مولدسازی دارایی‌های دولت

علی سرزعیم- یکی از واقعیات تلخ اقتصاد ایران آن است که بدهی انباشت‌شده دولت و شرکت‌های دولتی در حد بالایی است یعنی قریب به 650 هزار میلیارد تومان. این رقم در حالی است که دولت در حال حاضر بودجه‌اش حدود 340 هزار میلیارد تومان است که نزدیک به 300 هزار میلیارد تومان آن صرف بودجه جاری می‌شود و به زحمت 40 هزار میلیارد تومان برای بودجه عمرانی باقی می‌ماند. این در حالی است که حجم پروژه‌های نیمه‌تمام عمرانی بیش از 400 هزار میلیارد تومان است. معنای مشخص این حرف آن است که امیدی نیست تا دولت بتواند این حجم از بدهی را در زمانی کوتاه بازپرداخت کند. بخشی از این بدهی مربوط به بانک‌هاست و طبیعی است که دولت با عدم پرداخت این بدهی سهمی در مشکلات نظام بانکی دارد. بخشی از این بدهی مربوط به موسسات عمومی نظیر سازمان تامین اجتماعی است که طبیعتا دولت سهمی در مشکلات این صندوق دارد. بخش دیگری از این بدهی مربوط به پیمانکاران است و عدم بازپرداخت این بدهی‌ها موجب شده پیمانکاران کشور زمینگیر شوند و نتوانند خدمات خود را به جامعه عرضه کنند. همزمان فشارهای بین‌المللی علیه ایران توسط آمریکا حفظ شده و چشم‌انداز بازار نفت نیز امیدبخش نیست.
با این وضع آیا روزنه امیدی برای آینده هست؟ پاسخ، مثبت است! با وجود این اطلاعات ناامیدکننده، روزنه امیدی برای حل این مشکل وجود دارد و آن، حجم بالای دارایی‌های متعلق به دولت به معنای خاص و حکومت به معنای عام است. از دولت قبل وزارت اقتصاد اقدام به شناسایی بدهی‌های دولت و همزمان سازوکاری را برای شناسایی دارایی‌های دولت شروع کرد. با همه افت و خیزی که در مسیر اجرا وجود داشت تا همین جای کار نیز یافته‌های این پروژه خیره‌کننده است. در آخرین روز مهرماه وزارت اقتصاد همایش مولدسازی دارایی‌های دولت را برگزار و معاون وزیر اقتصاد آمار عجیبی از برآوردهای اولیه از دارایی‌های دولت ارائه کرد. آمار اولیه حکایت دارد تاکنون 350 هزار قلم دارایی دولت شناسایی شد و ارزش تقریبی آنها حدود پنج هزار هزار میلیارد تومان است. برآورد دست‌اندرکاران این است که تا پایان این پروژه تعداد دارایی‌های دولت به رقم هزار هزار قلم یعنی یک میلیون قلم برسد که در این صورت احتمالا ارزش دارایی‌های دولت به رقم 18 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. پیام ساده این ارقام آن است که دولت به راحتی می‌تواند بدهی‌های خود را با بخشی از دارایی‌هایش تهاتر کند. پیام مهم‌تر آن است که متاسفانه بهره‌وری استفاده از این دارایی‌ها بسیار پایین است. بسیاری از ساختمان‌ها و زمین‌ها به شکل نیمه‌کاره سال‌هاست رها شده‌اند در حالی‌که برخی از آنها ارزش زیادی دارند. اگر دولت در مسیر مدیریت و مولدسازی این دارایی‌ها حرکت کند، می‌تواند درآمد سرشاری داشته باشد و با استفاده از آن مشکل عدم تخصیص بودجه کافی به پروژه‌های نیمه‌تمام عمرانی را حل کند و این‌گونه روحی تازه در کالبد نظام پیمانکاری کشور بدمد و رونقی را در اقتصاد ایجاد کند.
حال که این فرصت وجود دارد، باید به موانع آن اندیشید. یکی از مهم‌ترین موانع آن، رخوت مدیران دولتی در شناساندن این اموال و بهره‌ور کردن آن است. اینجاست که سازمان برنامه باید نقش مهم خود را ایفا کند و حساب‌کشی اساسی نسبت به سازمان‌ها انجام دهد و بدنه لخت و پررخوت دولتی را وادار کند تا در این جهت گام بردارد. قطعا اهرم بودجه و انتصابات قدرت کافی برای واداشتن این بدنه به تحرک خواهد بود. آیا سازمان برنامه در این راستا گام برخواهد داشت؟ باید منتظر ماند و دید.
gmail.comا@Asz9025