راهي كه سليماني براي «سرداران سازندگي» گشود

پيش از هر چيز بايد اين پيروزي بزرگ را به ملت عزيز ايران تبريك عرض كرد. حقيقتا اگر به شش سال پيش برگرديم و فضاي آن روزها را در ذهن متصور شويم، زماني كه منطقه در برابر يك بحران، بن‌بست و فاجعه، غافلگير شده‌ بود، اقدامات سبعانه داعش، سر بريدن‌ها، اقدامات انتحاري، كشتار غيرنظاميان، حمله به اماكن مقدس، بمبگذاري در مساجد و حملات سنگين داعش، دنيا را در تنگناي شديدي قرارداده‌بود. كمتر كسي در آن روزگار تصور مي‌كرد كه مي‌توان بر اين حركت غالب شد. در آن روزگار حتي دولت‌هايي در جهان بودند كه آماده مي‌شدند داعش را به عنوان «امر واقع» بپذيرند و با آن كنار بيايند. اروپايي‌ها تا پيش از آنكه داعش عمليات خود را به خاك اروپا گسترش دهد، شرايط جاري را به عنوان امر واقع پذيرفته‌بودند. شرايطي كه در ماه‌هاي ابتدايي ظهور داعش به وجود آمده‌بود، به شكلي بود كه كمتر كسي تصور مي‌كرد بتوان خط انحرافي و مسير فتنه را قطع كرد.  اما امروز شاهد هستيم با درايت و مديريتي كه برخي كشورهاي منطقه به كار بستند با پرچمداري جمهوري اسلامي و به خصوص با تدابير مقام معظم رهبري، پيروزي بزرگي عليه اين فتنه منطقه‌اي به دست آمده است. جوانان برومند حزب‌الله لبنان، مردم غيور افغانستان، جوانان شجاع پاكستان، فرزندان رشيد جمهوري اسلامي ايران، مردم دردكشيده سوريه و مجاهدين مقاوم عراقي و داوطلبان از اقصي‌نقاط منطقه براي پيچيدن طومار فتنه جمع شدند و زير فرماندهي سردار قاسم سليماني موفق شدند به اين پيروزي عظيم دست پيدا كنند. مهم نيست كه يك فرمانده هنگام پيروزي چه حالي داشته‌باشد، آن چيزي كه براي يك فرمانده نظامي اهميت دارد اين است كه زماني كه همه به بن‌بست رسيده‌اند و نااميد شده‌اند، چگونه تصميم‌گيري بكند. اين ويژگي مهم فرماندهي سردار سليماني بود كه در لحظه‌اي كه داعش نه در يك جبهه، بلكه در جبهه‌هاي مختلف، چه در عراق، چه در سوريه، چه در لبنان و حتي در شمال آفريقا، پي‌درپي پيروز مي‌شد و يكي پس از ديگري نقاط حساس را تصرف مي‌كرد، توانايي تصميم‌گيري قاطعانه داشت. در آن زمان مرداني مانند قاسم سليماني لازم بودند كه بتوانند جلوي هجوم و پيشروي آنها را با اراده، شجاعت، شكيبايي و تدبير مهار كنند.
در نتيجه تلاش‌هاي 6 سال گذشته، امروز شاهديم كه در منطقه هم‌افزايي گسترده‌اي در منطقه براي مبارزه با تروريسم شكل گرفته است. مي‌بينيم كه گروه‌هاي متعددي، چه در قالب حشد الشعبي در داخل خاك عراق و چه نيروهاي عراقي خارج از عراق، حزب‌الله لبنان، جمهوري اسلامي ايران و بسياري ديگر از رزمندگان شرايطي را كه گروه‌هاي افراطي تروريستي به منطقه تحميل كرده‌بودند را كاملا برعكس كرده‌اند. تهديد ديروز، امروز به فرصت تبديل شده است، فرصت مشاركت براي مبارزه با تروريسم، فرصت مقابله با عاملان و به وجودآورندگان جريان‌هاي تروريستي تكفيري. شايد خيلي اين حرف كهنه و تكراري شده‌باشد، اما آنقدر اهميت دارد كه از خاطره‌ها پاك نمي‌شود، زماني كه دونالد ترامپ در مبارزات انتخابات رياست‌جمهوري امريكا به خانم كلينتون گفت گروه تروريستي داعش را شما درست كرده‌ايد، ادله، مدارك و اسناد زيادي وجود دارد كه نشان مي‌دهد ظهور داعش، ادامه پروژه جنگ نيابتي بود.
 
پيروزي در البوكمال، فقط پيروزي بر داعش نبود، پيروزي بر تئوري جنگ‌هاي نيابتي در منطقه خاورميانه بود.
اميدوارم كه با پيروزي البوكمال و نقش تعيين‌كننده و منحصر‌به‌فرد فرماندهي سردار سليماني و ديگر همرزمان ايشان، چه از جمهوري اسلامي ايران و چه از كشورهاي ديگر، امروز به عنوان خط مقدم مبارزه با داعش موفق شدند كه داعش نظامي را سرنگون كنند، سركوب كنند و حكومت ادعايي خليفه خودخوانده آنها را پايين بكشند تا جايي كه او براي پناه يافتن به بيابان‌ها متواري بشود. اكنون بزرگ‌ترين شكست به فكر داعش و تفكر گروه‌هاي مشابه داعش وارد شده است. هر چند هنوز با وجود اين شكست داعش فكر داعشي وجود دارد و كامل از ميان نرفته است. داعش بر خلاف القاعده علاقه‌مند به تصرف سرزمين و تشكيل خلافت بود، داعش نسل دوم القاعده بود كه با اين انگيزه قدرت گرفت كه بايد يك حكومت تشكيل دهد. اين فكر امروز شكست خورد، اما زمينه‌هاي آن همچنان وجود دارد. مبارزه با اين تفكر نيازمند كارهاي فرهنگي و عمليات رواني است كه بايد پس از اين پيروزي بزرگ آغاز شود.
با پيروزي البوكمال، داعش نظامي عملا به پايان رسيده است، آنچه باقي مانده داعش عقيدتي و داعش امنيتي است، هر چند كه با اين پيروزي ديگر قدرت تعيين‌كننده و سرنوشت ساز داعش در سطح منطقه كاملا از ميان رفته است. ما اميدواريم كساني كه به دنبال جنگ‌هاي نيابتي بودند به خصوص سعودي‌ها كه طي 6 سال گذشته با سرمايه‌گذاري و سرازير كردن منابع مالي، منطقه را به آتش كشيدند و هزاران هزار نفر را به كام مرگ كشاندند، زيربناهاي بسيار زيادي را در سوريه و عراق و حتي لبنان از ميان بردند، ديگر به اين مسير ادامه ندهند.


منطقه ما نيازمند سازندگي و آرامش است. امروز نوبت سرداران سازندگي رسيده است كه وارد ميدان بشوند و همچون سردار سليماني كه همزمان سرداري و سربازي و جان‌فشاني و جان‌نثاري پيشه كرد و به عنوان يك فرمانده موثر ميدان‌دار مبارزه با داعش بود، مديران و سرداران اقتصادي و عمراني نيز بايد ميدان‌دار بازسازي منطقه شوند. طي دو روز گذشته ابتدا سيد‌حسن نصرالله، دبيركل حزب‌الله لبنان و صبح ديروز رييس‌جمهور اسلامي ايران، حسن روحاني در پيام‌ها و سخنراني خودشان به جايگاه بي‌بديل سردار سليماني اشاره كردند و اميدوارم كه در دوره سازندگي، بازسازي و عمران منطقه حضور سرداران ملي كشور را در ميدان ببينيم. البته مراد من از كلمه سردار در بازسازي منطقه، اشاره به جايگاه نظامي افراد نيست و ادعا نمي‌كنم كه سرداران نظامي بايد وارد كار اقتصادي شوند، بلكه منظورم از سرداران سازندگي، بزرگان و مديران ارشد اقتصادي و عمراني كشور است كه توانايي كمك به پيشرفت، توسعه، رونق و شكوفايي منطقه دارند.
سفير پيشين جمهوري اسلامي ايران در عراق