احساس نفرت نسبت به قدرت دولت‌هاي مرکزي باعث بي ثباتي در سراسر اروپا شده است. اتحاديه اروپا رشد اين تمايلات براي خودمختاري را ناديده گرفته است امري که به ضررش تمام خواهد شد. کاتالونيا اشتباه مي‌کند و مادريد درست مي‌گويد. قانون اساسي اسپانيا به طور واضح از دولت واحد حمايت مي‌کند و هيچ شرطي براي نقض آن وجود ندارد. کاتالونيا با وجود گذشته قابل توجه اش سالهاي زيادي است که موافق قانون اساسي اسپانيا بوده و حق قانوني براي استقلال ندارد. پس از جنگ‌هاي وحشتناک يکپارچگي کشورهاي اروپايي پايه‌امنيت در اروپاست و اتحاديه اروپا نيز بر يکپارچگي کشورها متکي است تا بتواند بدون چالش مناطق سرکش را آرام کند.اما درحاليکه کميسيون اروپايي در بروکسل به يک شوخي تبديل شده است پس تنفر از دولت‌هاي مرکزي باعث بي ثباتي کشورهاي قاره اروپا گشته است. اقتصادي جهاني سازي و دولت‌ها مرکزيت يافتند و درنتيجه تلاش براي ثبات هويت منطقه اي متخاصم تر شده است. نه تنها در کاتالونيا اما اسکاتلنديها، باسک‌ها، فلماندها و ونيزيها نيز هنوز از قدرت استقلال طلبي شان کم نشده است.کاتالونيا پيشگام جنبشي عليه بروکراسي نخبگاني است که در بروکسل يا مادريد و لندن هستند. بنابراين تصور اتحاديه اروپا از عدم نياز به حضور در اين بحران احمقانه است. ديپلماسي کورکورانه اتحاديه اروپا باعث برگزيت شده است و هيچ کشوري جرائت برگزراي همه پرسي براي خروج را ندارد.سلطه آلمان بر منطقه يورو باعث فشار به اقتصاد يونان و اسپانيا شده است که تا حدي مقصر بحران‌هاي امروز است . اتحاديه اروپا اهميت کمي‌به بحث هويت مناطق مي‌دهد. بنابراين کاتالونيا پرسش خود را هم از اسپانياست و هم از اروپا مي‌پرسند.