مثلث شوم علیه محور مقاومت

احمد دستمالچیان
سفیر پیشین ایران در لبنان

برای فهم عمق تحولات سریع و حساس و مهم یکی دوهفته اخیر حول محور قضایای لبنان و عربستان و مشارکت ریاض، واشنگتن و تل‌آویو در بروز این وقایع، نخست باید به سه سؤال کلیدی در این رابطه جواب بدهیم: اول چرایی و چیستی به وجود آمدن این مثلث شوم، دوم ماهیت مأموریت این مثلث مرموز و خطرناک و سوم دایره عمل و توزیع نقش آنان در تحولات منطقه. سال‌ها ست در اندیشکده‌ها و دستگاه‌های تصمیم گیر امریکا، درباره ایران دو فرضیه مطرح می‌شود: آیا اول باید ایران را زد و بعد بازوان او را در منطقه قطع کرد یا نخست باید بازوان ایران را قطع کرد و سپس خود ایران را نابود کرد. با آغاز ریاست جمهوری ترامپ در امریکا، روابط ریاض و تل‌آویو آرام آرام نزدیک‌تر و بهتر شد. دلال این رابطه نیز داماد ترامپ، کوشنر یهودی بود. روابط دو طرف تا آنجا نزدیک شد که گفته می‌شود ولیعهد عربستان اوایل ماه گذشته به شکل مخفیانه راهی اسرائیل شده و مذاکرات مهمی را برای نقشه راه آینده منطقه در آنجا صورت داد. از همین منظر ترافیک رفت و آمد میان مقامات عربستان با امریکا و اسرائیل در این اواخر منجر به تغییر و تحولاتی عمیق در بستر لایه‌های قدرت سعودی‌ها شد. طوری که امروز محمد بن سلمان با اقتدار کامل دست به تسویه حساب‌های سیاسی- اقتصادی می زند که حاکی از حضور پر نفوذ لابی اسرائیلی- امریکایی در داخل حاکمیت عربستان است و بدون حمایت آنان امکان نداشت بن سلمان ‌بتواند به چنین ریسک پر خطری دست بزند. در زمان بوش و سپس اوباما ظاهراً پروژه این بود که حزب الله را در لبنان محاصره و عراق و سوریه را از طریق جنگ‌های نیابتی نابود و سپس به ایران حمله کنند.
ادامه در صفحه 21