چالشی به نام «نهنگ آبی» در کار نیست

قانون پلاس: در حالی‌که رییس پلیس استان اصفهان مدعی است دو دختری که چندی پیش دست به خودکشی زده‌اند، تحت تاثیر چالش نهنگ آبی قرار گرفته‌بودند، تحقیقات و گفت و گو با نزدیکان دختر نجات‌یافته نشان می‌دهد آن‌ها به‌خاطر مشکلات روحی و روانی دست به این کار زده‌اند. یکی از بستگان دختر نجات‌یافته در گفت و گوی اختصاصی با قانون گفته است که نیلوفر قصد خودکشی نداشته و می خواسته مانع از خودکشی دوستش شود.برای هماهنگی به‌منظور تهیه گزارش از «نیلوفر»، دختر نوجوانی که در اقدام به خودکشی موفق نبود به سراغ روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان رفتیم تا در صورت امکان شرایط حضور در بیمارستان محل بستری او را فراهم کند. اما به دلیل شرایط خاص بیمار و اینکه در بخش (ICU) بستری بود، امکان ملاقات میسر نشد. تلاش شده اسم بیمارستان محل بستری نیلوفر فاش نشود. با پذیرش بیمارستان مذکور نیز اگر تماس بگیرید، از بستری بودن چنین بیماری اظهار بی‌اطلاعی می‌کند. دکتر کیانوش جهانپور، رییس روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دراین‌باره به «قانون» می‌گوید:«مریض تحت مراقبت ویژه قرار دارد و تاکنون دو عمل جراحی روی آن انجام‌شده است. از طرف دیگر، والدین او به‌شدت نسبت به ورود خبرنگاران به این مساله واکنش نشان داده‌اند». وی در پاسخ به این پرسش که آیا «نیلوفر» - دختر نجات یافته- تاکنون حرفی درباره اقدام به خودکشی زده است، خاطرنشان می‌کند:«مریض هوشیاری‌اش را به دست آورده اما پاسخ واضحی نمی‌دهد. ما هم به خاطر والدین او و اینکه اولویت، درمان جسمی اوست وارد این موضوع نشدیم. از سوی دیگر چون در (ICU) بستري شده، دسترسی به وی محدود است». از وی در خصوص ورود آموزش ‌و پرورش به این موضوع سوال می‌کند که پاسخ می‌دهد:«معلمان آموزش ‌و پرورش و گروه‌های خودجوش از این سازمان، برای ملاقات آمده بودند که با توجه به محدودیت‌ها امکان ملاقات نبود. آموزش‌وپرورش در حوزه مشاوره نیز اقدام کرده و به‌طور حتم با نیلوفر مشاوره خواهند داشت ولی در شرایط فعلی این کار عملی نیست. بیمارستان نیز بعد از اقدامات درمانی و توصیه‌های پزشک، از مشاوران مرکز علوم پزشکی دانشگاه اصفهان برای بررسی ابعاد روان‌شناسی این اتفاق استفاده خواهدکرد».
عمل‌های جراحی روی دختر نجات‌ یافته
به گفته دکتر جهانپور، تاکنون دو عمل جراحی روی نیلوفر انجام‌شده است. استخوان پاها و دو مهره گردن آسیب جدی دیده‌اند و جراحی دیگری روی ستون فقرات او انجام خواهد شد. اگر مسیر درمان با موفقیت طی شود، احتمال دارد نیلوفر ظرف 6 ماه آینده بتواند با عصا راه رفتن را آغاز کند اما این اتفاق به پروسه درمان و توان درمانی بعد از عمل‌های جراحی بستگی فراوانی دارد.
بیمارستان در بی‌خبری


فضای بیمارستانی که نیلوفر در آن بستری است، عادی به‌نظر می‌رسد و گذشت چند روز از این اتفاق،سبب شده راهروهای بیمارستان نیز از پچ‌ پچ و صحبت‌های درگوشی بیماران و ملاقات‌کنندگان و مراجعه‌کنندگان پیرامون خودکشی دو دختر نوجوان خالی باشد. سر صحبت را با یکی از مراجعه‌کنندگان باز می‌کنیم و از او در مورد اقدام به خودکشی آن دو صحبت می‌کنم. زن میانسالی که مادر چند فرزند است، می‌گوید:« خدا خودش بهمان رحم کند. نمی‌دانم این چه بازی بوده که باعث شده این دخترها با خودشان این کار را انجام دهند. من از وقتی شنیدم مرتب گوشی بچه هایم را چک می‌کنم مبادا با گوشی‌های‌شان بازی کنند». زن جوانی وارد گفت‌و‌گوی‌مان می‌شود و می‌گوید:« بازی کجا بوده خانم؟ خودم در اخبار خواندم که وزیر ارتباطات تکذیب کرده آن‌ها به خاطر انجام بازی نهنگ آبی خودکشی کرده باشند. شايد مشکلی با خانواده یا کس دیگری داشتند که دست به این کار زدند. شاید هم... حرفش را می‌خورد و ادامه نمی‌دهد». ولی من در ذهنم به مسائل روحی و روانی فکر می‌کنم که می‌تواند بر رفتارهای انسان تاثیر بسزایی بگذارد.
نیلوفر قصد خودکشی نداشت
در مسیر تهیه گزارش، موفق می‌شوم همکلاسی سال گذشته نیلوفر را پیدا کنم. «ه-ح» دختر 15 ساله‌ای است که به گفته خودش تا کلاس هشتم با نیلوفر همکلاس بوده و از طرف دیگر با او نسبت فامیلی نیز دارد. اومی‌گوید:«نیلوفر قصد خودکشی نداشت. من از اقوام شنیدم که با اینکه کامل به هوش نیامده ،گفته نمی‌خواسته خودش را از پل پایین بیندازد و رفته دست دوستش را بگیرد که خودش را نیندازد پایین که پایش سر خورده و او هم پایین افتاده. می‌گویند پاهایش خرد شده و دو مهره گردنش هم شکسته است. توی فامیل می گویند احتمال می‌دهند فراموشی کامل بگیرد». او ادامه می‌دهد:« نيلوفرتک ‌فرزند است و تا پارسال که باهم همکلاس بودیم، خبر داشتم که رابطه خوبی با پدرش نداشت؛ یعنی رابطه‌شان دوستانه نبود. ولی می‌گویند به خاطر بازی نهنگ آبی دست به خودکشی زده نه به خاطر رفتارهای پدرش. تا پارسال که باهم همکلاس بودیم، ندیده بوم چنین بازی را انجام بدهد. مرداد هم که خانه‌شان رفته بودم، چیزی دراین‌باره نگفت. مادرش هم از این موضوع بی‌خبر است». از خانواده «عسل» - دختر جانباخته- هیچ اطلاعی ندارم. شنیدم مادرش فوت‌شده و او هم تک فرزند است. الکی خودشان را انداخته‌اند پایین.در فیلمی که به‌تازگی از آن‌ها منتشر شده است، آن‌ها با هم شوخی می کنند و انگار نه انگار قرار است خود را از بلندی به پایین پرت کنند. شاید در لحظات ابتدایی این فیلم هیچ بیننده‌ای تصور نکند قصد خودکشی دارند ولی آن‌ها این کار را انجام می دهند. دیالوگ‌های زیر بخشی از گفت و گوی آن‌هاست که قابلیت انتشار دارد.
عسل: سلام به تمام کسایی که دارند ما رو ميبینن و همچنین کسایی که خیلی با غرور باهامون رفتار کردن. الان راهی پل عابر پیاده هستیم.
نیلوفر: نه. پل ماشین‌رو.
عسل: یک‌سری حرف‌هایی بود که حال نوشتن وصیتنامه نداشتیم (با خنده) ما حال درس خوندن هم نداریم، چه برسد به نوشتن وصیتنامه. می‌خواستم بگم خیلی دلم براتون تنگ میشه، میدونم کار اشتباهیه ولی شرایط اینجوری ایجاب میکنه.
نیلوفر گوشی را می‌گیرد: (با شوخی) واقعا جیگرم کباب شد. منم سلام می‌کنم به تمام کسایی که این فیلم رو میبینن به خصوص آقا محمد. دارم می‌میرم به خدا (نوعی ترس از اقدام به خودکشی) دیدی راست بود؟ دیدی فکر کردی شوخی می‌کردم؟
عسل: زود باش
نیلوفر: دیدی بهت گفتم بیا، خر شدی نیومدی. خرشدی
عسل: فقط خداوکیلی مشکی نپوشید که ...
نیلوفر: دقیقا. میایم تو خوابتون و میبریمتون. حالا کجا میریم؟ بهشت یا جهنم، وای!
عسل: رفتیم خبرتون می‌کنیم. به خواب تک‌ ‌تکتون میام. علی‌الخصوص...
نیلوفر: محمد هم بگو
عسل: مسخره‌‌بازی بسه. خداوکیلی خیلی دوستون داریم اما شما هم کم حرص ندادید. چاره‌ای نیست. چی کارکنیم؟
نیلوفر: مراقب مامان منم باشید، گناه داره. نی‌نی داره.
عسل: مراقب داداش منم باشید. اون دیگه نه آجی داره نه مامان.
نیلوفر: همون که گوشت خالیه. واقعا خیلی سخته.
عسل: اینجا پارک محله است. خیلی باهاش خاطره داریم. خیلی ترس داره. مثل خر چیز خوردیم. 40 هزارتومن دادیم چیز خوردیم. امیرعلی یک ماه شد خبری ازم نگرفتی؛ اما این بار که خبر بگیری، خبر مرگم‌رو می‌شنوی. خیلی دلم برات تنگ میشه. برای همه آرزوی خوشبختی می‌کنم.
نیلوفر: خداحافظ. خداحافظ
این آخرین صحبت‌های این دو دختر نوجوان بود که الان یکی از آن‌ها بیش از یک هفته است مهمان خاک شده و داغ عظیمي بر دل مادربزرگ و برادرش و حتی جامعه گذاشته است. نیلوفر هم‌روی تخت بیمارستان خوابیده و معلوم نیست بعد از سپری کردن دوران نقاهت می‌تواند به‌عنوان یک انسان سالم که دست به خودکشی زده و دراین‌بین دوست صمیمی‌اش را ازدست‌داده زندگی کند؟