روزنامه جهان صنعت
1395/12/07
سخنی با مشاوران اقتصادی دولت
صحبتهای جسته گریخته برخی از مشاوران اقتصادی رییسجمهور مبنی بر اینکه حل مشکلات اقتصادی کشور نیاز به تصمیمگیریهای سخت دارد و معنایی جز افزایش قیمت حاملهای انرژی و نرخ دلار نمیتواند داشته باشد، چشمانداز نگرانکنندهای را در آستانه سال نو هم برای صنعتگران و تولیدکنندگان و هم برای خانوارهای کمدرآمد ایرانی ترسیم کرده است. بدون شک منظور و هدف اصلی از تصمیمگیریهای سخت چیزی جز تامین کسری بودجه دولت نمیتواند باشد؛ کسری بودجهای که به دلیل بزرگ شدن بیوقفه حجم ساختار تشکیلات دیوانسالاری دولتی هر سال سنگینتر میشود و زمینه را برای افزایش باز هم بیشتر حجم نقدینگی و خلق پول پرقدرت که طبق برخی برآوردها هماکنون به حد انفجارآمیزی رسیده است، فراهم میسازد. طبیعی است که وقتی در شرایط رکود اقتصادی و سوت و کور بودن چراغ تولید و صنعت در کشور، در قبال این حجم از نقدینگی به قدر کافی تولید و کالا وجود ندارد، سرنوشت محتوم چنین وضعیتی چیزی جز پنبه شدن رشتههای دولت یازدهم در کاهش نرخ تورم و دامن زدن به موج نارضایتیها نسبت به این دولت آن هم در آستانه برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نخواهد بود.بیتردید ناکامی دولتی که توانست ماموریتی سترگ و تاریخی همچون مذاکرات هستهای را با بزرگترین قدرتهای جهان در یک بازی برد- برد به مرحله برجام برساند و سایه بسیاری از دلهرهها و نگرانیها را از سر ایران و ایرانی کم کند، حاصل و نتیجه تفکرات و نظرات مشاورهای همین تیم مشاوران اقتصادی دولت و البته ضعف شدید خود تیم اقتصادی دولت است که در منظومه دیدگاههای اقتصادی به شدت آدام اسمیتی و فریدمنی آنها مقولههایی چون رفاه و قدرت خرید و احساس رضایت مردم از دولت، هیچگونه محلی از اعراب ندارد و حالا سرشاخههای همین تیم با طرح نقطهنظراتی همچون الزام دولت به اتخاذ تصمیمهای سخت میخواهند زمینه را برای افزایش جهشی نرخ دلار یعنی سرکوب چندباره ارزش پول ملی، کاهش قدرت خرید مردم، گسترش باز هم بیشتر فقر در جامعه و از همه بدتر لرزان و بیثبات کردن چرخه تولید، افزایش قیمت تمامشده محصول در داخل کشور و از صحنه خارج شدن بسیاری از واحدهای تولیدی و در نهایت افزایش بازهم بیشتر نرخ بیکاری در شرایطی که ظاهرا اجرایی کردن سیاستهای اقتصاد مقاومتی در دستور کار دولت است، فراهم سازند.
مشاوران اقتصادی رییسجمهور از نظر سواد اقتصادی چیزی کم ندارند اما فراموش کردهاند که دارند محصول سواد اقتصادی خود را نه در آمریکا، ژاپن و کره و دیگر اقتصادهای آزاد جهان که در اقتصاد نیمهدولتی و مداربسته ایران که بخشخصوصی و ثروتآفرینان غیردولتی در آن به حاشیه رانده شدهاند پیاده میکنند. آنها به دلیل آنکه اقتصاد را فقط از دریچه چشم یک اقتصاددان جزماندیش نگاه میکنند و به دلیل ناآشنایی با جامعهشناسی امروز ایران، به تاثیرات سوء تصمیمات اقتصادی جزمی خود توجه نشان نمیدهند، برای حل مشکل کسری بودجه و بدهیهای سنگین دولت به بانکها به جای ارائه طیفی از راهحلهای طبیبانه و شفابخش که کوچکسازی حجم دیوانسالاری دولتی و کاهش هزینههای دولت یکی از اساسیترین آنهاست، به آسانترین و دمدستترین راهحلها که ایجاد تکانههای شدید در نرخ ارز و افزایش قیمت حاملهای انرژی و دیگر کالاها و خدمات انحصاری دولت است، میپردازند و نام آن را هم اتخاذ تصمیمهای سخت میگذارند. مشابه این نسخهنویسیها را با ادبیاتی متفاوت چون اصلاح نسبی یا تعدیل قیمتها که پایهگذاری شرایط اقتصادی وخیم امروزی کشور است را در دوره دولت سازندگی از زبان همین گروه مشاوران اقتصادی آدام اسمیتی و همفکران آنها که جرگه خاص خود را دارند، بسیار شنیدهایم و حالا چون آن ادبیات کارایی خود را از دست داده و خریداری در جامعه ندارد، عصاره آن طرز تفکر و بینش اقتصادی را با ادبیات و واژگان متفاوتی از زبان همان اقتصاددانان میشنویم و احساس نگرانی میکنیم؛ نگرانی برای رییس دولتی که باید یک تنه پاسخگوی نتیجه تفکرات اقتصادی اشتباهآمیز این حضرات به مردم باشد، نگرانی از به راه افتادن دوباره موج خطرناک گرانی بعد از افزایش نرخ دلار و سرکوب دوباره و چندباره ارزش پول ملی، نگرانی از شدت گرفتن دامنه فقر و فلاکت در جامعه و نگرانی از سقوط باز هم بیشتر طبقات متوسط به طبقه فقیر و محروم کشور، نگرانی به خاطر تلاش خانوادههای زیرفشار تنگناهای معیشتی، نگرانی به خاطر افزایش دوباره نرخ تورم و بیکاری و نگرانی از بابت سرخوردگی باز هم بیشتر نسل جوان و نگرانی به خاطر ادامه رکود اقتصادی در شرایط افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی سردمداران جدید دولت آمریکا و ساز مخالفی که همسایگان ما به طور متحد در مجامع جهانی علیه ایران کوک میکنند و نگرانی به خاطر گسترش جرم و جنایت و نابسامانیهای اجتماعی در کشور که محصول مستقیم فقر و فلاکت است و اقتصاددانان آدام اسمیتی و میلتون فریدمنی که این آقایان سالهاست دارند حاصل نظریهپردازیهای آن را روی بدن بسیار رنجور اقتصاد ایران تجربه میکنند و نگرانی بیشتر از اینکه در کمال تاسف مشاهده میکنیم برخی سخنگویان فعالان اقتصادی بخشخصوصی مانند رییس کنفدراسیون صادرات در اتاق بازرگانی که باید بیش از دولتیها از خطرات افزایش نرخ دلار و کاهش ارزش ریالی برای صنعت و تولید به شدت ارزمحور و وارداتمحور ما باخبر باشد در لباس دلسوزی برای صادرات کشور همزبان با مشاوران اقتصادی دولت سنگ افزایش نرخ دلار تا حد رسیدن آن به 4200 تومان را به سینه میزند و بدون ذکر نام از انواع مشکلاتی که تولید و صنعت کشور با آن دست به گریبان است به زعم خودش از پایین بودن نرخ ارز به عنوان تنها مشکل تولید و صادرات کشور نام میبرد.به راستی به حال آن بخشخصوصی که مدافعانی اینچنین بیخبر از سیاهه بلند مشکلاتشان دارد، باید تاسف خورد.
باید به مشاوران اقتصادی دولت گفت آقایان، مشکلات اقتصادی موجود کشور برای هفت پشت این ملت کافی است لطفا با نسخهپیچیهای جدید خود به این مشکلات دامن نزنید و موجبات بلندتر شدن صدای مخالفان دولت و برجام را با نظریهپردازیهای خود از آنچه هست فراهم نکنید.
Kiamehr_gh@yahoo.com
سایر اخبار این روزنامه
اجازه ندهیم ترامپیسم به سیاست داخلی
سایه 89 ساله شد
روحانی خطاب به مردم خوزستان:
ابرقدرت اتمی
نباید به اتهام انتشار یک سند انقلاب، کسی
بحث دامپینگ در صادرات فولاد ایران اقتصادی نیست؛
۹۹۰ میلیارد تومان توسط ۷۷ نفر!
وزارت کار:
بانک پاسارگاد
نامزدی با انگیزه تکمیل تواناییها؟
ریشه پنهان کسری بودجه
امضاء تفاهمنامههای همکاری تجاری میان ایران و جمهوری آذربایجان
تاملی بر «مجوز استفاده از ابزار دفاع شخصی» توسط جامعه پزشکی کشور؛
فصل جدید در رقابتهای هستهای
سرنوشت مبهم خانههای خالی
سخنی با مشاوران اقتصادی دولت
اخراج سیاسی در کمین اصولگرایان
ترامپ: FBI توان جلوگیری از انتشار اخبار محرمانه را ندارد
نیروهای عراقی وارد غرب موصل شدند