قدس و فلسطين زير چكمه‌ مربع آشوبگران

بعد از آنكه دونالد ترامپ با زير پاگذاشتن قطعنامه‌هاي سازمان ملل انتقال سفارت امريكا را از تل‌آويو به بيت‌المقدس اعلام كرد، رژيم صهيونيستي جرئت و جسارت بيشتري براي تسريع اقدامات توسعه طلبانه و ضدصلح خود در سرزمين‌هاي اشغالي و به خصوص قدس پيدا كرده است. حزب حاكم ليكود الحاق كل كرانه باختري را به فلسطين اشغالي مطرح كرد و پارلمان اين رژيم نيز با تصويب قانوني حتي اميد به واگذاري بخشي از قدس را به فلسطيني‌ها در هر طرح احتمالي از بين برد. در اين ميان دونالد ترامپ باز وارد عمل شد و قطع كمك‌هاي امريكا را به فلسطيني‌ها و مؤسسه كار و امداد سازمان ملل در امور آوارگان فلسطيني اعلام كرد. چند عامل موجب شده است كه راستگرايان حاكم بر رژيم صهيونيستي و امريكا در پايمال كردن باقي‌مانده حقوق فلسطيني‌ها و مسلمانان در فلسطين و قدس گستاخ‌تر شوند:
نخست اينكه واكنش فلسطيني‌ها در داخل و واكنش كشورهاي اسلامي و غير‌اسلامي در خارج در حد انتظار و متناسب با عمق و گستره فجايع ناشي از اعلاميه ترامپ نبوده است و لذا رژيم صهيونیستي با ارزيابي واكنش‌ها به اين نتيجه رسيد كه مي‌تواند مراحل بعدي پروژه تشكيل دولت خالص يهودي و گسترش مرزهاي آن را به كل فلسطين و حتي خارج از آن به مرحله اجرا بگذارد. از اين ديد در صورتي كه واكنش فلسطيني‌ها در حد واكنش به ديدار آريل شارون از صحن مسجد‌الاقصي در سال 2000 ميلادي مي‌بود كه به آغاز و فراگيري انتفاضه ظرف مدت چند روز منجر شد يا كشورهاي اسلامي و غيراسلامي در روابط خود با رژيم صهيونيستي تجديد نظر مي‌كردند و ملت‌هاي مسلمان و غيرمسلمان نيز به خريد كالاهاي امريكايي اقدام مي‌كردند نه رژيم صهيونیستي مي‌توانست به توسعه‌طلبي‌هاي خود تا اين حد سرعت و شتاب دهد و نه اينكه دولت ترامپ بي‌محابا به حمايت‌هاي بي‌حد و حصر خود ادامه مي‌داد. 
عامل دوم در افزايش توسعه‌طلبي‌هاي رژيم صهيونيستي و حمايت‌هاي دولت ترامپ از آن، اطمينان خاطري است كه هر دو طرف از جناح كودتاگر حاكم بر عربستان دريافت كرده‌اند و در واقع اين كشور در بده‌بستان‌هاي كلان خود با راستگرايان حاكم بر فلسطين اشغالي و كاخ سفيد حاضر شده است فلسطين را قرباني مطامع منطقه‌اي خود كند و حتي در مواردي از امريكا و رژيم صهيونيستي نيز پيش بيفتد. بر اين اساس هيچ ترديدي نيست كه بخش عمده‌اي از مسئوليت دور جديد توسعه‌طلبي‌ها و اشغالگري‌هاي رژيم صهيونيستي و افزايش حمايت‌هاي دولت ترامپ از آن متوجه عربستان و جناح كودتاگر حاكم بر اين كشور است. 
در اين ميان نبايد از اين واقعيت نيز غافل شد كه اگر پروژه براندازي مربع آشوب شامل امريكا، رژيم صهيونيستي، عربستان و امارات در ايران پا مي‌گرفت، اين رژيم براي اجراي بقيه طرح‌هاي اشغالگرانه خود در فلسطين و قدس و خارج از آن به وسوسه مي‌افتاد و پروژه تشكيل دولت خالص يهودي را كليد مي‌زد اما اكنون كه اين پروژه در نطفه خفه شده مجبور است با احتياط عمل كند يا اينكه براي ايجاد حاشيه امن براي خود به فكر قرباني كردن يك كشور ديگر بيفتد.