. در بخش کاهش آلودگی‌ها‌ی محیطی، کمربندهای سبز به عنوان توده‌ها‌ی گیاهی از درختان بسیار مقاوم با فیلتر کردن و جذب آلودگی‌ها‌یی مانند فلورید هیدروژن، دی اکسید گوگرد و بعضی از فلزات سنگین مثل جیوه و سرب در هوا نقشی مفید ایفا می‌کنند که در این میان درختان 10تا 20برابر گیاهان علفی در جذب میزان سرب هوا موثرند. همچنین درختان با تولید اکسیژن، نقش موثری در بهبود شرایط زیست محیطی ایفا می‌کنند اگر چه در مقیاس کلان این نقش قابل ملاحظه نیست اما در فضای خرد شهری حائز اهمیت است. در کارکردی دیگر می‌توان با کاشت مناسب و هدفمند درختان، در هدایت باد در بخش‌ها‌ی مورد نظر و تغییر جهت آن به سمت دلخواه اثر گذاشت. دیوار‌ها‌ی سبز نیز یکی دیگر از زمینه‌ها‌ی استفاده از بافت و فضای سبز در شهر‌ها‌ست که می‌تواند
به طور موثری در جذب اصوات مزاحم عمل نموده و به نسبت بسیاری از مصالح از خاصیت آگوستیکی بالاتری برخوردار است.الگوهای فضای سبز شهری مبتنی بر کاربرد هندسی آنهاست. مانند کمربندهای سبز که برای تجدید حدود شهر، کنترل گسترش و جلوگیری از رشد بی رویه شهر به کار می‌رود و عملاً نقشی اصلی به عنوان تفرجگاه شهری و نقشی فرعی به‌عنوان شاخص زنده جهت تشخیص روند شهر به عهده دارند. یکی از مسائل مهم درخصوص
فضای سبز، مکان یابی آن است. جین جکوب، منتقد شهرسازی معاصر در این خصوص می‌گوید: پارک‌ها‌ و فضای سبز شهری باید در جایی باشند که زندگی در آن موج می‌زند، جایی که در آن فرهنگ و فعالیت‌ها‌ی بازرگانی و مسکونی است. بر این اساس در این نوع مکانیابی، مرکزیت، سلسله مراتب و دسترسی حائز اهمیت است. تعیین سرانه فضای سبز تا حد زیادی به خصوصیات هر منطقه و شهر بستگی دارد. در ایران، تعیین سطح و سرانه کاربری فضای سبز عمدتاً بر اساس استاندارد‌ها‌ی جهانی بوده است که بر اساس این استاندارد، سرانه فضای سبز برای هر فرد در دنیا 25 متر مربع تعیین شده است. مطالعات انجام شده توسط نهاد‌ها‌ی ذیربط داخل کشور نشان می‌دهد، سرانه متعارف فضای سبز شهری در شهر‌ها‌ی ایران عددی بین 7 تا 12متر مربع برای هر نفر است که در کلان‌شهری مثل تهران در طرح جامع شهر، این مقدار 10متر مربع درنظر گرفته شده است. براساس اعلام مدیرعامل سازمان بوستان‌ها‌ و فضای سبز شهر تهران،
در حال حاضر سرانه فضای سبز در این شهر 15.8متر مربع است.