گوش اگر گوش است و ناله اگر ناله

سالار ایرانزاد - در رابطه با اعتراضات عمومی که از اواسط هفته جاری شروع شد، تعابیر و تفاسیر زیادی وجود دارد و همچنان هم ادامه دارد. از آن جمله نسبت دادن این اجتماعات به تحریکات آمریکا، شیطنت‌های اسراییل، موش دواندن‌های عربستان و همچنین ریشه‌یابی آن در اقدامات فتنه‌گرانه منافقان و ضد‌انقلاب خارجی و عوامل آنها در داخل کشور. در این خصوص خوشبختانه وزارت اطلاعات و دستگاه‌های امنیتی هوشیار هستند و به خوبی و روشنی درمی‌یابند که حرکات اخیر از کجا نشات گرفته و برنامه چیست. آنچه البته جای تردید باقی نمی‌گذارد این است که کلیه کشورها و عوامل یاد‌شده و شاید عوامل دیگری که برای مردم عادی ناشناخته هستند، نسبت به آنچه در ایران اتفاق افتاده خوشحال بوده و از آن استقبال و به هر شکل اعلام موضع می‌کنند‌. اما این حرکات مداخله‌جویانه آنها می‌تواند پوسته رویی موضوع باشد و آنها می‌خواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند یعنی حالا که اعتراضاتی صورت گرفته می‌خواهند از این نمد برای خود کلاهی دست وپا کنند.
اینکه چرا آب گل‌آلود شده و اینکه فریادها ریشه در کدامین گلو دارد‌، موضوعی است که باید با دقت و انصاف تمام، با حسن‌نیت و سعه صدر مورد بررسی قرار گرفته و موشکافی شود‌. اینکه گفته شود‌ این اعتراضات یا اغتشاشات ابتدا به ساکن توسط آنها سازماندهی و اجرا شده و می‌شود، توهین به شعور مردم و نظام جمهوری اسلامی است‌ زیرا مردم در 40 سال گذشته آنقدر عاقل و مطلع شده‌اند که دیگر کسی نتواند آنها را آلت دست قرار داده و به خیابان بکشاند و نظام جمهوری اسلامی نیز از آنچنان هوشیاری و توان و درایتی برخوردار است که اجازه ندهد بیگانگان بر این ملک و ملت نفوذ کنند و آنها را بازیچه قرار دهند. پس هرچه هست اینجاست، هرچه هست از درون مردم است، هرچه هست سر در مشکلاتی دارد که تا بن استخوان مردم را سوزانده است.
اگر توده عظیمی از مردم دارای درد مشترک بوده و ندانند و نتوانند داد به جایی ببرند، آن‌وقت چه باید بکنند‌؟ اگر مردم به حداقل معیشت و درمان و آموزش و مسکن و سایر ضروریات روزمره زندگی قانع بوده و آن حداقل را هم نتوانند به دست بیاورند، چه باید بکنند؟ اگر روی این معدن ثروت و مکنت مملکت درصد بسیار بالایی از مردم در فقر مطلق بوده و در همان حال عده قلیلی از مسوولان یا منصوبان یا منسوبان آنها در کمال بی‌اعتنایی به درد مردم و بی‌توجهی به رنج توده مردم، در ثروت و مکنت غوطه‌ور شده و آنچه متعلق به عموم مردم یا همان بیت‌المال باشد به تاراج برده و در رفاه و آسایش و آرامش زندگی کنند، این مردم چه باید بکنند و راه به کجا می‌توانند ببرند‌؟ از حدود یک دهه قبل سفره مردم روزبه‌روز کوچک‌تر و خالی‌تر شده، بهداشت و درمان مردم روز‌به‌روز محدودتر شده، آوارگی و بی‌خانمانی ناشی از تخلیه روستاها و تخریب شهرهای کوچک هر روز بیشتر شده، چراغ‌های کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی یکی پس از دیگری خاموش شده و بیکاری و تبعات ویرانگر و خانمان‌برانداز آن روز‌به‌روز فراگیر‌تر شده. جوانان کشور اعم از عادی یا فارغ‌التحصیلان دانشگاه هر روز بیشتر خانه‌نشین شده و برای رفع بیکاری به دامن شوم و سیاه اعتیاد افتاده یا به کارهای خلاف و ناهنجاری‌های اجتماعی روی آورده‌اند. آلودگی شهرهای بزرگ، امواج پارازیت، داروهای تقلبی وارداتی از چین، روغن‌های خوراکی حاوی میزان بیش از حد پالم، برنج‌های وارداتی آلوده به نیترات، مواد غذایی و دانه‌های خوراکی تراریخته و بسیاری دیگر، تنها مشتی از خروار است که موجب بروز روز‌افزون سرطان و مرگ‌های زودرس شده و در اثر بی‌توجهی و ناکارآمدی و بی‌کفایتی مسوولان در حوزه‌های مختلف بر مردم نازل شده و هیچ‌کس پاسخگو نیست‌ زیرا یا اصولا در هیچ‌یک از حوزه‌ها نظارتی نیست یا اگر هست، بازرسان و ناظران مربوطه به ارزانی قابل خریدن و به آسانی وادار به سکوت هستند. تمام بلاها و مصائب اقتصادی و اجتماعی مذکور در حالی بر مردم باریدن گرفته که با غمض عین و حتی مجوز و بعضا مشارکت مسوولان، دزدی و اختلاس و رانت و سوء‌استفاده، در بالاترین سطح خود در تاریخ معاصر ایران و با خیال راحت و به دور از هرگونه دغدغه خاطر صورت گرفت و تکوین یافت. گرسنگی و فقر و فلاکت آنقدر برای مردم درد‌آور و زجر‌دهنده نبوده که این همه تبعیض و بی‌عدالتی. آنچه بیشتر از محرومیت و حرمان و بدبختی دل توده مردم زیر خط فقر را به درد آورده این است که بیت‌المال موجود در بانک‌ها در مقیاس بسیار هنگفت به سادگی در اختیار نامحرمان قرار گرفته و موجب تخلیه خزانه و کسری بودجه کشور شده است و دولت تدبیر و امید به جای درافتادن با وابستگان به کانون‌های قدرت و باز‌پس‌گیری وجوه خزانه، کسری خود را با حذف یارانه‌ها، افزایش مالیات‌ها، افزایش قیمت بنزین و سایر حامل‌های انرژی، افزایش عوارض خروج از کشور و سایر حقوق و عوارض گمرکی که مضر و منافی منافع آقازاده‌ها و نورچشمی‌ها و بزرگ سرمایه‌داران نباشد، تامین کند. و به این پدیده یک دهه اخیر ظلم مضاعف گفته می‌شود چون هم مال مردم را از بیت‌المال می‌برند و هم برای جبران مشکلات حاصل از آن، با استفاده از قدرت و همچنین قوانین خلق‌الساعه جیب مردم را خالی‌تر از آن می‌کنند که بود.
Salar_iranzad@yahoo.com