موافقت با کاهش یارانه بگیران مخالفت با گرانی بنزین

دیروز، کمیسیون تلفیق بودجه سال آینده، با کاهش منابع هدفمندی از 48 به 37 هزار میلیارد تومان موافقت کرد تا بر اساس آن احتمال حذف یارانه برخی قشرها(حدود 30 میلیون نفر) در سال آینده تقویت شود. این کمیسیون اما با تبصره 18 لایحه بودجه درباره تامین 17 هزار میلیارد تومان منابع اشتغال زایی از محل افزایش قیمت بنزین و گازوئیل مخالفت کرد. تصمیم نهایی در این خصوص در صحن علنی مجلس گرفته خواهد شد.در این رابطه، سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه سال ۹۷، در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت، با اشاره به ادامه بررسی بندهای درآمدی لایحه بودجه سال 97  در جلسه عصر دیروز این کمیسیون گفت: اعضای کمیسیون تلفیق بودجه، بعد از بررسی تبصره 14 لایحه بودجه سال آینده، مصوب کردند درآمدهای حاصل از محل هدفمندی یارانه ها در سال آینده 37هزار میلیارد تومان باشد. وی گفت: درآمد هدفمندی در سال گذشته ۴۸ هزار میلیارد تومان بوده که در صورت تصویب نهایی، با کاهش ۱۱ هزار میلیارد تومانی درآمدهای هدفمندی رو به رو خواهیم بود که این مسئله موجب قطع یارانه بخشی از یارانه بگیران در سال آینده می شود.یوسف نژاد افزود: براساس مصوبه دیگر کمیسیون تلفیق نرخ حامل های انرژی در سال 97 افزایش نخواهد یافت. 
 
   فراخبر
این تصمیم نهایی است؟    گفتنی است این تصمیمات کمیسیون تلفیق به صحن علنی مجلس منتقل و در صورت تصویب نهایی در صحن اجرایی خواهد شد. علاوه بر آن درباره هدفمندی یارانه ها باید توجه کرد که فعلا مجلس فقط با بخش درآمدی این تبصره موافقت کرده و منابع سازمان هدفمندی یارانه ها را به 37 هزار میلیارد تومان محدود کرده است. اما در این باره که این درآمد چگونه توزیع شود در بررسی طرف هزینه های بودجه بحث خواهد شد. دولت در لایحه پیشنهاد کرده است که از این 37 هزار میلیارد تومان فقط 23 هزار میلیارد تومان به یارانه اختصاص داده شود که معادل یارانه پرداختی به 42 میلیون نفر است. 14 هزار میلیارد تومان دیگر به یارانه نان، بخش سلامت و افزایش پرداختی به اقشار تحت پوشش اختصاص خواهد یافت. درباره بنزین نیز با وجود مخالفت تلفیق با تبصره 18، دولت مجوزهای قانونی دیگری (بودجه 96 و برنامه ششم) برای افزایش قیمت حامل های انرژی دارد.      نگاهی برنظرات موافقان و مخالفان سناریوهای بنزینی بنزین۲ نرخی یا 1500تومانی ؟ غیاثی-در حالی که با پیشنهاد دولت برای افزایش قیمت بنزین به 1500 تومان، موجی از انتقادات و البته پیشنهادات جایگزین مثل دونرخی شدن مجدد بنزین ارائه شده است، دولت با استدلال هایی نظیر سختی تامین سهمیه برای ناوگان حمل و نقل عمومی (تاکسی ها، وانت بارها و آمبولانس ها) به فسادهای موجود در این زمینه اشاره می کند و زیر بار دونرخی شدن بنزین نمی رود. اگرچه این سختی ها، پیچیدگی ها و البته فسادها در بنزین دونرخی ( و هر کالای دونرخی دیگر) متصور است، اما سوال این است که تصمیم بهینه برای تمام جامعه چیست؟ وظیفه سیاست گذار اقتصادی این است که بدون تعصب، سناریوهای مختلف را ارزیابی و با لحاظ فواید و تبعات هر کدام، بهترین تصمیم را اتخاذ کند.در ادامه ابتدا پیشنهاد دولت برای افزایش قیمت بنزین را مرور می کنیم و تبعات آن و انتقادات وارد شده را برمی شماریم. سپس سراغ تبعات دونرخی شدن خواهیم رفت و تصویری از میزان مشکلات و فساد ایجادشده ارائه خواهیم کرد. در گام بعد فواید و آثار مثبت بنزین دونرخی را مرور می کنیم.
تصمیم دولت چیست و چه تبعاتی دارد؟
دولت (در تبصره 18 ماده واحده لایحه بودجه 97) می‌گوید که می خواهد با افزایش قیمت بنزین به 1500 تومان و گازوئیل به 400 تومان، منابع کافی برای طرح‌های اشتغال زایی (یارانه سود تسهیلات اشتغال زایی) فراهم کند. هر دو بخش این پیشنهاد با انتقاد جدی مواجه است:
افزایش ناگهانی 50 درصدی قیمت بنزین تبعات تورمی  دارد و موجب ایجاد فشار بر اقشار متوسط و ضعیف جامعه می شود. دولت تاکنون اعلام نکرده است که بر چه اساسی به نرخ 1500 تومانی رسیده اما برخی اخبار حکایت از چانه زنی بر سر این موضوع در هیئت دولت دارد. سازمان برنامه نرخ های بالاتری پیشنهاد داده است اما با مخالفت وزارت جهاد کشاورزی  و وزارت راه در نهایت بنزین 1500 تومانی حاصل شده است[i]. بنابراین به نظر نمی رسد این پیشنهاد نتیجه یک کار مطالعاتی و سنجش ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی موضوع باشد.


تامین منابع لازم برای اشتغال زایی از محل افزایش قیمت سوخت هم محل اشکال جدی است. به طور طبیعی، منابع حاصل از هر بخش باید در همان بخش مصرف شود و اگر هم قرار است اشتغالی ایجاد شود، باید در همان بخش باشد. به طور کلی افزایش قیمت بنزین باید متاثر از سیاست های بخش انرژی و سبد سوخت کشور باشد نه نیاز دولت به منابع. در ادامه در این باره توضیح خواهیم داد.
وقتی خبری از یک سیاست انرژی منسجم نیست
به طور کلی دولت می تواند در زمینه سیاست های خود در حوزه های مختلف از سیاست های قیمتی (افزایش یا کاهش مالیات یا یارانه یک بخش یا کالا) استفاده کند. مثلا برای کاهش مصرف سیگار یا نوشابه مالیات وضع کند و به شیر یارانه بدهد. درباره بنزین و به طور کلی بخش انرژی، به دلیل استراتژیک بودن و وجود آثار خارجی (آلودگی) این بخش، معمولا دولت ها دخالت های ویژه تری انجام می دهند و سیاست های منسجمی برای تعیین سبد سوخت بهینه کشور و کاستن از آثار و تبعات مصرف نامتناسب انواع انرژی وضع می کنند. اما دولت بدون توجه به جوانب مختلف مصرف انرژی در کشور به دنبال تامین منابع اشتغال از این بخش است. اگر دولت برنامه دقیق تری برای این بخش داشته باشد و به سوالاتی نظیر موارد زیر پاسخ دهد، قطعا موضوع بنزین دونرخی نیز موضوعیت بیشتری خواهد داشت. دولت در یک بسته انرژی باید تعیین کند که در چهار سال آینده:
*سهم دیگر سوخت ها به ویژه CNG در سبد سوخت کشور چقدر است و برنامه آتی دولت برای آن چیست؟
*میزان زیاد یارانه های پنهان پرداختی به بنزین و سوخت، چگونه سامان خواهد یافت؟
*آلودگی فزاینده ناشی از مصرف سوخت یارانه ای، چگونه مهار خواهد شد؟
متاسفانه دولت بدون توجه به مسائل متعددی که در حوزه انرژی وجود دارد، از این بخش به عنوان ابزاری برای رفع مشکلات بخش دیگر استفاده کرده است که خود موجب سوال و اشکال است.
تصمیم های خلق الساعه و مشکلاتی که هیچ وقت حل نمی شود
دولت می تواند با تنظیم درست سیاست خود در حوزه انرژی تاثیر به سزایی بر رفع معضلات مختلف بخش انرژی و محیط زیست بگذارد. مثلا فرض کنید که توسعه CNG برای توسعه حمل و نقل عمومی در دستور کار قرار گیرد. دولت می تواند هم اکنون این سیگنال را به مردم و خودروسازان بدهد که تا پنج سال آینده قیمت CNG تغییر نخواهد کرد و برعکس بنزین به صورت پلکانی رشد خواهد کرد. همزمان بخشی از درآمدهای افزایش قیمت بنزین را نیز به توسعه جایگاه های عرضه CNG اختصاص دهد. سرمایه گذاران هم این سیگنال را دریافت خواهند کرد که می توانند روی توسعه بخش CNG و ساخت تجهیزات آن سرمایه گذاری کنند و از این محل شغل هم ایجاد خواهد شد. اما وقتی دولت به یک باره بنزین را گران می کند و هیچ چشم اندازی درباره سیاست های آینده وجود ندارد، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد؛ نه خودروسازان تغییری در تولید خود ایجاد خواهند کرد، نه مردم الگوی مصرف خود را تغییر خواهند داد و نه مشکل اشتغال و آلودگی حل خواهد شد. اگر چنین بسته جامعی برای انرژی دیده شود، بنزین دونرخی جایگاهی ویژه خواهد یافت.
تبعات دونرخی شدن بنزین چیست؟
مهم ترین مشکلات و سختی های بنزین دونرخی در تعیین سهمیه برای گروه های خاصی مثل رانندگان تاکسی، وانت بارها و ... است. با تعیین سهمیه بالاتر برای این گروه ها، برخی تمایل پیدا می کنند با معرفی خود به عنوان راننده تاکسی، سهمیه را به قیمت پایین تر دریافت کنند و به قیمت بالاتر به فروش برسانند. فساد از این جا شکل می گیرد که عده ای معدود، عملا تاکسیرانی یا کار با وانت را کنار می گذارند و از محل فروش بنزین یارانه ای به قیمت بالاتر کسب درآمد خواهند کرد.استدلال دیگر هم این است که برخی گروه ها که نیاز واقعی به بنزین بیشتر دارند قابل شناسایی نیستند؛ مثلا کشاورزانی که برای حمل و نقل محصولات و نهاده های خود نیاز بسیار بیشتری به سوخت، نسبت به سهمیه متعارف، دارند. البته این دسته از تبعات در همان گروه اول و ذیل وانت بارها قابل طرح هستند.این موضوع ممکن است تبعات دیگری مثل حوادث ناشی از انبارش یا حمل بنزین ایجاد کند که البته میزان آن بسیار کم است.
مشکلات سوخت گیری و اتلاف وقت
برخی نیز (به طور عمده مسئولان صنفی جایگاه داران) مشکلات ایجادشده برای مردم در فرایند سوخت گیری را از تبعات کارت سوخت می شمارند. اتلاف وقت، ثبت رمز یا فراموشی آن، فراموشی کارت و ایجاد صف هنگام سوخت گیری از جمله این مسائل است که به اعتقاد برخی به منافع حاصل از دونرخی شدن بنزین و استفاده از کارت سوخت نمی ارزد.استدلال دیگر هم که به طور عمده از سوی مقامات وزارت نفت اعلام می شود نبود نیاز به کارت سوخت و بنزین دونرخی با توجه به افزایش قیمت بنزین و کاهش قیمت نفت (کاهش فاصله قیمت بین المللی و داخلی بنزین) در شرایط فعلی است. به اعتقاد آن ها در گذشته این سیاست لازم بود اما اکنون فواید چندانی ندارد.
فواید بنزین دونرخی؛ از کنترل مصرف تا عدالت توزیعی
واقعیت این است که تمام تبعات فوق قابل رفع یا تقلیل اند یا این که حداقل در برابر منافع بنزین دو نرخی اندک هستند. مثلا می توان برای ناوگان حمل و نقل عمومی که در سال های اخیر به طور عمده به CNG  مجهز شده اند، گاز را با قیمت مناسب تر اختصاص داد و سهمیه مازاد بنزین را کاهش داد. بنابراین در یک بسته جامع انرژی می توان تبعات ناشی از سختی تعیین سهمیه برای گروه های خاص ( که به طور عمده مربوط به تاکسی ها و وانت بارهاست) را به حداقل رساند. ضمن آن که حتی اگر انحرافی در تعیین این سهمیه صورت گیرد (و برخی از آن سوءاستفاده کنند) باز هم یک فساد بزرگ یا انحراف جدی نخواهد بود و در برابر مشکلات و انحرافات بسیار بزرگ تر موجود و البته منافع دونرخی شدن بنزین قابل چشم پوشی است. چنان چه قبلا تشریح شده است[ii] کنترل موثر مصرف و آلودگی (به خاطر ایجاد لنگر ذهنی و محل مقایسه برای مصرف بهینه)، تامین منابع لازم برای سیاست های دولت (اگرچه بهتر است منابع در بخش انرژی و نه برای امور دیگر استفاده شود) و توزیع عادلانه میلیارد ها دلار[iii] یارانه پنهان از اولین مزیت ها و تبعات بنزین دو نرخی است که همه این ها بدون فشار بر اقشار متوسط و کم مصرف ایجاد می شود.
بنزین دونرخی را بخشی از یک فرایند و کوتاه مدت بدانیم
البته پرواضح است که نباید به دونرخی بودن بنزین به عنوان یک سیاست بلندمدت نگاه کنیم. واقعیت این است که سهمیه بندی بنزین در سال 86 روند فزاینده مصرف سوخت را کنترل کرد اما بعد از تک نرخی شدن آن در سال 94 دوباره روند صعودی گرفته است. نمودار زیر این موضوع را به وضوح نشان می دهد. در این شرایط حالا دولت خود را ناگزیر از افزایش نرخ بنزین دیده است. اگر این افزایش کم باشد مثلا 10 درصد، قطعا تاثیری در زمینه کنترل مصرف و آلودگی و همچنین تامین منابع نخواهد داشت. افزایش قابل توجه 50 درصدی هم فشار مستقیم و غیرمستقیم (از محل تورم عمومی) بر اقشار مختلف ایجاد خواهد کرد. در این میان با توجه به جمیع توضیحات فوق، به نظر می رسد بازگشت موقتی به بنزین دونرخی بهینه ترین تصمیم پیش روی سیاست گذاران باشد. این تصمیمات می تواند بخشی از یک برنامه کوتاه مدت دو یا چهار ساله برای رفع مشکلات فعلی (مصرف فزاینده و آلودگی) باشد.
پی نوشت
[i] 26 آذرماه امسال یک مقام ارشد دولت در این زمینه در گفت وگو با فارس گفت:پیشنهادات مختلفی مطرح شد و گزینه پیشنهادی سازمان برنامه و بودجه رقم 1600 تومان برای بنزین و 600 تومان برای گازوئیل بود که با مخالفت و مقاومت تعدادی از وزیران و مسئولان همراه شد. این مسئول ارشد دولت با اشاره به مخالفت وزارت جهاد کشاورزی و راه و شهرسازی با نرخ پیشنهادی سازمان برنامه و بودجه گفت: درنهایت در آخرین جلسه هیئت وزیران که لایحه بودجه سال 97 بررسی شد، قیمت 1500 تومان برای بنزین و 400 تومان برای گازوئیل تصویب شد.
[ii] به مطالب زیر مراجعه کنید: یادداشت مورخ 13 دی ماه در صفحه ۲ روزنامه خراسان
[iii] با فرض این که قیمت تمام شده بنزین حداقل دو هزار تومان باشد، هم اکنون روزانه 80 میلیارد تومان یارانه پنهان فقط به بنزین اختصاص می یابد و هر کسی که بیشتر مصرف و بیشتر هوا را آلوده کند، بیشتر از یارانه دولتی و منابع ملی بهره خواهد برد! در یک سال این رقم به حدود 8 میلیارد دلار می رسد که نزدیک به یک چهارم کل درآمدهای نفتی کشور است.