می‌خواهم زنده بمانم!

امیرحسین میراسماعیلی- اوضاع طوری در حال پیش رفتن است که تو گمان می‌کنی نکند حسن روحانی رییس‌جمهور نشده و به ما دروغ گفته‌اند تا نترسیم! هیچ جوره نمی‌شود باور کرد که این همان حسن روحانی است که در انتخابات از ایجاد اشتغال سخن می‌گفت و پایین آمدن تورم و خروج بازار از رکود. انگار احمدی‌نژاد و قالیباف و رییسی و بقایی و غرضی را کوبیده‌اند و از ترکیب اجزای آنان یک رییس‌جمهور منتخب درآورده‌اند. به محض اینکه می‌خواهی با خبر چندبرابر شدن عوارض خروج از کشور کنار بیای، ناگهان خبر افزایش 50 درصدی بنزین در سال آینده می‌خورد توی صورتت. آب‌قندی می‌خوری و همین که خواستی بلند شوی می‌گویند فلانی در لایحه بودجه برای اداره یک وب‌سایت پنج میلیارد بودجه گرفته و دیگری هم برای اداره کتابخانه پدرش هفت میلیارد تومان! می‌زنی زیر گوش خودت که «نه! من باید زنده بمانم» اما مشت بعدی به سمتت پرتاب می‌شود که همان خبر انتصاب فاضل نظری (شاعر اصولگرا) از سوی وزیر آموزش‌وپرورش به ریاست کانون پرورش‌ ‌فکری کودکان است.
به خدا ما خیلی دوست داریم همان‌طور‌ که رییس‌جمهور‌ دستور داده‌اند بانشاط باشیم، اما واقعا در توان‌مان نیست. یعنی همین-که می‌خواهیم بخندیم، یک بلایی به وزن بهداد سلیمی از آسمان روی سرمان می‌افتد و له می‌شویم. ولی همچنان امیدواریم که وعده‌های انتخاباتی رییس‌جمهور به زودی اجرایی شود. امیدواریم زنان حداقل تا 50 سال آینده بتوانند به ورزشگاه‌ها بروند، تا 100 سال آینده بشود در مشهد کنسرت موسیقی برگزار کرد، بودجه نهادهای خاص تا 200 سال آینده حذف شود و جناب رییس‌جمهور تا 500 سال آینده متوجه شود که مردم به احترام «تَکرار» رییس دولت اصلاحات به او دوباره رای داده‌اند و گذشتن خرش از پل، اصلا دلیل قشنگی برای پشت کردن به مردم نیست. راستی همین الان مشاور رییس سازمان برنامه و بودجه درباره افزایش عوارض خروج از کشور گفت که «این قانون خیلی هم خوب است و هرکسی پول ندارد به مسافرت خارجی نرود.» کسی مظنه الاغ‌های مسافرکش برای خروج غیرقانونی از کشور را دارد؟