شباهت‌های بورس و فوتبال

امیرحسین میراسماعیلی- روز پنجشنبه هفته گذشته هشتادوپنجمین شهرآورد هم بین پرسپولیس و استقلال برگزار شد و همان‌طور که انتظار می‌رفت، قرمزپوشان پایتخت توانستند این بازی را ببرند. شاید بپرسید چرا «انتظار می‌رفت؟» دلیلش تقریبا واضح است. به طور مثال شما در بورس زمانی موفق خواهید بود که مطالعه و تحلیل دقیقی از بازار داشته باشید، خطرهای موجود را شناسایی کنید و به دنبال فرصت‌های ناشناخته باشید تا قبل از دیگران آن را بغل کنید و به سودهای فوق‌العاده برسید. اگر بخواهید دنباله‌رو دیگران باشید و از آخرین اتفاقات دنیای اقتصاد، سیاست و... آگاه نباشید یا ندانید که مثلا چرا سهام فلان شرکت یک‌شبه با افزایش قیمت نجومی مواجه شده و در پشت ماجرا چه خبر است، خیلی زود تمام دارایی‌هایتان بر باد خواهد رفت و در حالت خوبش با یک پراید مدل 85 می‌توانید در خط کرج- چالوس مسافرکشی کنید. تیم استقلال تهران هم فصل را همان‌طور آغاز کرد و با خریدهای انجام‌شده توسط علیرضا منصوریان، سرمربی سابق و خوش‌تیپ این تیم، مشخص بود که عاقبت این تیم در چه جایگاهی خواهد بود. این اتفاق دقیقا مثل تشکیل سبد سهام از سوی سهامداری است که بدون درک از شرایط بورس سهام هر شرکتی را خریداری می‌کند بی‌آنکه بداند در آینده احتمال ضرر و از دست رفتن سرمایه‌اش به‌خاطر خرید‌های هیجانی و احساسی به‌شدت وجود دارد.
از چند هفته قبل هم استقلالی‌ها یک آلمانی را جانشین مربی قبلی کردند که بی‌شک با چنین بازیکنانی در کوتاه‌مدت انتظار معجزه‌ای نمی‌توان داشت، یعنی بلایی که منصوریان بر سر استقلال آورد را بمب اتمی آمریکایی‌ها بر سر هیروشیما و ناکازاکی نیاورده بود. چند بازیکن مسن و از رده خارج شده که تنها یک نام از آنها باقی مانده بود را جذب کرد که نصف‌شان در همان اردوی آماده‌سازی اول فصل مصدوم شدند به بیان دیگر استقلال حالا شرایط سهامداری را دارد که نه‌تنها فعلا سهم خوبی را نخریده بلکه حالا‌حالاها باید صبر کند تا شاید وضعیت بورس تغییر کند و قیمت سهامش بالا رود. از آن طرف این پیرمرد آلمانی هم در سه بازی گذشته نشان داد تنها مهارتش سوت‌کفتری‌های زیبایش و ترسیم الگوریتم‌هایی مجهول با دست روی هواست. حالا دیگر از تیم پرسپولیس و کیفیت خوب بازیکنان و مربی‌اش چیزی نمی‌گوییم اما قبول کنید با نگاه و مقایسه‌ای بین مدیران این دو باشگاه، خیلی راحت می‌شد عاقبت دو تیم پرطرفدار پایتخت را در این فصل پیش‌بینی کرد همان‌طور که یک سهامدار باهوش می‌تواند با زیرکی سهمی را بخرد که همیشه (به اصطلاح بورسی‌ها) روسود باشد، انتخاب یک مربی فوتبال حرفه‌ای هم می‌تواند در بهترین بازی سال حال طرفدارانش را خوب‌تر کند. خلاصه اینکه باید دعا کرد امروز حال بورس‌بازهای آبی تالار شیشه‌ای این‌قدر خراب نباشد که بر زیر میز معاملات بزنند و همه کاسه‌کوزه‌های بورس را بر سر سهامدارهای تالار خراب کنند. بورس‌بازهای قرمز هم البته که باید جنبه باشند و اینقدر با کری خواندن روی مخ معامله‌گران آبی نروند تا در اولین روز هفته در بورس توفان راه نیفتد و شاخص از آن بالاها به این پایین‌ها سقوط نکند. بورس جای احساسات و هیجان نیست و منطق می‌خواهد و تفکر، فوتبال هم ایضا همین‌طور و آینده را هم برای این روزها ساختند. از کجا معلوم که در دربی بعدی سهامدارهای آبی از خوشحالی زیاد به سقف بورس و تابلوی قرمز بعد از بازی نچسبند؟!