رویارویی مرد هسته‌ای با مرد موشکی

مجید عابدینی‌راد* - رامپ سفر آسیایی‌اش را آغاز کرد. خیلی بی‌دلیل نیست که ما او را مرد هسته‌ای می‌نامیم چراکه قبل از سفر، بمب‌افکن‌های رادارگریز هسته‌ای فوق‌پیش‌رفته‌اش را بر فراز اقیانوس آرام و شبه‌جزیره به پرواز درآورده بود اما خارج از همه این نمایشات نظامی و وانمود کردن متعهد بودن آمریکا در رابطه با هم‌پیمانانش، دور از عقل نیست که اذعان کنیم نیت بنیادین او برداشتن همه چترهای حمایتی آمریکا نسبت به متحدانش و جایگزین کردنش با اشاعه سلاح‌های هسته‌ای است.
این ردیابی معنایی را تنها از راه مقایسه با آنچه در شبه‌جزیره کره می‌گذرد، می‌توان درک کرد. البته با اینکه حرف‌ها و لفاظی‌های ترامپ به‌خصوص در مورد رهبر کره‌شمالی را یک سرهنگ سابق ارتش آمریکا دیوانه‌وار خوانده است، نباید از این مهم غافل شد که ترامپ از یک استراتژی موثر صرفا تجاری پیروی می‌کند یعنی در پشت همه خیمه‌شب‌بازی‌ها و حرکات نمایشی او دورنمایی از قراردادهای نجومی میلیاردی در زمینه‌های نظامی و اقتصادی خوابیده است؛ منطق تجاری‌ای که از او با همه لفاظی‌های دیوانه‌وارش یک میلیاردر موفق ساخته است. اگرنه ترامپ هم مانند استیو بنن ماه‌هاست به‌خوبی می‌داند که مساله کره‌شمالی راه‌حل نظامی ندارد!
سماجت بنن روی این موضوع یکی از دلایلی بود که باعث کنار گذاشتن او از سمتش در کاخ سفید شد! چون او غیرمحتاطانه داشت همه آنچه یک شوی سرگرم‌کننده و مضحک بین ترامپ و کیم جونگ اون در حال گذار است را به‌هم می‌ریخت!
امروز مساله در حدی جالب توجه شده که یکی از هواپیماهای حاوی بمب‌های اتمی را به حالت آماده‌باش درآورده و آن یکی «مانور خاموشی» را در چند شهر کره برای آمادگی برای جنگ به اجرا گذاشته است. از مانور‌های مشترک نمایش قدرت تا سفر ماتیس و هلیکوپتر سواری‌اش در مناطق ممنوعه مرزی و حساس بین دو کره و ده‌ها اعمال تهییج‌کننده دیگر! حال آنکه برای ترامپ که در رفتارهای غیرعادی‌اش شکی نیست، مهم دامن زدن به پدیده تقاضای دستیابی به زرادخانه‌های هسته‌ای در بین کشورهایی چون کره‌جنوبی، ژاپن، تایوان، استرالیا و ویتنام است!


ترامپ به این مناطق می‌رود که بگوید درست است که مجبوریم بساط چتر پرهزینه‌مان را مجبوریم به‌زودی جمع کنیم ولی در مقابل یک دنیا سلاح اتمی از هر نوع و فرم و اندازه‌ای به قیمت نه‌چندان گزاف برایتان خواهیم آورد. خودتان هم بسازید و در مقابل مرد موشکی بایستید! همه این کشور‌ها سوابقی بزرگ و کوچک در راه هسته‌ای شدن داشته‌اند و به‌خصوص ژاپن دقیقا وضع ایران را دارد و از نظر علمی و تکنولوژیکی یک کشور دوفاکتوی هسته‌ای است. سئول هم می‌تواند ظرف تنها شش ماه به تسلیحات هسته‌ای دست یابد!
اما پشت همه این تغییر و تحولات استراتژیک نظامی، طرحی اقتصادی در رابطه با محدودسازی قدرت چین و برنامه‌های سرعت‌بخشی به رشد اقتصادی‌اش از راه پروژه‌ای که تحت عنوان یک کمربند- یک جاده معروف شده و به نوعی بازسازی همان مسیر جاده ابریشم عهد قدیم استقرار دارد چون بنا به پیشنهاد نخست‌وزیر ژاپن برای مقابله با این طرح چینی، اتحادی از کشورهای آمریکا و هند و استرالیا به‌علاوه خود ژاپن برای سامان دادن به کمربند دیگری که از راه اقیانوس تا آفریقا امتداد خواهد یافت، ضروری است. این ائتلاف در درجه اول یک همکاری وسیع نظامی- امنیتی را می‌طلبد. سفر اخیر تیلرسون به هند هم در جهت چنین سازماندهی‌ای صورت گرفت که سر و صدای پاکستان را به شدت بلند کرد! بعید نیست ژاپن و استرالیا در راه توسعه‌بخشی به این طرح جدید جزو اولین کشورهایی باشند که با چراغ سبز واشنگتن به جرگه کشورهای اتمی ملحق شوند!
فعلا چین از زیر لاک خودش خبری نداده و معلوم نیست چه خبری هم خواهد داد!؟ چون به کل با اشاعه سلاح‌های هسته‌ای در پیرامونش مخالف است. پکن هم مانند تهران در مقابل دیوانه‌ای چون ترامپ که به‌دنبال تجارت در زمینه اتم قدم برمی‌دارد، درصدد یافتن راه مقابله‌ای می‌گردد! ولی باید گفت تهدیدات متقابل مرد موشکی و هسته‌ای یک جو ترس و نااطمینانی و احساس عدم امنیت بر اقتصادهای پیشرفته همه کشورهای درگیر به‌وجود آورده و به صورتی منفی در این جوامع اثرگذار شده که آن در نهایت به نفع هر دو ابرقدرت چین و آمریکا تمام می‌شود!
تضاد بین ترامپ و بنن که روزگاری همه‌کاره کاخ سفید بود و اینک به صف مخالفان رییس‌جمهور پیوسته، روی موضوع خطر کره‌شمالی در جای خود قابل تامل است یعنی در جایی که ترامپ فقط به تهدید جنگ‌طلبانه برای رسیدن به اهداف تجاری و هرچه بیشتر ثروتمندتر کردن کشورش می‌اندیشد، بنن تئوری‌هایش در جهت راه‌اندازی جنگ‌های بزرگ برمبنای یک ایدئولوژی فاشیستی و نژادپرستانه است. محرک سیاه شدن روزگار ترامپ در کاخ سفید با داستان ارتباط داشتن با روسیه که امروز شاهد بگیر‌وببندهای آن هستیم، یکی از نشانه‌های تضاد بین این دو شخصیت است. امروز هم با شکاف انداختن در صفوف اکثریت جمهوریخواهان کنگره عملا مگر بنن ترامپ را به سوی راه برکناری هر چه سریع‌تر از مقامش سوق نمی‌دهد؟! شاید او سودای وزیر خارجه شدن یا مقامی در همین رده در دولت بعد از ترامپ را در سر دارد؟
اوضاع جهان آنگاه وخیم‌تر خواهد شد که کار ترامپ به استیضاح و برکناری‌اش منجر شود. اکنون برای همه دولت‌ها به‌خصوص کشورهای مسلمان خطر اصلی دوباره به‌کارگیری و قدرت گرفتن بنن و موفق شدن کودتای مخملین و آرام او در صفوف تندروهای حامی ترامپ است.
در هر حال درس آنچه در منطقه آسیا و شبه‌جزیره کره می‌گذرد، راهنمای ما برای رویدادهای پیش‌رو در خاورمیانه است. یک نشریه پیرو افکار و نقشه‌های ترامپ در یکی دو روز گذشته به بحث در مورد پنج برتری ایران در جنگی احتمالی با عربستان پرداخته و مقاله‌ای طولانی را به آن اختصاص داده بود! حال حساب کنید با خروج ایران از برجام و عمل کردن به خواست ترامپ مگر همین مجله از ششمین ارجحیت نظامی برای ترغیب کشورهای عربی و رفتن آنها به سمت تسلیحات هسته‌ای نخواهد نوشت؟ شاید با همه این وجود نامیدن ترامپ به عنوان مرد هسته‌ای باز جای تامل بیشتری را بطلبد ولی دست آخر بیرون راندن ایران از این تعهدنامه چه منطق دیگری می‌تواند داشته باشد؟ در هر حال نرقصیدن به ساز او و بستن دهان آنها که توصیه‌های عکس این را به مسوولان می‌دهند، تنها راهکار عاقلانه در شرایط خطرناک فعلی است آن هم در موقعیتی که غیر از مسایلی مانند آلودگی هوا و رفت‌وآمد آسوده در خیابان‌های شهر به‌خاطر عدم رعایت قواعد رانندگی ... به نظر ما ایران در رده یکی از ایمن‌ترین کشورهای جهان مطرح است!
* تحلیلگر مسایل سیاسی در فرانسه