فاضل ‌نظری رییس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد؛

محمد تاج‌الدین- دی‌ماه امسال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان 52 ساله می‌شود. مرکزی که در سال 1344 تاسیس شد و طی سالیان فعالیتش بزرگانی در حوزه‌های ادبیات، سینما، تئاتر و موسیقی را به دنیای هنر معرفی کرد. روزگاری عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، نادر ابراهیمی، امیر نادری، مرتضی ممیز و نام‌آشنایان هنر ایران فعالانش بودند و حالا فروغی ندارد.
دور‌افتادگی و فراموشی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تاثیرش را در هنر ایران گذاشت. روزهای کم‌فروغ ادبیات کودک شروع شد و سینمای کودک از میان رفت. سپردن سکان انتخاب مدیریت این نهاد پر‌اهمیت فرهنگی به آموزش‌و‌پرورش شاید نقطه آغازی بود برای دور کردن جریانی پر اهمیت که می‌توانست تاثیرش را در هنر ایران بگذارد. انتخاب‌های سیاسی و بدون توجه به تخصص در این نهاد فرهنگی با اهمیت کار را به جایی رسانده که امروز شاعری که سابقه‌اش تنها و تنها در شعر بزرگسال است، ریاست کانون را عهده‌دار شده است.
فاضل نظری از حوزه تا کانون
فاضل نظری از شاعران نزدیک به حوزه هنری است. شاعری که غزل‌های عاشقانه‌اش طرفداران زیادی دارد اما در سابقه اجرایی‌اش پرونده دندان‌گیری برای سپردن چنین مسوولیت بزرگی نیست. او سابقا معاون حوزه هنری بود و حالا باید مدیریت نهادی را بر‌عهده بگیرد که امروز در کشور بیش از 1000 نهاد ثابت و سیار دارد.


فاضل نظری متولد سال ۱۳۵۸ در شهرستان خمین واقع در جنوب استان مرکزی است. او تحصیلات اولیه خود را در شهرهای خمین و خوانسار گذرانده‌ و در سال ۱۳۷۶ برای ادامه تحصیل در رشته‌های معارف اسلامی و مدیریت در دانشگاه امام صادق به تهران آمده است. نظری تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دکترای رشته مدیریت تولید و عملیات در دانشگاه شهید بهشتی ادامه داده است. ریاست حوزه هنری استان تهران، ریاست مرکز موسیقی حوزه هنری، معاونت هنری حوزه هنری و عضویت در شورای عالی شعر سازمان صدا‌و‌سیما در کارنامه نظری به چشم می‌خورد.
شما از حال نزار فرهنگ آگاهید
هنوز چند دقیقه از انتخاب فاضل نظری نگذشته بود که نویسندگان ادبیات کودک دست به قلم شدند و اعتراض‌ها شروع شد. نویسندگانی که انتخاب شاعری آشنا به حوزه بزرگسال را برای اینتخاب این صندلی عجیب می‌دانستند. شهرام اقبال‌زاده از جمله افرادی بود که با نوشتن نامه‌ای سر گشاده مستقیما رییس‌جمهور را برای این انتخاب مورد خطاب قرار داد: «بی‌گمان شما بیش از ما، از حال نزار فرهنگ و هنر در این سال‌ها آگاهید. شما بهتر می‌دانید، که در آوازه‌گری رسمی از انقلاب اسلامی، به عنوان تنها انقلاب فرهنگی سده‌های اخیر یاد می‌شود؛ اکنون تاریخ را وا می‌گذارم و در پی اثبات یا نفی این مدعی نیستیم. تنها یادآور می‌شوم که بودجه‌ای که به ادبیات کودک و نهادهای ذیربط اختصاص داده می‌شود، آنقدر ناچیز است، که می‌توان از سرانه اختصاص یافته به هر کودک چشم پوشید! از این امر که بگذریم، آیا هیچگاه در هیات دولت، از وضعیت ادبیات کودک- از نظر کمی و کیفی- پرسیده‌اید؛ آیا وضعیت فرهنگی نسل بالنده ما، هرگز مورد بررسی خاص قرار گرفته است؟ آیا چه شما و چه پیش از شما، هیچ رییس‌جمهور در پی آن بوده است که بداند چرا تیراژ میلیونی کتاب‌های کودک در آغاز انقلاب- با جمعیتی کمتر از ۵۰ درصد کودکان امروز- به تیراژ قابل چشم‌پوشی اکنون رسیده است؟ آیا علل آن را جویا شده‌اید؟ بگذارید تنها بر یک نکته و یک نقطه متمرکز شوم. تیراژ کتاب در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان؛ و کم و کیف کتاب و کتابخوانی!
جهت مزیداطلاع، کانون در سراسر ایران ۱۰۰۰ مرکز فرهنگی و هنری‌/ کتابخانه و ۴۰۰۰ مربی و مروج کتاب دارد، چنانچه در پنج دهه گذشته‌، برنامه راهبردی و سیاستگذاری مدون و علمی وجود داشت، با یک محاسبه تصاعدی، اگر فقط کسانی که در کانون آموزش دیده‌‌اند، اگر هر مربی صد کودک و هر کودک ظرف پنجاه سال صد کودک دیگر و هر یک از آن کودکان صد کودک دیگر را ترغیب به کتابخوانی می‌کردند، آیا شمارگان کتاب در کانون به ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ و در بخش خصوصی به ۵۰۰ نسخه و کمتر سقوط می‌کرد؟
آگاهانه از نقش آموزش و پرورش و آموزش عالی چشم‌پوشی کرده‌ام‌ تا عمق فاجعه را‌ تنها در کانون نشان دهم! وضعیت آموزش پرورش خود «یکی داستان است پر‌آب چشم.»‌
جناب آقای رییس‌جمهور!
به گمان من، نبود برنامه راهبردی مدون‌ و حضور مدیران ناآشنا با ادبیات کودک- مدیرانی که شناختی ژرف از مقوله کودکی و نقش و اهمیت دوران کودکی ندارند- و فقدان ثبات مدیریتی، باعث پدید آمدن چنین وضعیت اسفناکی شده است. کنار گذاشتن یا دلسرد کردن برخی مدیران کارآزموده خود کانون‌ یا مدیران مجرب خارج از کانون، موجب تشدید وخامت این وضعیت شده است. بی‌تردید، مدیرانی که بی‌شناخت کافی، چنین پست حساسی را پذیرفته‌اند، هم تقصیر و هم قصور دارند! به طریق اولی، مقامات بالاتر نیز، در این خطای راهبردی شریکند!
جناب آقای روحانی !
نقش و وظیفه کانون‌، بیش و پیش از انتشار کتاب، «پرورش فکر و روح» کودکان و نوجوانان ایران است. از این رو‌ کانون موظف است‌ در عین انتخاب و انتشار کتاب‌های جریان‌ساز، به کار خلاقه ترویج کتابخوانی و پرورش نسلی خلاق و نقاد و توانا بپردازد‌ زیرا کارکرد ادبیات کودک، پرورش و بسامان کردن عواطف و گسترش تفکر و تخیل کودکان و نوجوانان و ایجاد خودباوری و شکوفایی استعداد خلاقه فرزندان ماست.
لازمه این کار، شناخت جامع از ساحت‌های مختلف ادبیات کودک، داستان، شعر، تئاتر و سینما، علوم و فنون (‌از جمله علوم انسانی‌)، تصویرگری، و بازی، شادی، سرگرمی و ادبیات شفاهی و فولکلوریک و...‌ است.
بدیهی است منظور این نیست‌ که مدیر کانون باید علامه دهر و استاد یا کارشناس زبده همه این رشته‌ها باشد‌ اما ضروری است که دارای شناخت کلان و پیشینه غنی و تجربه کافی در این حوزه‌ها باشد!
جناب آقای رییس‌جمهور!
کودکان و ادبیات کودک را نمی‌توان حقیر و اهالی ادبیات کودک را صغیر پنداشت! از زمان پخش خبر برگماری شاعری بزرگسال به مدیریت کانون پرورش فکری- بی‌هیچ پشتوانه فرهنگی و مدیریتی در این رشته- در بین ادبیات کودکی‌ها، ولوله‌ای برپا شده است! امید می‌رود با درایت شما و تدبیر وزیر محترم آموزش و پرورش، یکی از مدیران توانا و صاحب‌نظر و مقبول اهالی ادبیات کودک، با مشورت با خبرگان این حوزه، در جایگاه حساس مدیر‌عاملی کانون قرار گیرد.»