انگ و برچسب نزنيم

ناآرامی های اخیر در تهران و سایر شهرهای ایران ، هم می تواند یک هشدار فرصت ساز برای مسوولان کشور باشد و هم نظام جمهوری اسلامی را با چالشی حیاتی مواجه سازد؛ فرصت یا چالش بودن این حوادث نیز بستگی تام و تمام دارد به نحوه برخورد با این رویداد اجتماعی و سیاسی. اگر نیک بنگریم ، ریشه این ناآرامی ها، وجود نارضایتی انباشته شده در لایه های مختلف جامعه ایران است و این نارضایتی ها نیز از ناکارآمدی مسئولان در بخش و قوای مختلف نشأت گرفته است. با پذیرش این نگاه، نوع برخورد با اعتراضات می‌تواند دوراندیشانه و مصلحانه باشد بدین گونه که در عین مدیریت فضا، ناآرامی ها را زنگ خطر و هشداری دانست که برخی مسئولان را از غفلت‌ بیرون می آورد، گوش‌هایشان را شنوا، چشم‌هایشان را بینا می‌کند و به فکر و عمل برای حل مشکلات مردم سوق می‌دهد. در واقع، صدای مردم که باید شنیده شود این است: آی مسئولان ؛ پُر خطا بوده‌اید، راهتان را اصلاح کنید و بدانید که ما با هیچ کس بجز نظام مقدس جمهوری اسلامی عقد اخوت نبسته‌ایم . اما اگر وقایع اخیر، با واکنش‌های تند، عصبی و هیجانی مواجه شود، آنچه حاصل می‌آید، پاشیدن بنزین بر روی آتش اعتراضات خواهد بود. هر چند ممکن است در هر ناآرامی، افرادی نیز با اهداف خاص سوءاستفاده کنند ولی انگ و برچسب زدن به همه معترضان و همه آنان را اوباش و تفاله و عوامل بیگانه و... نامیدن و به انواع کلمات متصف کردن، تنها باعث رنجش بیشتر کسانی می شود که مطالبه اصلی شان شنیده شدن صدایشان است؛ چنین رویکردی در قبال معترضان، به مثابه پاشیدن نمک بر زخم‌های آنان است و نتیجه‌اش تشدید ناآرامی هاست، ناآرامی‌هایی که اگر مهار هم شوند، تبدیل به آتش زیر خاکستر می‌شوند و در زمانی دیگر، چالشی بزرگتر می‌سازند. جمهوری اسلامی ایران ، آنقدر بزرگ و پرظرفیت است که بتواند همه صداها حتی صدای مخالفانش را در خود پژواک دهد؛ با این حال، برخی مسئولان با عدم شناخت از وسعت وجودی جمهوری اسلامی، محدودیت‌های شخصی خود را بر نظام تحمیل می‌کنند و نتیجه این می‌شود که تصویری ناشکیبا و کم ظرفیت از نظام جمهوری اسلامی ارائه می‌شود؛ این بزرگترین جفا به نظام جمهوری اسلامی ایران است.
* نماینده ارومیه در مجلس