انسان های موفق در دنیا ثروتمند نبودند

تفاهم- گروه کارآفرینی: پیش از انقلاب و در منطقه محروم میبد یزد کودکی پا به عرصه گیتی نهاد که امروز از مفاخر صنعت ایران به شمار می آید. فرزند سوم خانواده بود. تحصیلات ابتدایی اش را تا کلاس سوم در همان شهر گذراند و سپس با خانواده به یزد مهاجرت نمود. ادامه تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در یزد سپری کرد و تحصیلات آکادمیک خود را در رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه کرمان گذراند.
«احمد صادقیان» از شروع فعالیتش در بازار کسب و کار چنین گفت: اوایل سال 58 در بخش تولیدی که پدر و خانواده ام پایه گذارش بودند، مشغول به کار شدم.
در سال 59 مشاور استاندار یزد بودم. بعد از آن به همراه خانواده، بنیان گروه فرش ستاره کویر یزد را بنا نهادیم که خوشبختانه تا کنون همچنان عملکرد موفقی دارد. در ادامه در همان بخش نساجی و سایر بخش ها مانند تک ماکارون، آردداران و دراژه در صنعت غذایی مشغول انجام وظیفه شدیم. تمام خانواده ما پیرو اعتقاد پدر در تولید و صنعت مشغول به کار هستند. بنا به توصیه ایشان همه ما با هم هستیم و چندین واحد تولیدی را همزمان با هم اداره می کنیم. زحمت اصلی را کارگران و مهندسانی می کشند که کمتر دیده می شوند. ما قدردان همه این عزیزان هستیم. اگر تولیدمان به فرجامی رسیده حاصل تلاش و زحمات آنهاست.
صادقیان همانند پدرش تولید را امر مقدسی می داند. وی در این خصوص اذعان داشت: پدر مرحومم تولید را یک امر ثواب و مقدس می دانست.


در همه کارهای خیر مانند بیمارستان، مسجد و مدرسه پیشقدم بود؛ اما اعتقاد داشت که ارزش تولید از هیچ کدام از اینها کمتر نیست؛ بخصوص آنکه نیاز جامعه، اقتصاد و اشتغال است. عاشق کارگرها بود و ارتباط خوبی با آنها داشت و تا آخرین روزهای حیاتش علاقه داشت که به کارخانه برود و با کارگرها صحبت کند. یکی از علایقش این بود که در زمان تغییر شیفت کنار پنجره بایستد و از رفت و آمد کارگران و وسعت سفره برکتی که پهن گردیده، لذت ببرد.
بزرگترین مدرسه و دانشگاه برای من تلمذ کردن در محضر پدرم بود. در زمان کودکی علاقه و تفریح ما این بود که پدر ما را به محیط کار و کشاورزی ببرد. دوران سختی بود. برق نبود و فقط در بعضی ساعات شب برق می آمد. آب لوله کشی نبود. تلفن و جاده آسفالته نداشتیم. ما در چنین شرایط سختی پرورش پیدا کردیم و در کنار پدر آموزش دیدیم. پدر این شرایط سخت را به فرصت ها
تبدیل می کرد. در سال 60 که پدر بنیان فرش ستاره کویر یزد را بنا گذاشت، به دلیل تقارن با اوایل انقلاب اغلب شرکت ها در حال تعطیلی بودند و کسی سراغ سرمایه گذاری برای تولید
نمی رفت. اعتقاد و عزم پدر باعث شد که این شرکت موفق شود. از شاخصه های مدیریت و کارآفرینی شهامت و ریسک پذیری است که ایشان داشت. با همین اعتقاد بود که در طی ۸ سال دفاع مقدس ما کارمان را پیش بردیم و توسعه دادیم و همچنان داریم کارمان را پیش می بریم.
این کارآفرین برتر و محبوب در یادآوری روزهای ازدواجش چنین گفت: من چون وقت بیشتری را به کارم اختصاص داده ام، برای خانواده ام
 وقت کمتری گذاشته ام. سال اول ازدواجم ۲۴۰ روز خانه نبودم. پشت هرکسی که موفقیتی پیدا کرده حتما همسر باوفا و دانا و با گذشتی هست. البته این مساله در مورد مادر من هم بود و نه تنها تحمل می نمود، بلکه تشویق هم می کرد. همواره به این قضیه دقت داشت که وقتی پدر کمتر به خانواده توجه می کرد در حال خدمت به خانواده بزرگتری مانند صنعت بود.
وی در رابطه با نقش باور در موفقیت گفت: کشور ما سرزمین بزرگ و توانمندی است. اگر جوانان ما خودشان را باور کنند و بتوانند این ظرفیت ها را به کار بگیرند، موفق می شوند. اگر مطالعه بفرمایید، انسان های موفق در دنیا ثروتمند نبودند و تنها باورشان، موجب موفقیت شان
شده است.
ضمنا همه ما مدیون جامعه و کشورمان هستیم و هریک به نوعی باید دین مان را ادا کنیم. از نقش خانواده هم نمی توان غافل شد. در کشوری مانند ژاپن بعد از سونامی نقش خانواده خودش را به نمایش گذاشت. اگر دیدیم که بعد از آن اتفاق خانواده ها چنین رفتار قابل توجهی را از خودشان به نمایش گذاشتند، برای این بوده که انسجام خانواده هایشان مستحکم هست.
خانواده های ژاپنی مانند ارتش ارتباط و انسجام بسیار منظم و مستحکمی با یکدیگر دارند. یک ژاپنی برای من تعریف می کرد که برای امر ازدواج نقش مدیرمان در انتخاب همسر و مسائل آن کمتر از پدر و خانواده نیست.
این فرهنگ است که برای ژاپن موفقیت به همراه آورده است. متاسفانه در کشور ما انسجام خانواده در حال تضعیف شدن است و ما اگر
می خواهیم در کارآفرینی موفق باشیم، ابتدا باید به تقویت استحکام خانواده بپردازیم. گفت و گو ازحسین محبی
Hosseinmohebbi1352@gmail.com