موانع کارآفرینی

 دکتر حوریه یحیایی
Hooriye_yahyaei@yahoo.com
بر اساس تحقیقات انجام شده و آمارهای موجود موانع زیادی پیش روی کارآفرینان قرار دارد. از موانعی شخصی که توسط خود فرد کارآفرین صورت
می پذیرد تا بروکراسی های پیچیده اداری که می تواند


 انگیزه فرد کارآفرین را کم رنگ و او را از مسیر کارآفرینی خارج نماید. انتقاد و فهم نادرست از واژه کارآفرینی باعث گشته که مفهوم کارآفرینی را برابر اشتغالزایی بدانیم و این در حالی است که کارآفرینی مفهومی فراتر از اشتغال همچون خلاقیت و نوآوری، ایجاد و توسعه رفاه اجتماعی و تولید ثروت می باشد و تنها پرداختن به مفهوم اشتغالزایی مانند سدی از پرداختن به سایر پیامد های مثبت کارآفرینی جلوگیری می نماید.
یکی از موانع کارآفرینی میل به ثبات و عدم همراهی فرد کارآفرین نسبت به تغییرات محیطی است. پایبندی افراد به امنیت شغلی و عوامل اقنصادی، درست در مقابل کارآفرینی قرار گرفته است. با عنایت به اینکه کارآفرینی نیاز به پویایی، تلاش و ریسک پذیری دارد، تعارض ایجاد شده کاملا قابل لمس است. البته با وجود تلاطم های اقتصادی کشورمان و غیر قابل پیش بینی بودن شرایط اقتصادی همچون نوسان نرخ ارز و به تبع آن بسیاری از شاخص های دیگر فرد را محافظه کار کرده و با توجه به بستر اقتصادی موجود فرد از فعالیت های
 کارآفرینانه اجتناب می نماید. ضعف کار تیمی به خصوص در ایران که بسیار مشهود تر است، تاکید بر تفاوت ها و کم رنگ کردن نقاط قوت، نبودن از خود گذشتگی و عدم اعتماد واگذاری کار به سایر افراد نیز در تضاد با پیشرفت کارآفرینان قرار دارد.
ایده آل گرایی افراد جامعه به جای عمل گرایی در حوزه های مختلف نیز باعث رخوت و سکون در جامعه می گردد. زیرا مردم فقط موقعیت کنونی فرد کارآفرین از جمله سطح زندگی و رفاه اجتماعی او را مشاهده کرده و ایده آل خود می پندارند و این در حالی است که تلاش ها
 و شکست های او در مسیر رسیدن به موفقیت بر آنها پوشیده است و در ذهن خود بدنبال رویا پردازی هستند. نظام ناکارآمد بوروکراتیک بسیاری از سازمان های دولتی و الزام انجام فرآیندهای پیچیده اداری که باعث کاهش انرژی و اتلاف وقت افراد می گردد از مشکلات بزرگ پیشروی کارآفرینان بوده و است. بخصوص ناکارآمدی مدیران و عدم ثبات حضور مدیران در پست ها  باعث سردرگمی مراجعین و هر چه سخت تر شدن این فرآیند می شود. در کشورهای در حال توسعه‌ای همچون ایران، انگیزه فرد کارآفرین باید به قدری قوی باشد که بر موانع قانونی و فرآیندهای پیچیده اداری غلبه کند. نبود وجود آموزش های مناسب در عرصه کارآفرینی همگام با دنیا و همچنین کاربردی نبودن علوم و عدم تطبیق آن ها با آموزش های روز قابل تامل و توجه است. خلا نبود سیاست های کلان برای حمایت دولت از کارآفرینان و تخصیص منابع لازم به این گروه لطمه بزرگی به گسترش امر کارآفرینی در جامعه خواهد زد. استفاده نا صحیح از افراد غیرمتخصص و انتخاب و گزینش نیروی انسانی در رشته های غیر مرتبط از ضعف مدیریت انسانی در کشور است. حاکم بودن روابط به جای ضوابط در اختصاص منابع مالی به پروژه های کارآفرینی به علت عدم رعایت قانون و نظارت ناکافی از مجموعه دلایلی است که باعث می شود، بودجه های اقتصادی کشور بدرستی به سمت کارآفرینی هدایت نشود.با علم به همه این موضوعات، باید بپذیریم که کشور ما با وجود همه تلاش‌هایی که طی چند سال اخیر برای گسترش کارآفرینی صورت گرفته، هنوز فاصله زیادی با چشم اندازهای تبیین شده وجود دارد.