خطر تشكل يك‌بارمصرف دولت‌ساخته

در حالي امسال 16 آذر روز دانشجو را سپري مي‌كنيم كه سياست‌هاي دولتي نسبت به فضاي تشكلي دانشجويي جنجال‌برانگيز بوده است. از سال 92 از نقاط ضعفي كه مديران جديد قوه مجريه در حوزه دانشگاه احساس مي‌كردند، فقدان بدنه دانشجويي وابسته در فضاي دانشگاهي بود. البته ماجراي ضعف بدنه فعال جريان موسوم به اعتدال، به دانشگاه محدود نمي‌شده و در تمام اين چند سال، بدنه عاريتي از ديگر جريانات سياسي، سياهي لشكر تجمعات و ميتينگ‌هاي سياسي اين جريان را تأمين كرده است. ناگفته پيداست كه اوضاع در دانشگاه، وخيم‌تر نيز است، چراكه آنچه به‌عنوان «اعتدال» عرضه مي‌گردد، خصوصاً با ابعاد محافظه‌كارانه‌اش، به‌هيچ‌روي شور و اشتياقي در ميان جوانان و دانشجويان نمي‌انگيزد و نمي‌توان به آن براي جريان‌سازي اميد بست. 
در مقابل راه‌حلي كه برخي مديران دولت يازدهم و دوازدهم براي حل اين نقيصه درپيش‌گرفته‌اند، «تشكل‌سازي» به‌جاي پذيرش واقعيت‌هاي دانشگاه است. در همين راستا معاونت فرهنگي اجتماعي وزارت علوم در دوره يازدهم و دوازدهم، هم‌وغم خود را براي شكل‌گيري و تقويت يك تشكل دولت‌ساخته نيم‌بند قرار داده و كار به‌جايي مي‌رسد كه رئيس‌جمهور در روز دانشجوي امسال در زاهدان، صراحتاً از عزم دولت براي مجوز به اين اتحاديه دست‌ساز خبر داده و در مقابل با عدم دعوت از تشكل‌هاي باسابقه و مستقل دانشجويي، تلويحاً جهت‌گيري نگاه حمايتي دولت را مشخص مي‌سازد. 
البته ماجراي طمع‌ورزي سياسي به محيط دانشجويي به دوره دولت اعتدال‌گرايان محدود نمي‌شود. پيشينه اين رويكرد به نيمه دوم دهه 70 بازمي‌گردد. به همان اندازه و بيش‌تر از گرايش تكنوكرات‌هاي دولت سازندگي براي غيرسياسي كردن فضاي دانشگاه، تجديدنظرطلباني كه در دوره موسوم به دوم‌خرداد، بر اريكه قدرت مسلط شدند، موج‌سواري سياسي روي جريان‌هاي دانشجويي را وجهه همت خود قراردادند. راهبردي كه استراتژيست‌هاي مدعي اصلاح‌طلبي براي تصاحب قدرت تجويز مي‌كردند، بر پايه «فشار از پايين، چانه‌زني در بالا» بنا شده بود. در ذيل اين راهبرد، دانشجويان به‌عنوان پياده‌نظام و سياهي‌لشكر باج‌خواهي تجديدنظرطلبان از نظام تلقي مي‌شدند. ازاين‌رو بود كه دوم‌خردادي‌ها، دانشگاه را ملتهب و برانگيخته مي‌پسنديدند. البته اوضاع به همين منوال نماند. بدنه دانشجويي حامي دوم‌خرداد، هنگامي‌كه از زبان سعيد حجاريان شنيدند كه «جنبش دانشجويي حرف مفت است»، به‌يقين دانستند كه تاريخ‌مصرف آ‌نها براي باج‌گيري سياست‌بازان به پايان رسيده است. به‌اين‌ترتيب تاريخ ثابت نمود كه جريانات سياسي طمع‌ورز به دانشگاه، به دانشجو در حد مصرف موقت مي‌نگرند. 
اينك نيز ماجرا همين است. هرچند اعتداليون همچون دوم‌خردادي‌ها شايد التهاب و آشوب دانشگاهي را نپسندند، اما براي مصارف انتخاباتي و سياسي، ايجاد تشكل‌هاي دانشجويي دست‌ساز و يك‌بارمصرف را انتخاب كرده‌اند. ايجاد چنين تشكل‌هايي كه معمولاً با حمايت ويژه دولتي انجام مي‌پذيرد، توهين آشكار به جنبش دانشجويي است. بايد جريانات دانشجويي مستقل و آزاد نسبت به اين روند خطرناك هشيار بوده و جامعه دانشگاهي را نسبت به خطرات تكرار سياهي لشكر شدن دانشجو در خدمت به اصحاب قدرت آگاه سازند. 
رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز در سال 1394 در ديدار رمضانيه با دانشجويان به وجود نگاهي در برخي سياسيون براي ايجاد تشكل‌هاي يك‌بارمصرف و با كاركرد انتخاباتي اشاره نموده و در خصوص اين نگاه ابزاري و اهانت‌آميز به دانشجويان، هشدار دادند. ايشان فرمودند: « تشكل‌هايي هم هستند كه مثل ظرف‌هاي يك‌بارمصرف، فقط براي انتخابات به‌وجود مي‌آيند؛ مصرفش فقط انتخابات است. بعضي از تشكل‌ها اين‌جوري هستند؛ تشكل را درست مي‌كنند، خجالت هم نمي‌كشند بعضي‌ها، مي‌گويند هم كه اين تشكل را درست كرديم براي اينكه در انتخاباتِ فلان‌جا به‌دردمان بخورد. خب بابا! اينكه اهانت به دانشجو است؛ نگاه ابزاري به دانشجو، آن هم دانشجوي نخبه‌اي كه حالا در يك تشكل بنا است گرد بيايد، اين اهانت به او است. مگر انتخابات چقدر قيمت دارد كه انسان به‌خاطر آن، دانشجو را تحقير كند؛ آن هم دانشجوي نخبه را. اين تشكل‌ها را بنده اعتقادي ندارم و معتقد نيستم كه اينها به نفع كشورند يا مي‌توانند مفيد باشند براي كشور؛ [تشكيل] آنها را توصيه نمي‌كنيم.»