نقش تبلیغات در سیاستگذاری اقتصادی

علی سرزعیم- واقعیت آن است که تبلیغات در همه جای زندگی اجتماعی حضور دارد و هیچ‌وقت غایب نیست و انسان‌ها به صورت فردی یا گروهی از شیوه‌ها و تکنیک‌های اقناع برای پیشبرد خواست و اهداف خود بهره می‌برند. البته عرصه اقتصاد نیز از این امر مستثنی نیست و در این عرصه نیز تبلیغات حضور پررنگی دارد و چون سیاستگذاری‌های اقتصادی منافع مشخصی را برای بخشی از جامعه ایجاد کرده و از بخش دیگری دریغ می‌کند به کارگیری تبلیغات جدی‌تر است. نکته عجیب این است که این مساله کمتر در تحلیل‌ها مورد توجه قرار گرفته است. در ادامه تلاش می‌شود مصادیقی از یک تکنیک اقناعی تشریح شود.
یکی از تکنیک‌های تبلیغی برچسب‌زنی است. برچسب‌ها ماهیت چیزی را عوض نمی‌کند ولی می‌تواند تصورات دیگران از ماهیت چیزی را عوض کند و کارکرد آن دقیقا همین است یعنی کمک به تغییر افکار عمومی و تصورات دیگران درمورد یک مساله. به عنوان مثال وقتی به یک جناح سیاسی بنیادگرا گفته می‌شود تصوری منفی نسبت به آنها ایجاد می‌شود و تفکر آن جناح در ردیف دیگر کسانی که غربی‌ها بنیادگرا می‌نامند مثل بن لادن توصیف می‌شود اما وقتی همان جناح نام اصولگرا بر خود می‌نهد تصوری مثبت نسبت به خود ایجاد می‌کند زیرا به توده مردم نشان می‌دهد که به اصولی مهم در اقدامات و موضع‌گیری‌هایش پای‏بند است.
در عرصه اقتصاد وقتی گفته می‌شود بانک مرکزی باید پول چاپ کند همه تصویری منفی در ذهن‌شان نقش می‌بندد زیرا تصور می‌کنند که بدون پشتوانه پولی به اقتصاد جاری می‌شود و نهایتا موجب تورم خواهد شد زیرا زیاد شدن حجم اسکناس‌ها بدون پشتوانه لازم موجب بی‌اعتباری این کاغذها یا همان کاهش قدرت خرید خواهد شد. به همین دلیل جامعه نسبت به آن موضع‌گیری خواهد داشت اما وقتی گفته می‌شود که بانک مرکزی یک خط اعتباری اختصاص می‌دهد آن تصویر منفی ایجاد نمی‌شود و مقاومتی اجتماعی ایجاد نخواهد شد. حالا بیایید این مساله را بررسی کنیم. «عده‌ای به طمع کسب سود بیشتر پول خود را در موسسات غیرمجاز گذاشته‌اند و این موسسات غیرمجاز نهایتا ورشکست شده‌اند و حالا از بانک مرکزی می‌خواهند تا زیان آنها را جبران کند. آیا موافقید که بانک مرکزی پول چاپ کند تا زیان آنها را جبران نماید؟» احتمالا عده زیادی از توده مردم که پولی در آن موسسات نداشته‌اند، خواهند گفت نه! ولی وقتی مساله اینگونه مطرح شود که «عده‌ای به طمع کسب سود بیشتر پول خود را در موسسات غیرمجاز گذاشته‌اند و این موسسات غیرمجاز نهایتا ورشکست شده‌اند و حالا از بانک مرکزی می‌خواهند زیان آنها را جبران کند. آیا موافقید که بانک مرکزی خط اعتباری تخصیص دهد تا زیان آنها را جبران کند؟» احتمالا عده زیادی از توده مردم که پولی در آن موسسات نداشته‌اند خواهند گفت بله! در واقع تنها یک کلمه تغییر کرده ولی به دلیل اینکه مردم شناختی از ماهیت دادن خط اعتباری ندارند، می‌تواند نظرها را کاملا تغییر دهد.
حالا مثال دیگری را در نظر بگیرید. اگر از توده مردم سوال شود که آیا مایلید دولت پولی را مفت تقدیم بخشی از جامعه یعنی صاحبان صنایع پتروشیمی کند؟ احتمالا خواهند گفت نه. به همین دلیل می‌توان این خواسته را این‌گونه مطرح کرد. آیا موافقید که نرخ خوراک پتروشیمی برای آنها ارزان حساب شود تا این صنایع بیشتر سودآور شوند؟ اینک احتمال موافقت خیلی بیشتر می‌شود زیرا این کار روی ذهنیت این‌که باید از صنایع حمایت کرد و صنایع موجب تقویت کشور هستند سوار می‌شود. بعد از مدتی مشخص می‌شود که خوراک ارزان دادن یعنی همان رانت دادن به پتروشیمی‌ها و شاید از مخالفت مردم بکاهد. در این حالت استراتژی سومی به کار گرفته می‌شود که اخیرا در نامه بیش از چهل نماینده مطرح شده است. در این حالت سوال می‌شود که آیا موافقید دولت نرخ خوراک پتروشیمی را به قیمت جهانی اما با نرخ ارز مبادله‌ای در اختیار پتروشیمی قرار دهد؟ در اینجا البته احتمالا پاسخ مثبت بیشتر خواهد شد زیرا به صراحت هیچ درخواست رانتی نیست و حتی روی فروش به قیمت جهانی تاکید شده است اما تمام فرآیند انتقال رانت در ذیل کلمه ارز مبادله‌ای که ارزان‌تر از ارز آزاد است، نهفته است.نمونه دیگر این است که از توده مردم سوال شود آیا مایلید دولت پول مفتی را تقدیم بخشی از جامعه یعنی صاحبان صنایع کوچک کند؟ احتمالا خیلی‌ها خواهند گفت، نه زیرا آنها حداقل صنایع کوچک را در اختیار دارند و اگر قرار به کمک باشد باید به بیکاران کمک کرد. اما ممکن است سوال به اینگونه مطرح شود که آیا موافقید وام بانکی ارزان در اختیار صنایع کوچک قرار گیرد؟ در این حالت احتمال مخالفت به شدت کاهش می‌یابد زیرا کلمه وام بر ماهیت قرض دادن و نه کمک کردن دلالت دارد و این امر می‌تواند بار معنایی ارزان را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. اینگونه می‌شود که مخالفت با آن کاهش می‌یابد و بر تعداد موافقان آن افزوده می‌شود.


اینها مثال‌هایی است که نشان می‌دهد چگونه رانت‌جویی در کشور ما می‌تواند خود را با استفاده از تغییر لفظ پنهان و توجیه کند. امید است که با آشنایی با اینگونه ترفندها مقابله با رانت‌جویی فراگیرتر شود.
gmail.comا@Asz9025