نابودی برنج ایرانی در سایه واردات

 دکتر حوریه یحیایی
Hooriye_yahyaei@yahoo.com
برنج یکی از پرمصرف ترین مواد غذایی و به عنوان قوت غالب اهمیت بسزایی در بین خانواده های
 ایرانی دارد و به عنوان محصولی استراتژیک از جایگاه ویژه ای در نگاه اقتصادی برخوردار است. با توجه به واژه لغوی برنج (به رنج)، برنجکاری یکی از پرمشقت ترین تولیدات داخلی است که به دلیل عدم حمایت های لازم و جهت بخشی سیاست ها و قوانین مصوب در راستای پشتیبانی شالیکاران زحمت کش، باعث کاهش تولید و فروش اراضی کشاورزی توسط روستاییان شده است. بی شک واردات بی رویه ی برنج؛ باعث نابودی این صنعت در آینده ای نه چندان دور خواهد شد. عدم حمایت های لازم از شالیکاران و خرید تضمینی محصولاتشان از یکسو و واردات


بی درو پیکر برنج های بی کیفیت خارجی از سوی دیگر باعث باز شدن پای واسطه ها به بازار برنج و واردات برنج ارزان خارجی شده و به تناسب آن قیمت تمام شده ی برنج ایرانی بسیار بالاتر از خارجی بوده و این برنج نامرغوب جای خود را بر سفره های ایرانی باز کرده است. انجام تبلیغات گسترده و پر رنگ و لعاب رسانه ای و تلویزیونی باعث افزایش مصرف برنج های خارجی گردیده است ، غافل از اینکه با افزایش واردات باعث کاهش کشاورزی و وابستگی بیشتر از بابت تامین این ماده مهم غذایی به دیگر کشورها خواهیم بود و این امر به وضوح در تضاد با اقتصاد مقاومتی قرار دارد. برنجکار ایرانی که پس از برداشت، با توجه به هزینه هایی که در طی کشت سنتی متقبل شده است، باید محصول خود را بفروشد تا از پس آن ها بر آید، واردات برنج خارجی دقیقا زمانی صورت می پذیرد که کشاورز باید مزد زحمات خود را بگیرد و ازاین طریق تیشه به ریشه ی قشر زحمت کش می زنند.
علاوه برمورد ذکر شده، واردات بی رویه برنج، رابطه مستقیم سلامتی مردم درباره شیوع آلودگی و ضررهای مطرح شده در برنج های وارداتی مسئله ای
نیست که بتوان براحتی از آن عبور کرد. سلامتی که در برابر حاشیه ی سود عده ای از دلالان و سودجویان در این بین براحتی نادیده گرفته می شود و برنج مرغوب ایرانی از سفره ی غذای مردمی که از سطح درآمد پایین تری برخوردارند، براحتی حذف می گردد.
 آلوده بودن این محصولات به ظاهر قد بلند به انواع سموم شیمیایی که پرعارضه ترین آن ها
 آرسنیک و آفلاتوکسین است  که بارها توسط عده ای
 از مسئولین دلسوز تذکر داده شده است، تنها بخشی از ماجراست. میزان فاکتورهایی همچون سرب و کادمیوم بیشتر از استانداردهای ارائه شده صدمات جبران ناپذیری به سلامت مردم وارد خواهد نمود.
در هندوستانی که در سال های نه چندان دور تنها 15 درصد زمین های کشاورزی آن زیر کشت برنج بود، امروزه به 60 درصد افزایش پیدا کرده است و ایران به عنوان بزرگ ترین وارد کننده برنج های
 هندی ، منبع کارآفرینی و اشتغالزایی در این کشور محسوب می شود. نکته تاسف برانگیز اینجاست که آن گاه فرزندان کشاورزان زحمت کش به علت نبود امنیت مالی و حمایت های لازم نه تنها حرفه ی
 پدرانشان را دنبال نمی کنند، بلکه در شهر های بزرگ به دنبال کار می گردند.
در بسیاری از کشورها از جمله آلمان، واردات برنج از هند به دلیل آلوده بودن به مواد سمی و فلزات سنگین ممنوع اعلام شده اند. از عوارض این مواد سمی می توان به انواع سرطان ها در رده های سنی مختلف و اشکال در سیستم گوارشی اشاره نمود. حمایت از کشاورزان داخلی، آموزش و مکانیزه کردن روش های کشت از طریق وام های بلندمدت و برگزاری کارگاه های لازم و خرید تضمینی محصولات به قیمت مناسب و در پایان واردات به موقع و تحت نظارت برنج می تواند راهکارهایی باشد که دولت برای حمایت هر چه بیشتر از کشاورزان در سیاست گذاری های خود بگنجاند. اما جایگاه برنج و برنجکاری در ایران آنقدر متزلزل و مایوس کننده است که امروزه با وجود کیفیت بالای برنج ایرانی در رقابت با نوع خارجی خود به انزوا کشیده شده است.
اگرچه دولت با قوانین مصوب در ممنوعیت ساخت و سازهای غیر مجاز و تغییر کاربری
زمین های کشاورزی اقداماتی در حمایت از کشاورزی انجام نموده است، اما این اقدامات نتوانسته باری از دوش کشاورزان زحمت کش بردارد. کشاورزان در تولید وعرضه این طلای سفید به بازار به اندازه کافی با مشکلاتی همچون خشکسالی، آفت و قیمت پایین محصول دست وپنجه نرم می کنند. لازم است؛ دولت ومسئولان دست اندر کار بیش از پیش به یاری این قشر زحمت کش بشتابند تا شاهد بی مهری به این صنعت پر مهر نباشیم.