سفری جذاب به یکی از مهم ترین کشورهای آمریکای جنوبی

فریبا سرادار- اسم کشور «کلمبیا»، برای بیشتر آدم‌ها یادآور نام «پابلو اسکوبار»، سلطان کوکائین جهان و ثروتمندترین قاچاقچی تاریخ، برای علاقه مندان به نوشیدنی‌های گرم یادآور قهوه، برای اهالی ادبیات تــداعی‌کننده «گابریل گارسیا مارکز» و برای دوستداران ورزش یادآور «کارلوس والدراما» فوتبالیست موقشنگ کلمبیایی است. جالب است بدانید در یکی دو دهۀ اخیر، از خشونت و درگیری گروه‌های چریکی کلمبیایی کاسته شده و این کشور گام‌های استواری در زمینه ثبات اجتماعی و پیشرفت اقتصادی برداشته است. طبیعت بکر و جذاب، مردم شاد و خونگرم، ادبیات پویا، خرده‌فرهنگ‌های بومی که آمیزه‌ای از فرهنگ اسپانیایی و سرخ‌پوستی است و بالاخره، موقعیت استراتژیک ممتازی که این کشور در دنیا دارد، از کلمبیا یک کشور متفاوت ساخته است. امروز و در ادامه پرونده‌های آشنایی با سبک‌زندگی و فرهنگ مردم کشورهای مختلف دنیا، این بار به کلمبیا، سرزمین آووکادو و گرافیتی می‌رویم تا بیش از پیش با آن آشنا شویم. با ما همراه باشید. 
 
از کشور کلمبیا و سبک زندگی مردمش، بیشتر بدانیم کلمبیا چهارمین کشور بزرگ آمریکای جنوبی (بعد از برزیل و آرژانتین و پرو)، با مساحت یک میلیون و ۱۴۱ هزار کیلومتر مربع است. سرزمین کلمبیا شرایط متنوعی دارد و از قله‌های بلند و برفی «آند» تا دشت‌های گرم و مرطوب حوزه «رود آمازون» را شامل می‌شود. این کشور بعد از برزیل، با بیش از 49 میلیون نفر، بیشترین جمعیت را بین کشورهای آمریکای جنوبی دارد. پراکندگی جمعیتی کلمبیا یکسان نیست. بیشتر مردم این کشور در یک سوم کوهستانی آن، یعنی جایی که «بوگوتا» پایتخت کلمبیا و دیگر شهرهای بزرگ قرار دارند، زندگی می‌کنند. از آن جا که این ناحیه غربی کشور آب و هوای مناسب و خاک غنی دارد، فعالیت‌های کشاورزی هم بیشتر در همین ناحیه انجام می شود. کلمه «کلمبیا» از نام کریستف کلمب گرفته شده، کلمه‌ای که بعدها توسط جمهوری بزرگ کلمبیا که به وسیله اتحادیه ونزوئلا، گرانادای‌نو و اکوادور تشکیل شده بود، به کار رفت. در ادامه، با این کشور و سبک زندگی مردمش آشنا می‌شویــم. مردم خونگرم می‌گویند کلمبیا کشوری است که وقتی وارد آن می شوید، خیلی سخت می‌توانید خارج شوید؛ نه به دلیل عوارض سنگین خروج، بلکه به‌خاطر فرهنگ و مهربانی مردمش. شعار گردشگری کشور کلمبیا این است: «تنها ریسک سفر به کلمبیا اینه که دوست داری بمونی!». بر اساس آمار، بیشتر کلمبیایی‌ها کاتولیک، اسپانیایی زبان و دورگه (اروپایی-سرخ‌پوست) هستند.  تلاش و همبستگی کلمبیایی‌ها اقتصاد کلمبیا موقعیت خود را مرهون فراوانی مواد اولیه، جمعیت بالای با سواد و واحد پولی با ارزش است. صادرات مهم کشور کلمبیا قهوه، کاکائو و محصولات کشاورزی است. کلمبیا در زمینه صنعت و تکنولوژی نیز در حال پیشرفت است. نکته جالب این که بیشتر تحصیل کرده‌های کلمبیایی در اروپا و آمریکای شمالی، به کشورشان برمی‌گردند تا به کشور خود خدمت کنند. «همه با هم برای یک کشور جدید» شعار سازندگیِ کلمبیایی‌هاست. یک فرهنگ و رسم عجیب در مناطق ساحلی کارائیب در شمال کلمبیا، فرهنگ صدا زدن و انتقال پیام با سوت، خیلی داغ و پرطرفدار است. دوستان و اعضای خانواده با سوت، با همدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. به عنوان مثال هر خانواده‌ کلمبیایی، یک سوت خاص دارد که همه، حتی سگ خانواده آن را تشخیص می دهند و به گونه ای شناسه سوتی و صوتی خانواده‌ است.  چهره نامدار کلمبیایی گابریل خوزه گارسیا مارکِز، نویسنده، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود. او که پس از درگیری با رئیس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش، در مکزیک زندگی می‌کرد، در سال ۱۹۸۲ برنده جایزه نوبل ادبیات شد و به طور معمول با رمان «صد سال تنهایی»‌اش که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان است، شناخته می‌شود. مارکز یکی از نویسندگان پیشگام سبک ادبی رئالیسم جادویی بود و در سال ۱۹۹۹ مرد سال آمریکای لاتین شناخته شد و در سال ۲۰۰۰ مردم کلمبیا با ارسال طومارهایی خواستار پذیرش ریاست جمهوری کلمبیا توسط او بودند که وی نپذیرفت. کشور خسته از درگیری‌های داخلی حرف از سیاست کلمبیا که می‌شود، تقریبا همه متفق‌القول از فساد می‌نالند. کلمبیای تن‌خسته از جنگ‌ها و کشمکش‌های داخلی، تازه دارد روی آرامش را می‌بیند و مردم، گرد خستگی و مرگ را کنار زده و مشغول لذت بردن از زندگی عادی هستند. در دهه‌های اخیر، آثار ناخوشایند قاچاق دارو، جنگ‌های چریکی و شورش‌ شورشی‌ها و...، از جمله مشکلات دولت کلمبیا بوده‌است. آووکادو بهترین تجربه غذایی یکی از بهترین تجربیات خوراکی‌ درکلمبیا و حتی کل آمریکای جنوبی، خوردن آووکادو، یک میوه گلابی‌شکل، سبزرنگ، چرب و با یک هسته درشت است. سالاد آووکادو، از مهم‌ترین و بهترین غذاهای گیاهی کلمبیاست. فارک و 5 دهه درگیری خونین گروه شورشی «فارک» مهم‌ترین گروه مسلح کلمبیاست که به عنوان شاخه نظامی حزب کمونیست این کشور، در ابتدا، یعنی سال‌های 1946 تا 1966، تنها به مبارزات مسلحانه علیه دولت، در قالب  تاکتیک های چریکی می پرداخت اما طی دهه 1980 قاچاق مواد مخدر را نیز به فعالیت های خود افزود. فارک، عمده قوای خود را در جنگل های واقع در جنوب کلمبیا متمرکز کرده و یکی از اصلی ترین پایگاه های این گروه در کوهپایه های آند واقع شده است. این گروه از سال 2013 با دولت کلمبیا برای امضای توافق نامه صلح وارد مذاکره و سرانجام در نوامبر 2016 توافق نهایی صلح توسط رهبر گروه فارک و رئیس جمهور کشور کلمبیا امضا شد. گروه مارکسیستی فارک با امضای این توافق صلح به پنج دهه درگیری خونین که طی آن دست کم 260 هزار نفر کشته، 60 هزار نفر ناپدید و بیش از هفت میلیون نفر آواره شدند، پایان داد. جرم و جنایت، یک حاشیه همه‌گیر در کلمبیا  متاسفانه  مساحت وسیعی در کلمبیا برای کاشت گیاه کوکائین استفاده می‌شود و این کشور هر ساله توان تولید ۴۳۰ تن کوکائین را دارد. کشت و قاچاق کوکائین از جمله فعالیت‌های تجاری مهم در کلمبیاست که بالطبع، جرم و جنایت‌ های بسیاری در حاشیه آن اتفاق می افتد؛ از آدم‌ربایی و تسویه‌حساب‌های خونین تا قتل و آدم کشی. البته هر از گاهی، پای چهره‌های مطرح و محبوب کلمبیایی‌ هم به این حیطه تاریک و مرموز باز می‌شود و دنیا را در بهت و حیرت فرو می‌برد. نمونه‌اش «رنه هیگویتا»، دروازه‌بان پیشین تیم ملی فوتبال کلمبیا که در سال ۱۹۹۳ به جرم مشارکت در یک فقره آدم‌ربایی و دریافت ۶۴ هزار دلار رشوه، به مدت ۷ ماه زندانی شد و در یک رسوایی دیگر در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۴ تست دوپینگ وجود کوکائین در خونش، مثبت از آب درآمد. یا ماجرای عجیب «دانیل اسکوبار» که پس از گل به خودی‌اش در بازی کلمبیا برابر آمریکا (سال ۱۹۹۴)، 10 روز بعد با شش گلوله به قتل رسید و بسیاری بر این عقیده هستند که این قتل کار قاچاقچیان بوده است.  
حسین که مدتی است ساکن بوگوتاست، از حال و هوای زندگی در کلمبیا می‌گوید بوگوتا، شهر دیوارهای رنگارنگ «حسین احمدی» 37 ساله، به دعوت یکی از دوستانش که استاد دانشگاه شهر مدلین در کلمبیاست، برای تدریس زبان انگلیسی به کلمبیا رفته و یک سال و نیم است که در «بوگوتا» پایتخت کشور کلمبیا زندگی می کند. حسین عاشق مردم، آداب و رسوم و فرهنگ کشور کلمبیاست. او کلمبیا را سرزمین رنگ ها می نامد و معتقد است مردم این کشور با این که انسان های پولداری نیستند اما بسیار راضی و شاد و خوشحال اند. روایت او از نکته‌های جالبی که در کلمبیا دیده و تجربه کرده، خواندنی است. * کلمبیایی‌ها انسان هایی هستند که از هر نژاد و فرهنگ و زبانی که باشی، آماده برقراری رابطه دوستانه با تو هستند. آن ها با این که به ندرت انگلیسی صحبت می کنند، همواره سعی دارند به توریست ها و تازه واردها کمک و آن ها را راهنمایی کنند. * کلمبیایی‌ها مردمی معتقد و مذهبی هستند و تقریبا در هر خیابان شهر بوگوتا، یک کلیسا وجود دارد که فارغ از معنویت، بر زیبایی بصری شهر افزوده است. * دیوار های شهر بوگوتا پر از طرح های گرافیکی است، به‌طوری که می توان هرکدام از مردم شهر را یک هنرمند قلمداد کرد. آن ها از رنگ و طرح و نقاشی واقعا لذت می برند و استفاده از رنگ را در تمام ابعاد زندگی شان، از دیوارهای شهر گرفته تا لباس و غذا می توان دید. * هر روز و همیشه از هر گوشه بوگوتا، صدای موسیقی شاد به گوش می رسد و در هر نقطه شهر، گروهی از آدم‌ها را می بینی که جمع شده اند. حتی در نقاط جدی و نامانوسی مثل پایانه اتوبوس هم باز مردم از وقت انتظارِ خود، برای ساز زدن و آوازخوانی استفاده می‌کنند. * غذای ملی کلمبیا «تمال» نام دارد که مواد تشکیل دهنده آن لپه، برنج، مرغ و سبزیجات است. به طور کلی کلمبیا از لحاظ غذا، کشور ارزانی است و یک ناهار کامل با نوشیدنی در بوگوتا، بین پنج تا هشت هزار تومان تمام می شود. * قهوه کلمبیا جزو معروف ترین قهوه های دنیاست و در کافه های شهر بوگوتا می توانی قبل از سفارش، قهوه را بو کنی و طبق سلیقه خود، سفارش دهی. * مردم بوگوتا معتقدند پابلو اسکوبار یکی از بدترین اتفاق ها برای کلمبیا بوده. یکی ازبومیان می گفت ما همه می خواهیم پابلو از حافظه تاریخی مان حذف بشود. اما در مدلین، زادگاه پابلو، هنوز عده ای دوستش دارند؛ شاید به خاطر پول هایی که به فقرا داده است. علاوه بر این، هنوز جوانان تی‌شرت‌هایی با تصویر پابلو می پوشند. * برخلاف حرف و حدیث‌های زیادی که درباره ناامنی کلمبیا وجود دارد، این کشور امن است و مردم و مسئولان امنیتی کشور، به شدت درباره سلامتی و رضایت و امنیت گردشگران احساس مسئولیت می کنند. با این حال اگر تازه وارد هستید، باید برای رفت و آمد در خیابان ها و مناطق دیدنی شهرهای این کشور، از تورهای مورد تایید گردشگری کلمبیا کمک بگیرید.    نارکــوها، سریالی درباره نقش مواد مخدر در زندگی کلمبیایی   «نارکوها» که فصل سوم آن به تازگی پخش شد و مورد استقبال زیادی هم قرار گرفت، سریالی آمریکایی است که داستان مبارزه ماموران ویژه آمریکایی و کلمبیایی با کارتل های معروف مواد مخدر کلمبیا را به تصویر می کشد. فصل اول و دوم این سریال روایتی از زندگی پابلو اسکوبار، سلطان کوکائین دنیا و یکی از 10 مرد ثروتمند جهان در سال های پایانی دهه 80 میلادی بود و زوایای متنوعی از سبک زندگی مردم کلمبیا، روابط خانوادگی شان، جایگاه کارتل های مواد مخدر در مناسبات اجتماعی به خصوص بین طبقات محروم و از همه مهم تر تاثیرگذاری درآمد کوکائین در تصمیمات سیاسی کلان را به تصویر کشید. در این سریال به خوبی می بینیم حتی آدمی مثل پابلو اسکوبار که تعداد زیادی مزدور و آدمکش در اطرافش بودند و به دلیل تامین جنس شهرهای زیادی در آمریکا، مغضوب سازمان های امنیتی این کشور بود، چگونه متاثر از فرهنگ مردم آمریکای جنوبی، احترام به خانواده به خصوص مادر را در لحظه لحظه زندگی اش فراموش نمی کند. کسی که عامل مرگ آدم های زیادی بوده، ارتباط دوستانه و نزدیک با فرزندانش را ضروری می دانسته و حتی در یک مورد هنگام فرار از دست آمریکایی ها، چند میلیون دلار پول نقد را برای گرم کردن خانواده اش آتش می زند. سریال به روایت آمریکایی هاست و بیشتر عوامل دولتی و پلیس کلمبیایی را فاسد نشان می دهد اما با این همه، چندان یک سویه نیست و در فصل سوم که مربوط به مبارزه با کارتل کالی است، قهرمان کلمبیایی هم دارد. تماشای «نارکوها» غیر از این که تجربه ای هیجان انگیز است به شما این فرصت را می دهد تا با ویژگی های سبک زندگی کلمبیایی و تنوع اقلیم و مناسبات دیپلماتیک این کشور آشنا شوید. این سریال که در وب سایت IMDB، موفق به دریافت نمره 8.9 از 10 شده، محصول شبکه معتبر نتفلیکس است.