برجام قطره چکانی ترامپ

هدف ترامپ شکل دادن برجام در قالبی است که به عاملی بین‌المللی برای فشار بر ایران و کنترل برنامه هسته‌ای ایران تبدیل شود ولی مزایایی از برجام به ایران داده نشود و به عبارتی تحریم زدایی صورت نگیرد. لذا ضمن اینکه همچون گذشته سعی می‌کند تمام کارشنی‌ها در خصوص رفع تحریم‌های ایران صورت بگیرد در عین حال تحریم‌های تازه‌ای را در حوزه‌های ادعایی حقوق بشری، تروریسم و موشکی و غیره را شکل می‌دهد تا کماکان ایران در کانون هدف حفظ شود. اما ترامپ می‌داند که اگر به طور کامل در مقابل برجام قرار بگیرد آن موقع یک فضای بین‌المللی منفی در مقابلش شکل می‌گیرد. چون اوضاع تحولات کره شمالی به سمتی پیش می‌رود که روز به‌روز بدتر شده و ناامنی خودش را بیشتر نشان می‌دهد، هرچه ترامپ به سمت سیاست تهدید پیش می‌رود، اوضاع بغرنج‌تر می‌شود. ولی ایران کشوری است که الان در قالب معادلات بین‌المللی به عنوان یک بازیگر سازنده ایفای نقش می‌کند. از طرفی اروپایی‌ها به دلایلی با آمریکا دیگر همراهی نخواهند کرد که دلیل اولش سیاسی است. اروپایی‌ها بعد از جنگ سرد برای اولین بار است که یک راهبرد دیپلماتیک بین‌المللی به نام برجام را به نتیجه می‌رسانند و در آن ایفای نقش می‌کنند و نمی‌خواهند که برهم بخورد که بهم خوردنش ضعف راهبردی اتحادیه اروپا را نشان می‌دهد. دلیل دوم، امنیتی است. اروپاییان می‌دانند که اگر ایران نبود حتما داعش به مرزهای اروپا می‌رسید و ایران یک خاکریز در کانون تحولات ناامن در هاب منطقه غرب آسیاست که از سیاست مشارکت جویانه ایرانی استقبال می‌کنند. دلیل سوم، اقتصادی است. یکصد میلیارد دلار از دویست میلیارد دلاری که پیش بینی شده در قالب برنامه ششم توسعه در ایران سرمایه‌گذاری خارجی شود قرار است در قالب امضای موافقتنامه با اروپا باشد. هرچند بخشی امضا شده ولی هنوز عملیاتی نشده است. آخرین آن موافقتنامه‌ای است که با ایتالیا امضاء شده و اینها نشان می‌دهد که اتحادیه اروپا روی مناسبات اقتصادی با کشور ایران حساب باز کرده. لذا در چنین شرایطی ترامپ سعی کرد ناآرامی‌های ایران باعث شود تا بهانه‌ای به دست بیاورد برای اینکه برجام را کامل کنار بگذارد ولی با ثباتی که در سازوکار درونی ایران شکل گرفت باعث شد که با بخش‌هایی از این واقعیت کنار بیایند که ایران در قبال داعش نقش بی‌بدیلی را بازی کرد.
ادامه صفحه16