واقعیت‌های فراکسیون «امید»

تجربه فراکسیون و گردهم آوردن شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که بتواند در بزنگاه مهم واکنش دقیق و همسو با جریان سیاسی نزدیک به خود داشته باشند با توجه به خروجی موضع‌گیری‌های نمایندگان در دوره‌های گذشته و امروز نسبتا ناموفق است، مسئله اصلاح‌طلب و اصولگرا بودن نیست، ناظران از فراکسیون‌ها حرکت‌های به‌موقع و هماهنگ توقع دارند، ولی این اتفاق در واقعیت کمتر رخ داده و می‌دهد. شاید در برخی موافق هماهنگ عمل کرده‌اند و یا باهمنوایی در رویدادهای سیاسی حاضر شدند، ولی برآیند فعالیت‌های فراکسیون‌ها معمولا ناموفق بوده است. شاید مسئله به نبود احزاب قوی و باسابقه مربوط شود، امکانش هست بتوان این مسئله را به روحیه فردگرایی فربه ایرانیان مرتبط دانست و یا مسائلی دیگر. اما... بخشی از واقعیت جاری درباره فراکسیون امید و دیگر فراکسیون‌های نامنسجم در مجلس شورای اسلامی چنین است؛ بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، خصوصا نمایندگانی که از شهرستان‌های کوچک به مجلس راه پیدا می‌کنند، بیش از آنکه حاملان دغدغه‌های ملی، سیاسی و یا دل در گرو نزدیک شدن به جریان‌های سیاسی داشته باشند، با کوهی از مشکلات و گرفتارهای برزمین مانده از شهرستان راهی مجلس می‌شوند و صد البته وعده‌های که به صورت حضوری و چشم در چشم مخاطبان به رای دهندگان داده‌اند. به این‌ترتیب همین اشخاص حاضر هستند حتی برای حل شدن مشکلات برخی محله‌ها، دریافت بودجه کافی برای آسفالت خیابان‌های اصلی شهر، یا سفارش استخدام پنجاه نفر به اداره‌های دولتی و یا نصب بخشداران و ده‌یاران همسو وارد داد و ستد با مسئولان مربوطه شوند، به عبارتی از خواستaه‌های سیاسی خود کوتاه بیایند. ساده‌تر اینکه، گرفتاری‌های واقع در شهرستان جایی برای آنان باقی نمی‌گذارد تا به نگاهی ملی با رویدادها روبرو شوند. مهمتر اینکه چنین نمایندگانی به دلیل کسب رای از مجاری غیرسیاسی دغدغه بسیار بزرگ چهارسال بعد را نیز همیشه به همراه دارند. فراکسیون امید، نه تنها برآمده از رای احزاب نبود، بلکه در بسیاری از شهرها بدلیل نبودن گزینه مناسب و یا رد صلاحیت فرد مورد نظر، طیف اصلاح‌طلب از شخصیت‌های باقی مانده در میدان حمایت کرد. حمایتی از روی ناچاری. بی‌تردید انتخاب چنین گزینه‌هایی این ریسک را به دنبال دارد که در نهایت ما با جمعی غیرسازمان یافته، نسبتا غیرسیاسی، ناآشنا با مسائل سیاسی جاری کشور و گاه تغییر مسیر داده شده بعد از شکل‌گیری مجلس جدید روبرو باشیم، آنگونه که آقای عارف در مصاحبه‌های خود مکرر بیان داشته‌اند. از طرفی، نبود شخصیتی که بتواند این طیف ناهماهنگ را تا حدودی به‌سامان کند و نقش رهبری را در مجلس دهم عهده‌دار شود یکی دیگر از نقاط ضعیف فراکسیون امید طی سال‌های اخیر بوده است، مسئله که قابل کتمان نیست و نشریات اصلاح‌طلب بارها درباره این نقیصه سخن‌ها گفته‌اند. اما نکته‌ای که نمی‌توان از آن غفلت کرد؛ در صورتی که کارنامه رسانه‌ی نمایندهایی که با اسم لیست امید راهی مجلس شده‌اند را با نمایندگانی دیگر و از جریان اصولگرا-پایداری را مقایسه کنیم، نه تنها این نمایندگان کارنامه بهتری دارند، بلکه در رای دادن به وزیران پیشنهادی دولت فعلی را با کمترین چالش روبرو ساخته و از نقدها و بیان ایرادهای جاری خودداری کردند. چنانچه باور داریم نمایندگان فعلی ناتوان از اجرا کردن نقش نظارتی خود بودند یا ده‌ها ایراد دیگر درباره فراکسیون امید بوده و هست، به نظر می‌رسد به جای تکرار این مشکلات به راه حل اساسی‌تر اندیشه شود و صرفا در انتقاد از وضع موجود فراکسیون امید سخن پردازی نگردد.