فهم مشترک ملی از پیامدهای تحریم

محمدصادق جنان‌صفت - بدون چون و چرا بپذیریم کسب‌وکار ایرانیان دوباره در توفان تهدید رژیم تحریم آمریکایی‌ها قرار گرفته است و سردرگمی و نگرانی از این تهدیدها در میان گروه‌های گوناگون اجتماعی روندی فزاینده را تجربه می‌کند. آن‌طور که منتقدان دولت دوازدهم می‌گویند، رژیم تحریم جدید، مادر تحریم‌هاست و خطرناک‌تر از رژیم قبلی است. کارشناسان و اقتصاددانان نیز باور دارند رژیم جدید تحریم‌ها «ویروس» است و از یک سازمان و نهاد و فرد به سازمان، نهاد و فرد دیگر سرایت می‌کند تا اینکه کل اقتصاد ایران این ویروس را به تن بخرد.
معنای ویروسی بودن تحریم‌ها یا مادر تحریم‌ها این است که روزهای سخت‌تری پیش روی اقتصاد ایران در سطح کلان و بر زندگی روزانه شهروندان اثر منفی خواهد داشت. با توجه به پیام‌های ارسالی از طرف ایران در برابر تهدید آمریکا که هرگز از خواسته‌های خود پا پس نمی‌کشند و اصرار بر اینکه این تحریم‌ها مردم ایران را وادار به شکست‌پذیری نخواهد کرد، نشان می‌دهد که اعمال تحریم‌ها از سوی آمریکایی‌ها بیش از پیش است. چه می‌توان کرد؟ یک کار این است که همانند روزهای سپری‌شده دست روی دست بگذاریم و منتظر باشیم تحریم‌ها آغاز شود و گسترش یابد و آنگاه دنبال راه و چاره باشیم. این کاری است که دولت دوازدهم تا امروز انجام داده و حاضر نیست با شهروندان ایرانی درباره ابعاد و پیامدهای تحریم‌های جدید سخن بگوید و آنها را آماده کند. فرماندهان اقتصاد ایران شامل رییس سازمان برنامه و بودجه، رییس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد در روزها و هفته‌های پس از سخنان ترامپ تنها در سطح کلی اعتراض کرده و اقدامی در جهت کاهش آسیب‌ها نکرده و با فعالان اقتصادی نیز نشست و برخاست برای تضارب آرا نداشته‌اند. راه دیگر این است که با توجه به مجموعه شرایط قابل اعتنا و قابل مشاهده قبول کنیم رژیم تحریم‌ها دوباره برقرار خواهد شد و باید دنبال راه گشت تا آسیب‌های غیرقابل جبران بر معیشت و کسب‌وکار ایرانیان به ویژه گروه‌های کم‌درآمد ایرانی وارد نشود. به نظر می‌رسد بخش خصوصی ایران می‌تواند و باید برای عبور دادن اقتصاد ایران از بحران پیش‌رو پیشگام شود و دنبال پدیدارسازی تفاهم ملی از مسیر اتاق ایران باشد.
آیا اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی ایران می‌تواند و می‌خواهد از ظرفیت قانونی خود که این نهاد را مشاور سه قوه می‌داند، استفاده کند و دست‌کم در حوزه اقتصاد پیشگام ایجاد ذهنیت مشترک میان گروه‌ها و احزاب و فعالان سیاسی با شهروندان باشد. یادمان باشد که فهم مشترک ملی از پیامدهای تحریم در میان نیروها و نهادهای بانفوذ در ایران پدیدار نشده است و هر کس و هر گروه از دریچه منافع حزبی و جناحی و صنفی به پیامدهای تحریم نگاه می‌کند و بر همین پایه و قیاس است که راه‌های پرشمار پیشنهاد می‌شود.
توصیه کارشناسانه به اتاق ایران است که از ظرفیت بالای قانونی و رسمی خود استفاده کند و در مسیر ایجاد تفاهم و درک مشترک از پیامدهای تحریم گام عملی بردارد. به طور مثال می‌توان انتظار داشت یک همایش بزرگ جهانی برگزار کنیم و صدای ایران را به گوش جهان برسانیم و در داخل نیز امکان فهم ملی از پیامدهای تحریم را فراهم سازیم.