روزنامه بهار
1396/08/17
آخر سر سپردهگذاران مقصر شدند!
با وجود اینکه مدت ها است سیستم بانکی کشور با بحران موسسات مالی دست و پنجه نرم میکند، اما این بحران به رغم اقدامات صورت گرفته در دولت و قوای قضائیه و مقننه همچنان ادامه دارد و به یک گره کور تبدیل شده است.هر روز سپرده گذاران موسسات مالی که به موسسات غیر مجاز مشهور شدهاند در شهرهای مختلف کشور تجمع میکنند و اعتراضات تند خود را نسبت به وضعیت موجود اعلام و خواستار بازگشت پول خود هستند. با این حال مقامات کشور و بانک مرکزی میگویند حل مشکلات این سپردهگذاران به زودی ممکن نیست و نیازمند زمان است. در این میان بانک مرکزی، قوه قضائیه و دستگاههای نظارتی را مقصر به وجود آمدن این وضعیت میداند و از سوی دیگر قوه قضائیه میگوید بانک مرکزی در این ماجرا به درستی عمل نکرده است. اما در این میان معاون قوه قضائیه پنجره دیگر در تقصیر یابی بحران موسسههای مالی باز کرد.
محمد باقر الفت گفت:افرادی که پول خود را در این موسسات به ودیعه گذاشتند افراد عامی و بی اطلاع نبودند و اتفاقا برای بهدست آوردن سودهای باد آورده با مطالعه و شناخت به سمت این مراکز رفتند و غالبا اطلاع داشتند که این مراکز بدون مجوز فعالیت میکنند.او همچنین افزود:این افراد برای تحصیل منفعت بیشتر به این موسسات مراجعه کردند در واقع خودشان مقدم شدند به ضرری که امروز متوجه خودشان شده است. نباید آدمهایی که با شناخت قصد تحصیل سود داشتند مظلوم جلوه بدهیم و با مظلوم نمایی فضای جامعه را بهگونهایترسیم کنیم که باید دولت وارد شود و مبالغی را به اینها بپردازد.معاون قوه قضائیه با حمله به بانک مرکزی گفت:بانک مرکزی و سایر دستگاههای این حوزه تلاش میکنند برای اهمالکاری خود شریکسازی کنند و به تعبیر رسانهای توپ را در زمین قوه قضائیه بیاندازند. امروز شاهد هستیم مسئولان بانک مرکزی برای کم کردن بار مسئولیت خودشان در کلیه مصاحبهها بیجهت اسم قوه قضائیه را میآورند و مردم را متوجه دستگاه قضایی میکنند.
اما در باره بحران موسسههای مالی مقصر کیست؟ آیا سپرده گذاران نیز تقصیر دارند؟
آلبرت بغزیان استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفت و گو با فرارو معتقد است:در این باره این سؤال مطرح است که مجوز را چه کسی صادر کرده است، بانک مرکزی میگوید من مجوز نداده ام. مردم هم میگویند ما به سیستم بانکی اعتماد کردیم. من معتقدم اینگونه نیست که همه مردم آگاهانه در این موسسات سپرده گذاری کرده اند. اکثر آنها آگاه به شرایط نبوده اند. آنها وقتی که دیدند در سردر یک موسسه نوشتهاند دارای مجوز بانک مرکزی، اعتماد کرده اند.
او افزود:از طرفی هیچ موسسهای نمیتواند به راحتی دفتر داشته باشد، در همه شهرها شعبه بزند و سالها فعالیت کند و بعد بانک مرکزی بیاید و بگوید که این موسسه غیر مجاز است. این فعالیتها حساب کتاب دارد، وقتی شما یک آجر را جابه جایی میکنید باید به شهرداری پاسخگو باشید. وقتی یک کارگاه میزنید بیمه پیگیری وضعیت کارکنان آنجا میشود و... چطور موسساتی به این بزرگی بانک مرکزی اعلام نکرده است فعالیت آنها غیر مجاز است.به گفته این تحلیلگر مسائل اقتصادی اگر بخواهیم مقصرها را لیست کنیم اولین مقصر بانک مرکزی است که مردم را در زمان مناسب آگاه نکرده است.
بغزیان با بیان اینکه در این شکی نیست که مردم به دنبال کسب سود بیشتر هستند، افزود:آنها بین بانک و موسسهای با نرخ سود بالاتر موسسه را انتخاب کردهاند تا سود کسب کنند، اما اینکه بگوییم همه مردم به ریسک کارشان آگاه بودهاند این درست نیست. آنها به این موضوع آگاه بوده که این موسسه سودش بیشتر است اما به این فکر نکرده که سودش را از کجا میآورد. شواهد نشان میداده که این موسسه مجاز است، سپرده گذار که به دنبال پاسخ دادن به سؤالات و شبهات نیست او به سیستم بانکی اعتماد کرده است.
او افزود: من تصور نمیکنم که سپردهگذاران در این موسسات به این موضوع آگاه بودهاند که ممکن است این موسسات دچار زیان شوند و اموالشان را ارزانتر واگذار کنند، این آگاهی وجود نداشته است. بنابراین صرف اینکه بگوییم مردم به دنبال کسب سود بودهاند و یا اینکه آگاهی داشتهاند به ریسک، این نمیتواند دلیل شود حقوق افراد را نادیده بگیریم. اگر راه حل پیدا شود و به فرد بگویند که شما سود نامتعارف گرفتهاید و تا حالا هر چه سود اضافه گرفتهاید از پول شما کم میشود و مابقی پول شما باز گردانده میشود، این میتواند یک راه حل باشد. یعنی سود 30 درصدی مثلا به 18 درصد کاهش یابد، محاسبهای صورت گیرد و مابه تفاوت سپرده برگردانده شود. البته این باید توافقی باشد. چرا که این قرارداد با موسسه بسته شده است و این موسسه باید به قرارداد عمل کند.
بغزیان در پاسخ به این سؤال که عدهای میگویند هر سرمایهگذاری ریسک دارد و این ریسک بر عهده سرمایهگذار است. در خارج از ایران هم ممکن است یک بانک ورشکسته شود این وظیفه دولت نیست که خسارت را جبران کند، گفت:این بستگی به قرارداد دارد. اگر شما وارد سرمایهگذاری شوید و به ریسکهای آن آگاه باشید، اما تصمیمی بگیرید این سرمایهگذاری را انجام دهید حتی اگر شکست بخورید مشکلی نیست. اما در تمام این سالها موسسات مالی صحبت از سرمایهگذاری مطمئن کردهاند کسی از ریسکهای کار حرفی نزده است. در قراردادها هم قید نشده است. از سوی دیگر اساسا پسانداز را نمیتوان سرمایهگذاری خواند، هیچ جای ادبیات اقتصادی هم این موضوع وجود ندارد. پسانداز گزینهای است که فرد میتواند ثروتش را به آن تبدیل کند. میتواند با آن طلا، خانه، ماشین و... بخرد که همه آنها ریسک دارند. ما نباید به پسانداز بگوییم سرمایهگذاری، باید بگوییم سپردهگذاری.
او تاکید کرد:فرد سپرده گذار قرار دادی امضا کرده است آیا بانک یا موسسه مالی در قرارداد ذکر کرده است که اگر من ورشکست شدم متناسب با آن شرایط پول و سود را به شما بر میگردانم؟ این اتفاق رخ نداده است. شرکتهای سرمایهگذاری در بورس وقتی وارد میشوید به شما هشدار میدهند و از طرف دیگر شما نوسان شاخصها را هم میبینید. پس شما میدانید که سرمایهگذاری در بورس مطمئن نیست و شما به این موضوع آگاهید. اما در این باره هیچ هشداری درباره ریسک کار وجود ندارد، قرارداد نوشته شده که سپرده شما اینجاست و اینقدر سود به آن تعلق میگیرد. الان هم که ورشکست شده میتواند سود را ندهد اما دیگر نمیتواند اصل پول را هم پرداخت نکند.بغزیان در پاسخ به این سؤال عدهای معتقدند در این اتفاقات کلاهبرداری صورت گرفته است و بانک مرکزی نقش چندانی ندارد و باید قوه قضائیه و پلیس ورود پیدا میکرد، گفت:بانک مرکزی نباید زیان مردم را دهد اما یکی از مقصرینی که باعث مالباخته شدن سپرده گذاران شده است، بانک مرکزی است. بانک مرکزی نظارت کافی نداشته است، هشدار لازم را در زمان خودش به مردم نداده است.
سایر اخبار این روزنامه