برخورد دوگانه با احمدي‌نژاد،چرا؟

«امام با احمدی‌نژاد‌ی که ‌می‌گوید همه دزدند چه‌می‌کرد؟» این پرسش این روزها در ذهن بسیاری از دلسوزان کشور به‌ویژه آنانی که شناخت و رابطه نزدیک‌تری با مشی و مرام امام خمینی(ره) داشتند، وجود دارد چرا که بنیانگذار انقلاب اسلامی بارها در اظهارات و نامه‌های خود به تقبیح رفتارهایی می‌پرداخت که سبب بی‌اعتمادی جامعه به مسئولان می‌شد. با رجوع به نظریات امام خمینی(ره) نمی‌توان نسبتی میان آن با رفتارهای احمدی‌نژاد یافت. در اذهان بسیاری هست که بنیانگذار انقلاب اسلامی فرمودند: «شما که در شهربانى کاشان هستید، آن هم که در شهربانى قم است، آن هم که رئیس شهربانى کل است، آن هم که رئیس ارتش کل است، آن هم که رئیس ژاندارمرى کل است، آن هم که رئیس دولت است، اینها توجه داشته باشند که آنکه مى‏تواند اینها را نگه‏ دارد و حفظ کند ملت است. ملت مى‏تواند این قدرت‌ها را حفظ کند. اگر ملت پشتیبان این جمعیت شد، اینها همه کارى مى‏توانند بکنند و اگر ملت یک وقتى نارضایتى پیدا کرد، اگر امروز صحبت نکنند، چند روز دیگر صدایشان درمى‏آید؛ چند وقت دیگر صدایشان در مى‏آید. آن روزى که ملت صدایش در بیاید، دیگر نمى‏تواند یک قدرتى با آن مقابله بکند.» آیا آنچه احمدی‌نژاد انجام داد با دیدگاه امام خمینی همخوانی دارد؟ دیروز هم نایب رئیس مجلس به همین موضوع اشاره کرد و پرسید امام با احمدی‌نژاد که می‌گوید همه دزدند چه می‌کرد.
انتقاد از سکوت
پزشکیان در واکنش به ‌اینکه با رفتار دوگانه مواجه هستیم، به خبرآنلاین گفت: «کاش دوگانه بود. بستگی به جایگاه دارد، سه گانه است، چهارگانه است. به اوضاع نگاه می‌کنیم و براساس آن تصمیم می‌گیریم. مثلا در مورد احمدی‌نژاد اینطور است که قبلا تخلف می‌کرد، دروغ می‌گفت همه سکوت می‌کردند و الان به صورت دیگری برخورد می‌کنند.» نایب رئیس مجلس ادامه داد: «احمدی‌نژاد که یک مثال ساده و روشن است، از اول هم وقتی ایشان می‌خواست صحبت کند من در ذهنم بود که اگر حضرت امام زنده بود چه می‌کرد با این آدمی که دور اول راحت گفت 28 سال در این مملکت خوردند و بردند و دزدیدند. معنی این حرف این بود که تمام آدم‌هایی که رئیس‌جمهور و وزیر و مسئول شده بودند دزد بودند و حضرت امام هم به‌ این دزدها هیچ نمی‌گفت. اصلا برای من قابل قبول نبود که آدمی پشت تریبون چنین حرفی بزند بعد اجازه بدهند ادامه بدهد. ادامه داد، الان هم همان حرف‌ها را تکرار می‌کند.» وی افزود: «وقتی از قانون می‌گوید، بین در مسائلی مثل هدفمندی یارانه‌ها یا بحث بهداشت و درمان، خلاف عمل کرد. برنامه قانون چهارم که مجلس تصویب و شورای نگهبان تایید کرده بود را کنار گذاشت گفت قبول ندارم. هیچ کس نگفت تو چه کاره‌ای که قانون را قبول نداری؟ همه با او کنار آمدند. اصلا مگر می‌تواند یک رئیس‌جمهور قانون را زیر پا بگذارد؟ اصلا رئیس‌جمهور شده قانون را اجرا کند نه‌اینکه بگوید این قانون را قبول ندارم. ولی هیچ به او نگفتند. همان دور اول نگفتند. حالا یک مشکلی پیدا شده می‌گویند این آدم فلان است. این همان آدم است و هیچ فرقی نکرده.»
اجرای قانون اساسی


نایب رئیس مجلس درباره تغییر قانون اساسی هم اظهار داشت: «همان قانون اساسی را که الان داریم عمل کنیم، درست می‌شود. آیا ما همین قانون اساسی را اجرا می‌کنیم؟ همین‌ها را اگر اجرا کردیم و کم آوردیم یک چیز دیگر اضافه می‌کنیم. ما هر روز داریم قانون می‌نویسیم ولی لازم نیست هر روز قانون بنویسیم، لازم است چیزهایی را که داریم درست اجرا کنیم. ما چیزهایی که نوشتیم و درست است را درست اجرا نمی‌کنیم. قرار بود در این مملکت کسی بیکار نماند. اشتغال حق همه مردم این مملکت است. طبق قانون اساسی مردم آزادند برای خودشان شغلی انتخاب کنند و شغلی داشته باشند. این باید براساس عدالت هم باشد. ما این را درست اجرا می‌کنیم؟ همین یکی را اجرا کنیم کافی است. حرف خوب زدن سخت نیست، حرف خوب را خوب اجرا کردن سخت است و به ‌این سادگی نیست و ما به جای اینکه فکر کنیم مدام قانون عوض کنیم باید همین‌ها را عملی کنیم. یکی دیگر از مشکلاتی که در سیستم‌ها و ساختارها داریم این است که هر کس می‌آید، اتاق‌ها و مدیرها را عوض می‌کند. نفر بعدی هم همین‌طور. نه اتاق مشکل دارد و نه مدیر. مشکل همان نگاه ما است.» وی در بخشی باانتقاد از مشخص نبودن معیارها گفت: «یک روزی یک فردی را صددرصد تایید می‌کنند و می‌گویند امام زمان هم تاییدش کرده یک روزی همان آدم را می‌گویند صلاحیت هیچ چیزی را ندارد. چون نتوانستیم این تقوا را براساس هیچ شاخص یا میزانی متر کنیم و براساس آن ارزش قائل شویم این ابهام در تمام سطوح وجود دارد.» پزشکیان افزود: در دادن پست‌ها، در دادن امتیازات یا تایید صلاحیت یا عدم صلاحیت در جاهای مختلف. کسی نمی‌داند بالاخره ما چه چیزی را می‌گوییم متقی‌تر است. رجل سیاسی هم همین‌طور است. چه کسی رجل سیاسی‌تر است؟ کدام متر و شاخص؟ در همین دوره می‌بینید آقای حاجی‌بابایی با سابقه وزیر بودن و نماینده‌ای که عضو هیات رئیسه مجلس بوده یا آقای زاهدی که سفیر، وزیر و نماینده بوده صلاحیت پیدا نمی‌کنند اما حجت‌الاسلام آقای رئیسی رجل سیاسی می‌شود یا آقای قالیباف همین‌طور.