بازیگران قبل از انقلاب؛ بیایند یا نیایند؟

بهروز بیهقی - عدم حضور ناصر ملک مطیعی در دو برنامه تلویزیونی، به رغم انتشار وعده حضور وی، بار دیگر انتقادهایی را به رویکرد صدا و سیما در قبال برخی بازیگران سرشناس پیش از انقلاب برانگیخت. خاستگاه این انتقادها البته متفاوت و منتقدان از طیف های مختلف اند اما جملگی مدعی اند که برخی بازیگران سینمای پیش از انقلاب مانند محمدعلی فردین و ناصر ملک مطیعی بی دلیل از نقش آفرینی در عرصه های هنری پس از انقلاب محروم مانده اند و حال آن که می توانسته اند همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه دهند. طبیعی است در میانه طرح این دیدگاه ها صدور حکم قطعی و نهایی نه در صلاحیت ما و نه برعهده ماست اما می توان فارغ از اخبار و حواشی این روزها، چند نکته را درباره این دسته از بازیگران سینمای قبل از انقلاب مد نظر قرار داد. سینمای شرم آور از نگاه انقلابیون در سال 1357، یکی از عرصه های ظهور و بروز سیاست های فرهنگی رژیم پهلوی، سینما بود. عریانی و برهنگی، شوخی های جنسی فیزیکی و لفظی، نشان دادن جلوه هایی از روابط جنسی نامشروع، شرب خمر و... در فیلم های پیش از انقلاب از جمله مصادیقی بود که نشان می داد رژیم پهلوی پروای رویارویی با اعتقادات و احکام اسلامی را ندارد و برای پیشبرد سیاست های فرهنگی خود بیشترین بهره را از هنر هفتم یعنی عرصه فیلم و سینما می برد. فساد اخلاقی در برخی فیلم های این دوره به حدی است که حتی اکنون نیز پدر یک خانواده نمی تواند به همراه همسر و فرزندانش آن ها را به تماشا بنشیند. طبیعی است که اقبال عمومی به صنعت نوپای سینما در ایران پیش از انقلاب و نیز بیم از تاثیرپذیری جوانان از این گونه تولیدات سینمایی، خشم و نگرانی اقشار متدین جامعه را برمی انگیخت. تنها مروری منصفانه بر پوسترهای فیلم آن دوره که معمولا زنی را با برهنگی و لباس زیر به نمایش می گذارد، کافی است تا نشان دهد دغدغه متدینان کاملا مقرون به حقیقت بوده است. انتظار مردم از رهبران انقلاب طبیعی است هنگامی که انقلابی ماهیتا دینی با تقدیم صدها شهید به ثمر می رسد، مردم انقلابی بازتولید آثار فرهنگی گذشته را برنمی تابند و به ویژه، با توجه به قرار گرفتن مرجعی دینی در رأس حاکمیت، انتظار دارند، آثار فرهنگی ضددینی در رژیم سرنگون شده، از ساحت جامعه برچیده شود. این موضوع چه در رسانه ملی و چه در عرصه سینما جامه عمل به خود پوشید و آثار و تولیدات به اصطلاح طاغوتی جای خود را به آثار و تولیدات انقلابی داد. ممنوعیت برای تداعی کنندگان در چنین فضایی، با توجه به انتظارات مردم، مسئولان عرصه های فرهنگی و هنری کوشیدند از به کارگیری هر آن چه یادآوری کننده شرایط فرهنگی پیش از انقلاب باشد، بپرهیزند. این رویکرد طبعا دامان برخی از دست اندرکاران عرصه هنر هفتم را نیز گرفت چرا که باور عمومی بر این بود که اینان سمبل و نماد فیلم های وقیحانه و بعضا سکس آلود قبل از انقلاب موسوم به فیلم فارسی هستند. در این میان البته بیشتر بازیگران قبل از انقلاب با پذیرفتن لوازم منطقی کار و فعالیت هنری پس از انقلاب، به عرصه بازگشتند و این بار، آثاری جاودانه آفریدند که همچنان در خاطره ها باقی مانده است. نقش آفرینی استاد علی نصیریان در سریال «سربداران»، نقش آفرینی استادان عزت ا... انتظامی، جمشید مشایخی و داوود رشیدی در سریال «هزاردستان» و هزاران نقش خرد و کلان دیگر از جمله خطوط زرین کارنامه هنری این بازیگران پیش کسوت است که هم در راستای احکام دین خدا بود و هم در راستای جلب رضایت خلق خدا. اکنون چه کنیم؟ با این وصف، هرچند اقلیتی از هنرمندان از ادامه کار بازداشته شدند اما مسئولان امر کوشیدند برای تحقق آرمان های انقلاب، هم ذائقه هنری مردم را اقناع و هم طبع انقلابی آن ها را، راضی کنند. وقتی هزینه ها و فواید این رویکرد با توجه به الزامات یک انقلاب فراگیر دینی سنجیده شود، می توان این گونه قضاوت کرد که مسئولان امر در بیشتر موارد موفق عمل کرده اند و طبیعی است اگر حقی هم ضایع شده باشد در برابر آن چه «حق جامعه» خوانده می شود، چندان نیست که کل رویکرد را در معرض تشکیک و تردید قرار دهد. بااین اوصاف، اکنون نیز مسئولان می توانند با سنجش شرایط و با عنایت به این که نزدیک به 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است، درباره این که آیا برخی بازیگران و هنرمندان همچنان تداعی کننده شرایط فرهنگی دوران پیش از انقلاب هستند، تصمیم بگیرند. این تصمیم هرچه باشد قطعا باید ضمن پایبندی به ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی، نقش مقتضیات زمان و مکان را هم در صدور جوازها و ممنوعیت ها مطمح نظر قرار دهد و هزینه ها را به حداقل ممکن برساند.