از تجربيات قديمي درس بگيريم

در ايران تجربه ديپلماسي و تعامل با جهان، تجربه‌اي غني و طولاني است. ايران در سال‌هاي قبل و بعد از انقلاب دو رويكرد متفاوت را در سياست خارجي در پيش گرفت و حالا مي‌توان از اين پشتوانه در روزهاي فعلي نهايت استفاده را برد. با اين همه ديدار عزيز جعفري، فرمانده سپاه با محمدجواد ظريف بهترين پيام را به جهان خارج ارسال كرد: «با وجود هر اختلافي در سياست داخلي، در صورت خطر خارجي ما متحد هستيم.» شايد بد نباشد اين روال جديد را با برشمردن در چند مرحله مورد بررسي قرار داد.
 نخست) زماني‌كه در ايران انقلاب به پيروزي رسيد موشه دايان گفت در جهان زلزله آمد. اين جمله را مي‌توان به عنوان نقطه عطف در سياست خارجي ايران در نظر گرفت. انقلاب با خود اقتضائاتي به همراه داشت كه قبل از هر چيز در ديپلماسي خود را نمايان كرد. در سياست خارجي سه رويكرد وجود دارد: هضم شدن در نظم جهاني، حذف شدن از نظم جهاني و تعامل منطقي و عزت‌مند. اگر مبنا را بر هضم در نظام بين‌المللي قرار دهيم، آن‌گاه ذات انقلاب اسلامي را ناديده گرفته‌ايم، چرا كه در اين عرصه محمدرضا شاه پيشتاز بود و از قضا در مسير هضم شدن با سرعت در حال حركت بود. حذف كردن خود از عرصه تعامل نيز با ذات انقلاب و اسلام مغاير است. دوم) چگونگي تعامل با جهان به تنهايي مساله مناقشه برانگيزي است. آنچه من تجربه كردم اين بوده كه هر گاه ايران شاه‌بيت تعامل خود با جهان را بر چگونگي مقاومت و تاب‌آوري اقتصاد داخلي گذاشت، پيروز شد. درنتيجه تمام نكته بر سر اين است كه تعامل منفعل بهتر است يا فعال؟ انقلاب ايران يكي از بزرگ‌ترين دشمنان انفعال بوده و طبيعتا يك انسان باورمند به انقلاب اسلامي نمي‌تواند تعامل از زاويه عزت و قدرت را رد كند، بلكه بايد پيگيرترين مدافع تعاملات برد- برد با جهان باشد. سوم) جمهوري اسلامي بعد از چند سال فشار بين‌المللي تمركز خود را بر رفع مشكلات داخلي گذاشت. نتيجه اين مهم، تعيين تيم ديپلماسي ايران براي مذاكره با 1+5 بود. مذاكره‌كنندگان ايراني دلسوزانه تمام تلاش خود را به كار بردند كه از منافع ايران دفاع كنند و الحق نيز موفق شدند. اكنون اين معاهده توسط يكي از طرفين با خطر از بين رفتن دست و پنجه نرم مي‌كند. فردي تازه كار با ادبيات قلدرمنشانه خود مي‌خواهد جنگ رواني عليه كشور را بالا ببرد و كاري كند كه ايران به نحوي از برجام پاپس بكشد. اما نتيجه اين شده كه حالا امريكا نماد خرابكاري در نظم بين‌المللي شده و ايران كشوري پايبند به تعهداتش. پاره شدن برجام يعني از بين رفتن تمام ارزش‌هايي كه غرب به سركردگي امريكا مدعي آن بود و حالا خود برعليه ارزش‌هايي كه هميشه ديگران را متهم به نقض آن مي‌كردند، مي‌جنگد. چهارم) در اينجا جمهوري اسلامي در عين پايبندي خود به تعهداتش امريكا را افشا كرد. رييس‌جمهوري ايالات متحده فكر مي‌كند با تهديد مي‌تواند ميان دولت و مردم ايران فاصله بيندازد اما دقيقا همه‌چيز برعكس شد. پس از تهديد ترامپ، اقشار سياسي مختلف نسبت به اين اظهارات واكنش منفي نشان دادند و همدلي دوباره در سراسركشور حاكم شد. براي آنكه همدلي در كشور ايجاد شود بايد ميلياردها خرج كرد ولي بدون هيچ هزينه‌اي مردم دوباره ضرورت همبستگي را دريافتند. بزرگ‌ترين سرمايه امروز ايران، همين همدلي و همبستگي بود. پنجم) در ميانه شلوغي‌ها، فرمانده سپاه پاسداران و وزير امور خارجه كاري زيبا انجام دادند و وحدت خود را به رخ جهانيان كشيدند. بايد اين رويه تشديد شود. در حوزه تهديد خارجي تمام جناح‌هاي سياسي با يكديگر متحد هستند. در مقطع حساس كنوني اهميت اين مساله دوچندان مي‌شود، به همين دليل پيشنهاد مي‌كنم در نشستي با حضور نمايندگان تمام طيف‌هاي سياسي اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا، به دشمنان خارجي نشان دهيم با وجود اختلافات در سياست داخلي، جايي كه پاي منافع ملي به ميان‌ آيد همه با هم متحد خواهيم شد. اين اتفاق باعث خوشحالي مردم، مسوولان و رهبري خواهد شد. ششم) ترامپ با تهديداتش مي‌خواهد رابطه ايران را با بانك‌هاي جهان قطع كند اما موفق نشده است. هرچند به برجام انتقاد مي‌شود كه نتوانسته وضعيت را به دوران پيشين باز گرداند اما بايد از خود سوال كرد، چطور بدون ارتباط بانكي، سال گذشته مجموع معاملات تجارت خارجي ايران به بيش از 100 ميليارد دلار رسيد؟هفتم) از حرف‌هاي ترامپ نبايد نگران شد. خداوند را شكر كنيم كه دشمنان ما را كم‌توجه آفريد. رييس‌جمهوري امريكا فكر مي‌كرد با تهديد ناگهان قيمت دلار در ايران به هشت هزار تومان مي‌رسد حال آنكه بعد از فحاشي‌هاي او دلار ارزان‌تر هم شد. اتحاد و همبستگي داخلي مي‌تواند او را بيش از گذشته رسوا كند، درنتيجه نترسيم، چون ما با هم هستيم. اين فرمولي بود كه در شرايط سخت جنگي كشور هم ايران را از بن بست‌ها خلاص كرد. در آن سال‌ها كل بودجه وزارت بازرگاني سه ميليارد دلار بود و با اين رقم بايد 10 هزار قلم كالا خريداري مي‌شد. امروز وضعيت با گذشته قابل مقايسه نيست و پيشرفت‌هاي كشور در زمينه‌هاي گوناگون نشان از عزم و اقتدار نظام دارد. هشتم) امروز بايد بر دو مشكل اقتصادي كشور تاكيد كرد. نخست بايد بهره‌وري را در كشور دو تا سه درصد افزايش داد. در حال حاضر دارايي بنگاه‌هاي دولتي كشور 500 ميليارد دلار اعلام شده و اگر بهره‌وري و بازگشت سرمايه تنها دو درصد بالا برود، سالانه 50 ميليارد دلار از اين محل درآمد نصيب كشور مي‌شود. رقمي معادل درآمدهاي نفتي ايران. از سوي ديگر كاهش هزينه‌هاي توليد نيز مي‌تواند بارآوري و تاب‌آوري اقتصاد را بالا ببرد. بايد قبل از هر كشور ديگر به بازار 300 ميليوني كشورهاي همسايه خود توجه كنيم. به طور مثال به راحتي مي‌توان حجم صادرات كشور را با عراق تا سطح 15 ميليارد دلار افزايش داد. نهم) آنها مي‌خواهند ما بترسيم ولي ما با هم هستيم و هيچ ترسي از آنها نداريم. در زمان جنگ همه دنيا با عراق بود و انقلاب ايران به تنهايي در مقابل اين هجمه جهاني مقاومت كرد. اين مهم‌ترين تجربه‌اي است كه مي‌توان با آن در مقابل خطرهاي خارجي مقاومت كرد.