اروپا با کاتالونياهاي بيشتری روبروست


جانان گانش
فايننشال تايمز
اگر اتحاديه اروپا سعي در توقف رشد اقتصاد کشورهاي عضوش درجهان را داشته باشد. مي‌توان برآورد کرد که اين امر وحشتناک خواهد بود. شهرهايي چون ميلان تا آمستردام با شواهد واضحي نشان دادند که بروکسل مسئول بيرون آمدن بدبين‌ها به اتحاديه اروپا نيست بلکه يا مسئول بي ارتباط بودن يا بازاريابي تجاري است. رابطه اتحاديه اروپا با تمامي‌مناطق ثروتمند پيچيده بوده است. اين کشورها هستند که بر توليدات خود ماليات اعمال مي‌کنند و رسيد آن را براي اتحاديه مي‌فرستند. اين دولت‌هاي کشورها هستند که قادرند دربرابر آنچه مخالف با منافع آنهاست عمل کنند. پس چرا کاتالونيا‌هاي بيشتر سربرمي‌آوردند، مناطق ونتوس و لومباردي در ايتاليا به خودمختاري راي مثبت دادند. کاتولونيا يک هويت قومي‌قدرتمند دارد اما ديگر مناطق جدايي طلب که متکي به استقلال مالي هستند تجربه خودمختاري در شهرهاي اروپا و فراتر از آن منطقه وجود دارند. شکاف بين شهرها و از بين رفتن بخش صنعتي در مرکز کشورها در دهه‌هاي اخير يکي از دردسرهاي دموکراسي‌هاي غربي است. نشانه آن را در نقشه راي دهندگان به دونالد ترامپ در آمريکا يا مارين لوپن در فرانسه و يا برگزيت در بريتانيا ديده شده است.اما دردسر واقعي زماني آغاز مي‌شود که شاهد عدم توازن از لنز ديد چپ باشيم درحاليکه باعث ضعف پروژه‌هاي زيرساختي ، حمايت از صنايع و يک حساسيت فرهنگي جديد به استان‌هاي محافظه کار شکل مي‌گيرد. خشمي‌که مناطق ضعيف نسبت به شهرهاي پرجمعيت حس مي‌کنند مانند احساس شهروندان کاله به پاريس يا ايالت اينديانا به نيويورک است که ممکن است به جهت مخالف برود. دراين نسخه شهرونداني که احساس مي‌کنند به منطقه شان ظلم شده و از مازاد توليد آنها سود برده مي‌شود و عليه آنها راي مي‌دهند . بنابراين جنبش‌هاي منطقه اي شکل مي‌گيرند که خواستار خودمختاري قدرتمند بدون جدايي رسمي‌هستند.
ترجمه : فاطمه مهتدي