بازتعریف عربستان

عربستان در حال پوست‌اندازی است. ساختار قدرت در سعودی به رهبری محمد بن‌سلمان به‌سرعت درحال تغییر است. عربستان از بافت و جامعه‌ای سنتی و قبیله‌ای به‌سوی جامعه‌ای مدرن درحال حرکت است. این تحول ربطی به حمایت ترامپ از سلمان، زدوبندهای مالی، اقتصادی و... ندارد. اگر هیلاری کلینتون هم بود، این تغییر رخ می‌داد و وی از آن حمایت می‌کرد. تغییر یک ضروت اجتناب‌ناپذیر برای خروج سعودی از تنگنای استراتژیکی است که واشگتن-ریاض بر سر آن توافق کرده‌اند. درحال‌حاضر سالم‌سازی و مبارزه با فساد عمده هدف تعریف‌شده سلمان است. استدلالی که توقع دارد سلمان خود تبلور پاکی باشد، اگر تکیه بر یک نگاه آرمانی نداشته باشد، سعی دارد با ساده‌انگاری از درک عمق تحولات در سعودی دور شده و در توهم خودبزرگ‌بینی، حریف را کوچک بپندارد. در روند تغییرات پیش رو در عربستان، تیم سلمان با عبور از وهابیت و تضعیف آن سعی دارد با بازتعریف ساختار سعودی با ورود به سکولاریسم و تقویت عروبیت، هویت و چهره‌ای نو و منطبق با شرایط روز از عربستان نزد مردم خود و جهان تعریف نماید. ظهور داعش و تبعات آن، بزرگ‌ترین کمک به عبور سعودی از افراط‌گرایی سلفی به سکولاریسم می‌باشد. توجه داشته باشید تقویت عروبیت و سکولاریسم در سعودی، ضمن آنکه از چالش داخلی با شیعیان سعودی خواهد کاست، در بلندمدت چالش سعودی با شیعیان منطقه را نیز کاهش خواهد داد. تاثیرات اولیه‌ این رویکرد را در روابط بغداد-ریاض و سفر مقتدا صدر و العبادی به عربستان و ظهور جریان حکمت توسط حکیم شاهد بوده و تبعات بیشتر آن را در آینده خواهیم دید. عراق در زمان صدام در میدان عمل متکی بر ناسیونالیسم بعثی تجربه‌ای موفق‌تر از داعش بوده و همگرایی قوی‌تری میان اعراب ایجاد کرده بود؛ تجربه‌ای که در شرایط و پوشش دیگری می‌تواند تکرار گردد. نگاه مذهبی ریاض به عراق، این کشور را بیشتر به‌سوی ایران سوق داده، اما نگاه مبتنی بر عروبیت و سکولاریسم می‌تواند معادلات جدیدی را ایجاد نماید. با اسلام میانه و معتدل و به‌طور کلی رویکرد جدید و تغییرات ساختاری در عربستان، عراق، بحرین، یمن و لبنان نیز می‌توانند تحت تاثیرات عمیق قرار بگیرند. وقتی سخن از تغییرات گفته می‌شود، این به معنای تغییر ماهیت غالب وهابی و اهل سنت سعودی نبوده و نیست، بلکه بیشتر ورود به منطق تدبیر و تعامل با خویش و نقاط پیرامونی است. این تغییری است که به‌دنبال مدیریت عربستان با خروج از رویکرد سنتی به رویکردی مدرن و قابل پذیرش می‌باشد. نکته آنکه در کشورهای اسلامی جایگاه اجتماعی سیاسی زنان و میزان برخوردی آنان از حقوق شهروندی، مهم‌ترین شاخص ارزیابی در چگونگی سطح توسعه است. در این راستا اگر اهمیت اعطای بخشی از حقوق شهروندی به زنان سعودی بیشتر از دستگیری‌های وسیع اخیر نباشد، کمتر از آن نیست. ریاض با تابوشکنی وارد دوره‌ای از تغییرات شده است که اگر شتاب آن همچنان ادامه یابد، می‌تواند روند تغییراتی که در دیگر کشورها سال‌ها طول کشید، سریع‌تر طی نماید. تغییر اولویت عربستان است و در آینده چه با سلمان و چه بدون سلمان این راه ادامه داشته و ظهور عربستان جدید حاصل این روند خواهد بود.
* کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی