طلیعه انقلاب در زمستان 1356

  گروه اندیشه
info@khorasannews.com

آبان‌ماه سال 1356 بود که خبر شهادت فرزند برومند امام(ره)، آیت‌ا... سیدمصطفی خمینی، منتشر شد. در پی انتشار این خبر، مردم در اقدامی خودجوش، به مناسبت شهادت فرزند امام(ره)، مجالس ترحیم متعددی در سراسر کشور برگزار کردند؛ مجالسی که در واقع فرصتی برای بیان مظالم رژیم شاه و حمایت از نهضت اسلامی، به رهبری امام‌خمینی(ره) بود. برگزاری این مجالس تا چند ماه پس از شهادت آیت‌ا...سیدمصطفی خمینی ادامه داشت.
عصبانیت شاه


«احسان نراقی»، از نزدیکان به دربار، در این باره می‌گوید: «این جریان[شهادت آیت‌ا... مصطفی خمینی] وسیله‏ ای شد که در ایران مجامع ترحیم، مرتباً تشکیل شود. خلاصه، عدم رضایت‏ سیاسی، به این قسم، خودش را نشان می‌داد. شاه از بابت‏ این جلسات و مجالس ترحیم خیلی عصبانی شده بود. در این بین، یاسر عرفات یک تلگراف تسلیتی به آقای خمینی در نجف مخابره کرد. آقای خمینی در جواب به یاسر عرفات می‏گوید که درد و محنت من روزی پایان می‏گیرد که ملت ایران از شر این آدم جابر [یعنی شاه] فارغ بشوند؛ راحت‏بشوند. یکی از مسئولان ساواک به من گفت که نصیری [رئیس ساواک] این متن را برده بود برای شاه. وقتی شاه این متن را می‌بیند، عصبانی می‌شود و می‏گوید حالا دیگر باید جنگ را علنی کرد با روحانیون، به خصوص با آقای خمینی، بروید یک مقاله تهیه بکنید.» بر اساس گفته‌های «احسان نراقی»، پس از دستور شاه، مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» نوشته و برای چاپ به روزنامه اطلاعات ارسال شد.
نویسنده مقاله که بود؟
دقیقاً معلوم نیست که نویسنده مقاله چه کسی بوده‌است. برخی، داریوش همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی رژیم را نویسنده مقاله می‌دانند؛ اما برخی دیگر، افرادی مانند هویدا و پرویز نیکخواه را نیز به عنوان نویسنده مقاله نام برده‌اند. «اسکندر دلدم»، نویسنده و خبرنگار وابسته به دربار که در آن زمان، خود از نزدیک شاهد ماجرای ارسال، چاپ و انتشار این مقاله در روزنامه اطلاعات بوده است، بعدها در خاطراتش نوشت:«این مقاله احمقانه که سرنوشت مملکت را عوض کرد، از توصیه‌های یکی از همین نخبگان فرهنگی! و به قلم یکی از مارکسیست‌های مرتد نوشته شده بود!» «اردشیر زاهدی» که از سال 1351 تا دی ماه 1357، سفیر رژیم پهلوی در آمریکا بود، در خاطراتش، «فرهاد نیکوخواه» مشاور هویدا در وزارت دربار را نویسنده مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» معرفی و در عین حال، «نیکوخواه» را به دلیل نوشتن چنین مقاله‌ تحریک‌آمیزی، سرزنش می کند. یکی دیگر از وابستگان و نزدیکان به دربار پهلوی، به نام «احمدعلی مسعود انصاری» که به واسطه رابطه نزدیک و صمیمانه‌اش با دربار، اطلاعات بسیاری از مسائل آشکار و نهان آن روزگار داشت نیز، در خاطراتش به نقش مطبوعاتی «هویدا» و «فرهاد نیکوخواه» در تهیه و انتشار این مقاله تأکید می‌کند. یکی از اعضای سفارت آمریکا در تهران، «جی. بی. لمبراکیس»، در تاریخ 19 مهر 1357، گزارشی به وزارت خارجه ایالات متحده در آمریکا فرستاد که در آن، از ملاقاتش با «سید مهدی پیراسته» گزارشی ارائه کرد؛ در آن گزارش آمده بود:«او [پیراسته] حماقتی را که با درج مقاله اطلاعات در ژانویه 1978 (7دی 1356) در حمله به [امام] خمینی انجام شده بود، مطرح کرد. او باور نمی‌کرد که من نمی‌دانم نویسنده واقعی آن مقاله چه کسی بود و گفت که «کاخوده» آن را نوشته و هویدا در حضور شاه، آن را تصحیح کرده است.» بی تردید، «کاخوده» همان «نیکوخواه» است که «لمبراکیس» به اشتباه آن را این گونه تلفظ کرده و در خاطر سپرده است. به هر حال، نویسنده مقاله هر که بود، با نگارش آن، آتش خشم مردم را شعله‌ورتر و شرایط را برای رژیم دشوارتر کرد. قرار شد مقاله روز 17 دی‌ماه سال 1356 به چاپ برسد. نگارنده مقاله، با توهین و افترا به علما و روحانیان، آن ها را «مرتجعان سیاه» نامیده بود و مبارزات روحانیت با رژیم شاه و فعالیت‌های ضد دینی آن را، نقشه و دسیسه بیگانگان علیه رژیم بیان می‌کرد. نویسنده مقاله، به صراحت از امام خمینی(ره) نام برده و به ایشان جسارت کرده‌بود.
واکنش مردم به انتشار مقاله
قم، نخستین شهری بود که به این توهین آشکار واکنش نشان داد. با دعوت آیت‌ا...نوری همدانی، تعدادی از علما و فضلای حوزه علمیه قم گرد هم آمدند تا درباره چگونگی پاسخ به این مقاله توهین آمیز، تصمیم گیری کنند. از افراد حاضر در این جلسه می‌توان به حضرات آیات محمدعلی گرامی، وحید خراسانی، جعفر سبحانی، ناصر مکارم‌شیرازی، محمد مؤمن، مرحوم سیدحسن طاهری خرم‏آبادی، مرحوم محمد محمدی گیلانی، مرحوم علی مشکینی و محمد یزدی اشاره کرد. با تصویب اکثریت حاضران جلسه، تصمیم گرفته شد روز بعد، یعنی 18 دی‌ماه 1356، تمام جلسات درس حوزه علمیه قم تعطیل شود و روحانیان و علما، همراه با مردم، در تجمع اعتراض‌آمیزی که برگزار می‌شد، شرکت کنند. صبح روز بعد، حدود 200 نفر از طلاب به همراه استادان حوزه علمیه، راهپیمایی اعتراض‌آمیز خود را از مقابل مدرسه خان به سمت بیت مرحوم آیت‌ا...العظمی گلپایگانی آغاز کردند. در مسیر راهپیمایی، اقشار مختلف مردم نیز به طلاب پیوستند و جمعیتی که به بیت آیت‌ا...العظمی گلپایگانی رسید، بیش از 500 نفر بود. آیت‌ا...العظمی گلپایگانی، ضمن حمایت از اعتراض طلاب و مردم، به سخنرانی در جمع راهپیمایان پرداخت و گفت: «باید این شخص که توهین کرده مجازات شود. ما اقدام می‏کنیم حرف ما را گوش نمی‏دهند؛ ولی این را بدانید این ها به ضرر خودشان است چون همه مردم ایشان [امام خمینی] را می‏شناسند ولی شما آرام و متحد باشید، معلوم می‏شود شما ما را قبول دارید که به این جا آمدید؛ پس بگذارید ما با آقایان مشورت کنیم تا ببینیم چه باید کرد.» شرکت‌کنندگان در راهپیمایی، به بیوت تعداد دیگری از مراجع قم نیز رفتند و طی این مدت، بر جمعیت آن ها نیز افزوده می‌شد. آخرین محل تجمع راهپیمایان، در روز 18 دی ماه، حسینیه مرحوم آیت‌ا...العظمی مرعشی نجفی بود که با شنیدن سخنرانی این مرجع تقلید همراه شد. با فرا رسیدن شب، جلسه دیگری برگزار شد تا برنامه‌های روز بعد مشخص شود. این‌بار، بازاریان قم نیز به حمایت از طلاب و روحانیان برخاستند. صبح روز 19 دی‌ماه، بازارهای قم نیز تعطیل شد و به این ترتیب، اعتراضات بالا گرفت. پس از اقامه نماز ظهر و گوش دادن راهپیمایان که تعدادشان به هزاران نفر می‌رسید، به سخنان آیت‌ا...نوری همدانی، خیابان‌های شهر قم شاهد فریادهای «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» بود. مأموران رژیم با عجله مسیر حرکت راهپیمایان را مسدود کردند. در این راهپیمایی، مقر حزب رستاخیز در قم به تصرف راهپیمایان درآمد. دقایقی پس از این اتفاق، صدای رگبار مسلسل و شلیک پیاپی گلوله به گوش رسید. مأموران رژیم مردم را به گلوله بسته بودند. در این تیراندازی‌ها، تعدادی از مردم به شهادت رسیدند و جمعی نیز، زخمی شدند. با این حال، مردم حاضر به خالی کردن صحنه نبودند و سرکوب راهپیمایان تا پاسی از نیمه شب ادامه پیدا کرد.
نتایج قیام
قیام 19 دی‌ماه قم، به نقطه عطفی در روند پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل شد. در پی شهادت تعدادی از مردم این شهر، شهرهای دیگر نیز پرچم اعتراض و مبارزه با رژیم شاه را برافراشتند. برگزاری مراسم چهلم شهدای قم در تبریز، باعث وقوع قیامی گسترده در این شهر شد و در چهلم شهدای تبریز، مردم شهرهای دیگر هم علیه رژیم به پا خاستند. این اعتراضات به هم پیوسته، طی سال بعد اوج گرفت و پیروزی انقلاب اسلامی را در 22 بهمن 1357 رقم زد.