طریقت پروست

شرق، گروه ادبیات: «فانوس جادویی زمان»‌ اثر اخیر داریوش شایگان خلافِ روحیه مسلطِ فلسفی است که تمایل چندانی به مواجهه با ادبیات ندارد اما شایگان با سنخِ تربیت فرانسوی‌اش، رمان و ادبیات را محملی برای تفکر می‌داند، شاهد این مدعا نیز کتاب «جنون هشیاری» که درباره بودلر بود و اینک نیز کتاب «فانوس جادویی زمان» که تک‌نگاری اوست درباره مارسل پروست و نگاهی به رمان مهمِ او «در جستجوی زمان ازدست‌رفته». در مراسمی که به‌ مناسبت انتشار این کتاب در روز دوشنبه یازدهم‌ دی، در خانه‌ اندیشمندان علوم انسانی به همت مجله بخارا و علی دهباشی و نشر فرهنگ معاصر برپا شد، محمود دولت‌آبادی، کامران فانی، حامد فولادوند، محمدمنصور هاشمی و نیز داریوش شایگان از این اثر سخن گفتند. شایگان به دورانی اشاره کرد که در ژنو دانشجو بود و به‌رغم علاقه بسیار به فلسفه سر کلاس‌های دانشگاه ادبیات ژنو می‌نشست که در آن روزگار اساتید بنام داشت. دکتر شایگان در این نشست رمان را پدیده‌ای بسیار مهم می‌خواند و در پیوند آن با فلسفه و دیگر علوم به هوسرل ارجاع می‌دهد که معتقد بود فلسفه جدید هم عیان‌ساز است و هم نهان‌ساز. عیان‌ساز است چون مسئله ریاضی را مطرح می‌کند و نهان‌ساز است چون بخش بزرگی از هستی را در نظر نمی‌گیرد. و عجیب اینجاست که «رمان» همان بخشی را که علم پس می‌زند به‌ امانت می‌گیرد: از سروانتس و بالزاک و فلوبر تا پروست می‌بینیم که رمان این وظیفه را بر عهده می‌گیرد و لایه ‌به‌ لایه بخش نهانِ هستی را می‌شکافد. شایگان هم‌چنین از مختصات اساسی رمان گفت و نیز اشاره مختصری کرد به نگاه منحصربه‌فرد پروست در قبال سیلان زمان و تغییرات پیاپی شخصیت در گذر زمان. و آنچه پروست خود، «روان‌شناسی در فضا» می‌خواند: اینکه حلقه زمان- مکان مدام در حرکت‌اند و او این مفهوم را از برگسون گرفته است. بعد، شایگان به نکته‌ای اشاره کرد که در کتاب خود به آن نپرداخته؛ شباهت پروست و آیین بودا. مفهوم استمرار متحرک پروست که با آیین بودا نسبت بسیار دارد. شایگان اهمیت رمان پروست را تا حدی می‌داند که موجب نابودی خالق اثر می‌شود. «پایان رمان انگار آخرالزمان است، همه‌چیز یکباره تغییر می‌کند، تذکارها مسلسل‌وار حمله می‌کند، هشدار می‌دهند. آنجاست که می‌فهمیم همین زمان که تا آخر رمان همراه او بوده، می‌تواند چه‌حد خصمانه و دشمن باشد. عجیب اینجاست که پروست هفت‌، هشت سال آخر عمر خلوت گزید، هیچ غذا نمی‌خورد و تمام هستی‌اش را پای اثرش ریخت.» شایگان با این تعبیر سخنان خود را تمام کرد که: هیچ رمانی همچون «در جستجو...» این‌چنین از خالقش تغذیه نکرده و موجب نابودی‌اش نشده است. «می‌توان گفت رمان جستجو قربانگاه پروست است که در آن خالق خود را قربانی مخلوق کرد و وجه اساطیری این رمان از این ناشی می‌شود. شاید ازاین‌روست که پروست به‌نوعی مسلک یا طریقت بدل شده است.» در ادامه متنی از محمود دولت‌آبادی آمده است درباره پروست و روایت شایگان از این نویسنده. و نیز بخش‌هایی از گفته‌های سخنرانان نشستی که به‌مناسبت انتشار «فانوس جادویی زمان» برپا شد.