جلوي فرصت‌سوزي در آزادگان را گرفتيم

نرگس رسولي
ميدان آزادگان يكي از ميادين استراتژيك غرب كارون است كه طبق آمار و اطلاعات موجود بعد از ميدان غوار در عربستان سعودي و ميدان بورقان در كويت، سومين ميدان بزرگ نفتي جهان محسوب مي‌شود. سابقه اكتشاف اين ميدان به سال ۱۳۷۶ باز مي‌گردد؛ ميداني كه در محدوده‌اي به وسعت ۲۰ در ۷۵ كيلومتر، در ۱۰۰ كيلومتري غرب اهواز و در منطقه دشت آزادگان واقع شده‌ است.
آمارها حكايت از ظرفيت در جاي 33 ميليارد بشكه‌اي اين ميدان دارند كه بعد از كشف لايه‌اي جديد در سال 78، به ظرفيت اين ميدان 2/2 ميليارد بشكه اضافه شد. ميدان آزادگان در دو بخش شمالي و جنوبي در حال توسعه است و با توجه به مجاورت اين ميدان در كنار ميدان مجنون عراق برداشت از اين ميدان به يكي از اولويت‌هاي وزارت نفت طي سال‌هاي گذشته مبدل شده است.
هرچند كه از همان سال‌ها موضوع توسعه و برداشت از اين ميدان با عقد قراردادهاي متعدد در دستور كار وزارت نفت قرار داشت اما موفقيت‌هاي بيشتر در اين ميدان نصيب بخش شمالي شد و با وجود عقد قراردادهاي متعدد در بخش جنوبي طرف قرارداد با كم‌كاري‌هايش زمان برداشت از اين ميدان را از دست ايران گرفت. در قالب طرح مشترك ايران- چين براي توسعه آزادگان جنوبي دو فاز تعريف شده بود، كه در فاز نخست توسعه، توليد٣٢٠ هزار بشكه نفت در روز و ١٩٧ ميليون فوت مكعب گاز پيش بيني شده بود و قرار بود كه اين ميزان توليد با حفر ١٨٥ حلقه چاه، ٥٢ ماه پس از تصويب طرح جامع تجديد نظر شده توسعه ميدان محقق شود. همچنين افزايش توليد نفت اين ميدان به روزانه ٦٠٠ هزار بشكه نيز در فاز دوم توسعه ميدان مدنظر قرار داشت. اما بعد از حضور چهار ساله چيني‌ها هيچ‌يك از تعهدات اجرايي نشد و در نهايت در سال‌هاي ابتداي دولت يازدهم با دستور وزير نفت چيني‌ها خلع يد شدند و پيمانكاران ايراني عهده‌دار توسعه اين ميدان شدند.


حالا اما خبر خوب اين است كه اين ميدان، پس از اينكه به پيمانكار داخلي سپرده شد، ركورد توليد را شكسته و آن را به مرز 110 هزار بشكه در روز رسانده است. به همين جهت طي گفت‌وگويي با تورج دهقان، مجري طرح توسعه آزادگان جنوبي از وي در مورد وضعيت فعلي ميدان بعد از واگذاري به پيمانكاران ايراني، ميزان توليد و برنامه‌هاي آتي آن پرسيديم كه در پي مي‌آيد:
از توليد ميدان نفتي آزادگان جنوبي چه‌خبر؟
همان‌طور كه مي‌دانيد ميدان نفتي آزادگان جنوبي جزو ميادين مهم كشور و بزرگ‌ترين ميدان نفتي است كه بعد از كوتاهي و فرصت سوزي چند ساله توسط پيمانكار چيني، بالاخره در سال 93 وزارت نفت با سپردن فعاليت‌هاي توسعه‌اي ميدان به پيمانكاران داخلي، شتاب جدي به توسعه اين ميدان داد و حالا بعد از سه سال توانسته‌ايم ظرفيت توليدي كه ركورد توليد اين ميدان نيز هست را شكسته و به برنامه توليد بيش از 100 هزار بشكه برسيم.
هم‌اكنون چه ميزان به توليد اين ميدان افزوده شده است؟
طي اين مدت، در سه مقطع، جمعا بيش از 70 هزار بشكه به مجموع ظرفيت توليدي اين ميدان اضافه شده است و ادامه فعاليت‌هاي توسعه‌اي بر همين منوال در دست اجرا است.
ظاهرا عنوان شده بود كه در فاز نخست ميدان آزادگان جنوبي 320 هزار بشكه توليد خواهد شد؟
خير، هيچگاه بحث براي توليد 320 هزار بشكه تا پايان سال نبود. برنامه‌ريزي بر اين امر استوار است كه بتوانيم با افزايش توليد از اين ميدان ظرفيت را به 320 هزار بشكه برسانيم ولي اين امر در اين مرحله رخ نخواهد داد.
البته پيش از اينكه قرارداد با چيني‌ها فسخ شود زمان اتمام فاز يك پايان سال 96 عنوان شده بود.
قرارداد با چيني‌ها 7-6 سال پيش بسته شده بود و در آن سال يعني سال 90 قرار بود تا پايان سال 96 فاز نخست تكميل شده و به توليد 320 هزار بشكه‌اي در روز برسيم ولي طي سه سالي كه چيني‌ها در ميدان آزادگان حضور داشتند عملا هيچ فعاليتي انجام ندادند وهيچ ظرفيت توليدي به مجموعه توليد موجود افزوده نشد. چيني‌ها در سه سالي كه در ميدان بودند علاوه بر فعاليت‌هاي جزيي آماده‌سازي فقط 12-10 حلقه چاه حفاري كردند كه هيچ‌كدام وارد فاز توليد نشد و عملا توليد جديدي اضافه نشد.
چرا چيني‌ها در ميدان آزادگان همكاري خوبي نداشتند با وجود اينكه چيني‌ها در سال‌هاي گذشته يكي از ركورد‌داران قراردادهاي نفتي با ايران بودند؟
در آزادگان شمالي همكاري خوبي داشتند ولي در بخش جنوبي ميدان به دلايل نا‌معلوم عملا فعاليت جدي از خود نشان ندادند.
چيني‌ها به طور كامل از سال 93 ديگر هيچ فعاليت رسمي در آزادگان جنوبي نداشتند ؟
از ارديبهشت سال 93 رسما چيني‌ها از آزادگان جنوبي رفتند و تمام فعاليت‌ها به تدريج به پيمانكاران داخلي واگذار شد.
همه پيمانكاران ايراني هستند؟
بله، همه پيمانكاران ايراني هستند.
پس موضوع انعقاد قرارداد با كنسرسيومي ايراني و خارجي در همان زمان چه بود؟
در ميدان آزادگان جنوبي از سال 93 و بعد از خروج چيني‌ها عملا هيچ پيمانكار غير ايراني در اين ميدان فعاليت نمي‌كند البته در خصوص تامين تجهيزات از تجهيزات غير‌ايراني استفاده مي‌كنيم اما حضورپيمانكار غيرايراني اصلا صحت ندارد.
اما مباحثي در خصوص مشاركت شركت‌هاي ايراني با شركت‌هاي رده اول جهاني براي ادامه توسعه ميدان به خصوص براي فاز ازدياد برداشت از ميدان صورت گرفته و در قالب مذاكرات قراردادهاي جديد در حال پيگيري است.
زماني كه چيني‌ها ميدان را ترك كردند ظرفيت توليد روزانه ميدان چقدر بود؟
توليد حدود 30 هزار بشكه در روز بود.
با اين حال باز هم عنوان شده بود كه در شهريور 95 ظرفيت توليد به 110 هزار بشكه در روز خواهد رسيد، يعني هم‌اكنون تاخير در توليد داريد؟
از سال 93 كه فعاليت‌هاي توسعه‌اي به شكل جدي شروع شد و به مرور با حفاري تعداد چاه‌هاي بيشتر مواجه شديم براي افزايش توليد زودهنگام نيز برنامه‌ريزي شد. سرعت كار در بخش حفاري و تكميل چاه‌ها قابل قبول بود اما در بخش تاسيسات سطح‌الارضي با تاخير مواجه بوديم كه با تدابيري طي سال اخير اين تاخيرات جبران شده و افزايش توليد زودهنگام تا بيش از 100 هزار بشكه از اين ماه محقق شد.
آزادگان جنوبي جزو ميادين استراتژيك ايران و مشترك با عراق است. عراقي‌ها در سال‌هاي گذشته در اين زمينه بسيار موفق‌تر از ايران عمل كرده‌اند و حتي طبق برنامه‌ريزي تا سال آينده ظرفيت توليدشان به حدود 400 هزار بشكه در روز خواهد رسيد اين در حالي است كه عراق بيش از ما درگير عقب‌ماندگي‌هاي ناشي از درگيري‌هاي نظامي بوده است.
البته بخش قابل‌قبولي از اين عقب‌ماندگي طي سال‌هاي اخير جبران شده به طوري كه توليد ميدان آزادگان در حال حاضر حدود 180 هزار بشكه در روز است هم براي آزادگان شمالي و هم آزادگان جنوبي. اين بدان معني است كه توليد در اين ميدان شتاب گرفته است و به رقم توليد قابل قبولي رسيده‌ايم. اگر‌چه بايد سرعت توسعه ميدان را بيشتر كرد اما با توجه به فرصت‌هايي كه در سال‌هاي گذشته از دست داديم مي‌توانيم با صراحت بگوييم كه در سال‌هاي اخير به جبران فرصت‌سوزي‌هاي انجام شده پرداخته‌ايم. اگر اين روال از همان سال‌هاي 90-89 صورت مي‌گرفت و به جاي اجازه فرصت‌سوزي چيني‌ها به پيمانكاران داخلي اعتماد مي‌كرديم هم‌اكنون در توسعه ميدان، پيشرفت‌هاي قابل‌توجهي را به دست آورده بوديم. براي مثال بعد از خلع‌يد از چيني‌ها تاكنون بيش از 100 حلقه چاه حفاري و تكميل شده است اين در حالي است كه پيش از اين حدود 25 حلقه چاه حفاري و توليدي شده بود.
به اعتقاد من سپردن كار توسط وزير به پيمانكاران ايراني در اين مقطع زماني مصداق بارز اقتصاد مقاومتي است. طي سه سال گذشته بيش از 100 حلقه چاه حفاري شده و بيش از 50 درصد پيشرفت در عمليات سطح‌الارضي اتفاق افتاده است.
بدون هيچ پيمانكار خارجي؟
خير، بدون هيچ پيمانكار خارجي از سال 93 تاكنون ميدان آزادگان جنوبي در حال توسعه و توليد است. ما برخي از تجهيزات را از خارجي‌ها خريده‌ايم ولي پيمانكاران همه ايراني بودند و هيچ پيمانكار خارجي در اين ميدان حضور نداشته است. تنها در 6-5 ماه اخير حدود 50 حلقه چاه توليد شده‌اند و با احتساب حلقه‌هاي قبلي بيش از 70 حلقه چاه در ميدان نفتي آزادگان جنوبي در حال توليد است و توانسته‌ايم ظرفيت توليد را به حدود 110 هزار بشكه در روز برسانيم.
پس نيازي به شركت‌هاي خارجي
براي توسعه اين ميدان نداريم؟
قطعا زمينه حضور شركت‌هاي خارجي را بايد به طور منطقي و متناسب با نيازمان و البته با هزينه معقول فراهم كرد به خصوص كه بتوانيم با انتقال فناوري ازدياد برداشت همراه‌ سازيم و همچنين زمينه رقابت كيفي و قيمتي شركت‌هاي داخلي را در كنار ايشان فراهم كنيم.
توسعه ميدان نيازمند پول، تكنولوژي و مديريت يكپارچه است. البته درجه نياز به فناوري در مقاطع مختلف عمر ميادين متفاوت است. در حوزه غرب كارون به طور اجمال عمليات و اجراي حفاري چندان پيچيده و سخت نيست و لذا حضور شركت‌هاي داخلي براي اين منظور كفايت مي‌كند. اما با توجه به پيچيدگي‌هاي مخزن و نرخ بازيافت طبيعي بسيار پايين نياز به فناوري‌هاي ازدياد برداشت و حضور شركت‌هاي پيشرو بين‌المللي در اين بخش را مي‌طلبد.
ظرفيت كل توليدي كه براي اين ميدان در نظر گرفته‌ايد چقدر است؟
320 هزار بشكه براي فاز اول طرح مد نظر است.
در نهايت برداشت از اين ميدان در هر دو فاز چقدر خواهد بود؟
فاز نخست320 هزار بشكه در روز و فاز دوم كمتر و در حدود 200 هزار بشكه در روز خواهد بود.
در حال حاضر با اضافه شدن 50 حلقه چاه جديد به توليد 110 هزار بشكه توليد روزانه رسيده‌ايد اگر ما‌بقي حلقه‌هاي چاه نيز فعاليت توليدي خود را آغاز كنند به همان عدد 320 هزار بشكه خواهيد رسيد؟
نتايج حاصله نشان مي‌دهد كه اگر همه حلقه چاه‌ها به توليد برسند قطعا به 320 هزار بشكه خواهيم رسيد.
بعد از اين است كه مي‌توانيم فاز دوم را تعريف كنيم و اكثر برنامه‌هاي «ام دي پي»‌‌هاي ارايه شده كه در توسط شركت‌هاي مختلف ارايه شده است تاكيد دارند كه توليد ميدان در فاز دوم بين 150 تا 250 هزار بشكه خواهد بود كه با احتساب فاز اول در نهايت توليد كل ميدان آزادگان جنوبي به 500 تا 650 هزار بشكه در روز
خواهد رسيد.
فاز نخست چه زماني تمام مي‌شود؟
چنانچه همين تلاش‌هايي كه طي سال‌هاي اخير انجام شده و حمايتي كه دولت، وزارت نفت و شخص آقاي وزير از اين روش توسعه داشتند تداوم يابد قطعا طي 30 ماه آينده فاز اول تكميل مي‌شود و توليد 320 هزار بشكه‌اي محقق مي‌شود.
 
واگذاري به داخلي‌ها يا اعتماد به داخلي‌ها؟
واقعيت آن است كه طي 10 الي 15 سال گذشته فرصت‌سوزي زيادي در مورد آزادگان جنوبي داشته‌ايم به گونه‌اي كه در ميداني كه نزديك به 27 ميليارد بشكه ذخيره نفت درجا دارد و در فاز اول بايد 320 هزار بشكه توليد كند تا يكسال پيش عملا 35-30 هزار بشكه توليد داشت و فعاليت‌هاي توسعه‌اي آن تا سه سال قبل كمتر از 15 درصد پيشرفت داشتند. اگر امروز نزديك به 60درصد فعاليت‌هاي توسعه‌اي در آزادگان محقق شده است ماحصل درك اهميت موضوع و اولويت جدي بخشيدن به توسعه اين ميدان و تدابير وزارت نفت طي سال‌هاي اخير در اين خصوص بوده است.
براي توسعه يك ميدان يا همان فاز نخست معمولا چقدر زمان لازم است؟
طبق عرف براي اجراي فاز اول توسعه يك ميدان بزرگ مثل آزادگان چنانچه تمام شرايط مهيا باشد 6-5 سال زمان براي رسيدن به فاز نخست توسعه لازم است؛ به اين معني كه اگر 3 الي 4 سال گذشته و دو سال آتي را به عنوان زمان شروع و پايان فاز نخست براي ميدان آزادگان در نظر بگيريم يعني طبق عرف جهاني توانسته‌ايم يك ميدان را توسعه دهيم و البته چنانچه همين روند موجود را كه در سال‌هاي اخير طي كرده‌ايم حفظ و تقويت كنيم طي سي ماه آينده عمليات توسعه فاز نخست آزادگان تكميل شده و به لحاظ زمان‌بندي قابل مقايسه با زمان‌بندي كلاس‌هاي جهاني خواهيم بود.
مجموعه هزينه توسعه يك ميدان نفتي چقدر است؟
اين موضوع به مسائل مختلفي بستگي داردكه يكي خود ميدان است، پرريسك بودن ميدان، كم هزينه يا پرهزينه بودن توسعه جزو مسائل مهمي است كه مي‌توان هزينه‌هاي توسعه ميدان را تعيين كند. نكته جالب توجه اين است كه هزينه توسعه ميدان آزادگان جنوبي براي هر بشكه نفت حدود 10 هزار دلاربوده است يك سوم هزينه‌اي است كه چيني‌ها با قراردادهاي بيع متقابل‌شان در ميادين غرب كارون انجام داده‌اند كه البته بخشي از اين كاهش هزينه به كاهش قيمت جهاني نفت هم مربوط مي‌شود. اين هزينه براي ميادين مشتركي كه در سال‌هاي اخير توسعه يافتند بين 25 تا 35 هزار دلار براي هربشكه نفت متغير بوده است.
در كل هزينه توليد هر ميدان متفاوت است و عموما بستگي به قيمت نفت دارد. نوسانات تجاري بازار نيز بسيار موثر است به طور كلي در حال حاضر در ميادين بزرگ هزينه توليد هر بشكه نفت با احتساب نفت 60 دلاري بين 10 تا 15 هزار دلار بيشتر نبايد باشد كه اگر نفت 100 دلار شد قطعا اين رقم هم افزايش خواهد يافت.
هزينه حفاري هر حلقه چاه چقدر مي‌شود؟
در حال حاضر هزينه حفاري يك حلقه چاه حدود 8-7 ميليون دلار است كه اين رقم نيز در 5-4 سال پيش نزديك به 25 ميليون دلار بود.
اگر به سمت داخلي‌سازي برويم و داخلي‌ها توانمند شوند مي‌توانيم هزينه‌هاي توليد را به رقم‌هاي خيلي پايين كاهش بدهيم يا اين هزينه‌هاي حداقلي است؟
چنانچه بتوانيم با همين هزينه‌هاي فعلي فعاليت‌ها را انجام و ادامه دهيم البته بدون خدشه به كيفيت قابل قبول است. اما با وجود اينكه پيمانكاران اجرايي فعاليت‌هاي خوبي داشته‌اند اما در زمينه تجهيزات و ماشين‌آلات هنوز وابستگي زيادي به دلايل مختلف به سازندگان خارجي داريم كه بايد ريشه‌يابي و تصميم‌گيري شود.
در بين شركت‌هاي داخلي نقطه قوت و ضعف زيادي داريم كه بايد در راهبرد اقتصاد مقاومتي در صنعت مد نظر قرار گيرند. مثلا سازندگان داخلي بايد به مقوله كيفيت و ارتقاي توان رقابت با قيمت‌هاي خارجي توجه ويژه كنند. البته اصلاح و تنظيم برخي قوانين متناسب با واقعيت‌ها و نيازهاي كشور در اين مسير بسيار ضروري است. متاسفانه برخي موارد ميل به رانت‌جويي فضاي رقابت را آلوده و زمينه ارتقا را مخدوش مي‌كند. در اين صورت نهايتا كيفيت نازل و قيمت‌ها رشد خواهند داشت به اين جهت تا زماني كه به شكل‌گيري رقابت كمك مي‌كنيم مي‌توانيم هم كيفيت و هم كميت را ارتقا بدهيم. قطعا ورود شركت‌ها و افراد ذي نفوذ به موضوع رانت و مزيت‌هاي غير رقابتي پشت پرده هيچگاه مقولاتي همچون اقتصاد مقاومتي شكل نخواهد گرفت.
آيا در داخل شركت‌هايي داريم كه به سمت استفاده از رانت رفته باشند؟
به هر حال ارتباطات و منافع غير شفاف زمينه رانت جويي را فراهم مي‌كند. اما سعي مي‌كنيم فرآيند شفافي بر فعاليت‌ها حاكم كنيم. ما پيمانكاران مان را در رقابت انتخاب مي‌كنيم و از طريق مناقصه تلاش مي‌كنيم فرآيند انتخاب پيمانكاران‌مان شفاف باشد.
عده‌اي از منتقدان معتقدند كه اقدام وزير در واگذاري ميادين به پيمانكاران ايراني اشتباه بوده است.
اقدام وزير در واگذاري ميادين به پيمانكاران داخلي تصميم خوب و حاكي از پختگي و جسارت وي بود كه اميدوارم اين روند تقويت شود.
در خصوص انتقادهايي كه از آقاي وزير در اين زمينه مي‌شود دو رويكرد متناقض شكل مي‌گيرد. از يك سو اقدام ايشان در بركناري پيمانكار چيني در سال 93 را باعث عقب ماندگي طرح مي‌دانند و از سوي ديگر همزمان به تلاش‌هاي وزارت نفت براي انعقاد قراردادهاي جديد با شركت‌هاي خارجي خرده مي‌گيرند. اين نشان از عدم درك نيازهاي واقعي كشور در اين بخش است و نقدها را تبديل به موضع‌گيري سياسي مي‌كند.
مثلا وقتي كه مي‌خواهيم رويكرد توسعه ميادين مشترك را بررسي كنيم با دو رويكرد مواجه هستيم يك رويكرد كه معتقد است ما هيچ فعاليتي نمي‌توانيم انجام بدهيم و بايد به خارجي‌ها اعتماد كنيم. با حضور آنها ميادين‌مان را توسعه دهيم، وقتي اين تفكر حاكم مي‌شود به دنبال آن سرخوردگي داخلي ايجاد مي‌‌كنيم كه ناتوان هستيم و از طرف ديگر هم خارجي‌ها وقتي حس مي‌كنند ما محتاج آنها هستيم براي ما شرايط سختي را در نظر مي‌گيرند و شرايط تحميلي بيشتري را در قراردادهاي‌شان لحاظ مي‌كنند كه به نوعي افراطي‌گري است.
رويكرد ديگر اين است كه ما مي‌گوييم صنعت نفت را مي‌شناسيم و اعتقاد داريم كه به همه تكنولوژي بالا دستي واقفيم و اساسا خارجي ستيز مي‌شويم. ولي واقعيت كارشناسي چيزي جز اين دو رويكرد است.
ما سابقه طولاني در توسعه ميادين نفتي داريم و برخي ميادين ما هم‌اكنون وارد دوران دوم عمر خود شده‌اند، اما هميشه پاي همه بحث‌هاي توسعه ميادين ما بيش از استفاده از توان داخلي بحث استفاده از خارجي‌ها مطرح بوده است. از اين صحبت شما ممكن است اين طور برداشت شود كه ما هيچ‌وقت توان و مديريت لازم را نداشتيم و محتاج خارجي‌ها بوديم يا هيچ‌وقت نگاه حمايتي و اعتمادي كه اين روزها به پيمانكاران داخلي مي‌شود وجود نداشته است...
با وجود بيش از يك قرن قدمت در صنعت نفت نتوانسته‌ايم از اين مزيت براي توسعه اين صنعت و صنايع وابسته و در مجموع اقتصاد ملي خوب بهره بگيريم. راهبرد و قوانين منسجي براي استفاده و تقويت توان داخلي، ايجاد فضاي رقابت با خارجي‌ها براي شركت‌هاي داخلي، انتقال و بومي‌سازي فناوري‌هاي پيشرو خارجي و... نداشته‌ايم. پيمانكاران اجرايي مجرب و خوبي داريم اما در بخش تجهيزات و ماشين‌آلات در مقولات كيفيت، زمان تحويل و حتي قيمت بعضا مشكل داريم. از سوي ديگر به خصوص در بخش مديريت مخزن و فناوري‌هاي ازدياد برداشت برخي شركت‌هاي خارجي مستمرا سرمايه‌گذاري‌هاي چند ميلياردي تحقيق و توسعه داشته و روش‌هاي نويني را ارايه مي‌دهند و لذا هر زماني كه ميادين به نيمه دوم عمر خود مي‌رسند به دليل ريسك بالاي استخراج نفت هزينه توليد افزايش مي‌يابد و نياز به اين فناوري‌ها اجتناب‌ناپذير است.
موضوع همين‌جاست، در زماني كه بحث توسعه ميادين جوان مطرح است خارجي‌ها پاي ثابت ميادين نفتي ما هستند.
شايد به دليل محدوديت منابع مالي داخلي است. معتقدم كه اگر محدوديت مالي نباشد برداشت در مراحل ابتدايي با مديريت صحيح و فناوري موجود امكان‌پذير است.
در حقيقت بايد در خصوص ميادين توسعه نيافته و جديد كه ريسك توسعه آنها كمتر است در صورت تامين منابع مالي و مديريت مناسب توسعه ميدان را آغاز كنيم چرا كه اين ميادين فناوري پيچيده‌اي نمي‌خواهند ولي در مورد مياديني كه در نيمه دوم عمر خود هستند و ريسك توليد، سرمايه‌گذاري و البته فناوري لازم براي آن بيشتر است بايد از فناوري‌‌هاي خارجي پيشرو كمك بگيريم. به اعتقاد من در اين زمان است كه نبايد خست به خرج بدهيم و حتي پاداش خوب بدهيم كه توليد از ميدان انجام شود. اين امر كمك مي‌كند تا ما سهم‌مان را در بازار و توليد از ميدان حفظ كنيم.
برگرديم به موضوع ميدان آزادگان جنوبي، زيان تاخير توليد در آزادگان چقدر بود؟ آيا چيني‌ها هم پول‌شان را دريافت كرده‌اند؟
كار خوبي كه شركت ملي نفت در چند ماه گذشته انجام داد تعيين تكليف مسائل حقوقي و مالي بين شركت متن و چيني‌ها بود كه در نهايت با حداقل هزينه‌ها مسائل مطرح بين ما و چيني‌ها فيصله يافت.
غرامت داديد؟
خير توافق شد تنها هزينه‌هايي كه تا آن زمان توسط چيني‌ها انجام شده بود پرداخت شود.
پس زياني نداديد؟
نه اصلا پول اضافي نداديم؛ مثلا چاه حفاري كرده بودند توافق شد هزينه‌اش را بپردازيم. به اين ترتيب عملا به لحاظ حقوقي هم چيني‌ها از ميدان خارج شدند. اما ديركرد يعني هزينه و تاخير در توليد هم هزينه‌اي است كه به اقتصاد كشور وارد شده است. ما چندين سال تاخير داشته‌ايم و ما به همان ميزاني كه مي‌توانستم برداشت كنيم، نكرديم يعني عدم نفع و زياني كه طي چند سال گذشته تقريبا جبران شده و اما‌ اي كاش اين تصميم در سال‌هاي قبل گرفته شده بود. مثلا از سال 89 تا 90 از ميزان خسارت‌ها و زيان‌هاي وارده جلوگيري مي‌كرديم و در عين حال سود بيشتري مي‌كرديم البته نمي‌شود مسائل كشور را ناديده گرفت و محدوديت‌هاي تحريم را ناديده انگاشت.
 
خلع يد چيني‌ها در ارديبهشت 93
  در سال 93 وزارت نفت با سپردن فعاليت‌هاي توسعه‌اي ميدان به پيمانكاران داخلي، شتاب جدي به توسعه اين ميدان داد و حالا بعد از سه سال توانسته‌ايم ظرفيت توليدي كه ركورد توليد اين ميدان نيز هست را شكسته و به برنامه توليد بيش از 100 هزار بشكه برسيم.
 هيچگاه بحث براي توليد 320 هزار بشكه تا پايان سال نبود. برنامه‌ريزي بر اين امر استوار است كه بتوانيم با افزايش توليد از اين ميدان ظرفيت را به 320 هزار بشكه برسانيم ولي اين امر در اين مرحله رخ نخواهد داد.
 قرارداد با چيني‌ها 7-6 سال پيش بسته شده بود و در آن سال يعني سال 90 قرار بود تا پايان سال 96 فاز نخست تكميل شده و به توليد 320 هزار بشكه‌اي در روز برسيم ولي طي سه سالي كه چيني‌ها در ميدان آزادگان حضور داشتند عملا هيچ فعاليتي انجام ندادند وهيچ ظرفيت توليدي به مجموعه توليد موجود افزوده نشد. چيني‌ها در سه سالي كه در ميدان بودند علاوه بر فعاليت‌هاي جزيي آماده‌سازي فقط 12-10 حلقه چاه حفاري كردند كه هيچ‌كدام وارد فاز توليد نشد و عملا توليد جديدي اضافه نشد.
 از ارديبهشت سال 93 رسما چيني‌ها از آزدگان جنوبي رفتند و تمام فعاليت‌ها به تدريج به پيمانكاران داخلي واگذار شد.
 
هزينه حفاري هر چاه نفت در ايران
  طي 10 الي 15 سال گذشته فرصت‌سوزي زيادي در مورد آزادگان جنوبي داشته‌ايم به گونه‌اي كه در ميداني كه نزديك به 27 ميليارد بشكه ذخيره نفت درجا دارد و در فاز اول بايد 320 هزار بشكه توليد كند تا يكسال پيش عملا 35-30 هزار بشكه توليد داشت و فعاليت‌هاي توسعه‌اي آن تا سه سال قبل كمتر از 15 درصد پيشرفت داشتند.
  در حال حاضر هزينه حفاري يك حلقه چاه حدود 8-7 ميليون دلار است كه اين رقم نيز در 5-4 سال پيش نزديك به 25 ميليون دلار بود.
  هزينه توسعه ميدان آزادگان جنوبي براي هر بشكه نفت حدود 10 هزار دلاربوده است يك سوم هزينه‌اي است كه چيني‌ها با قراردادهاي بيع متقابل‌شان در ميادين غرب كارون انجام داده‌اند كه البته بخشي از اين كاهش هزينه به كاهش قيمت جهاني نفت هم مربوط مي‌شود.