شاخ نزن برادر!

امیرحسین میراسماعیلی- سهراب سپهری می‌گوید: «نه تو می‌مانی و نه اندوه و نه هیچ‌یک از مردم این آبادی، به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم می‌گذرد.» همین چند بیت شعر انگار خلاصه‌ای از نوع نگاه و فلسفه زندگی ما ایرانی‌هاست. هیچ اتفاقی را جدی نمی‌گیریم و به ریش دنیا می‌خندیم و رد می‌شویم. دونالد ترامپ آمد به همه مردم ما فحش داد، کشورمان را تهدید به مقابله نظامی کرد، یک نام جعلی را به جای خلیج‌فارس به زبان آورد، چندین نهاد ایرانی دیگر را شامل تحریم دانست و رفت، اما پاسخ ما چه بود؟ در توئیتر درباره گذشته و حال و پذیرایی خانه‌اش جوک ساختیم و خندیدیم و در اینستاگرامش به او یادآور شدیم که خیارهای باغچه ما را هم نمی‌تواند بخورد، بعد هم که رییس‌جمهورمان او را به آموزش ادب و تربیت و حقوق بین‌الملل و تاریخ و جغرافیا و پرورشی دعوت کرد، ما بیشتر کیف کردیم. اصلا درستش هم همین است. در مقابل کسی که حرف مفت می‌زند و برای آسیب‌دیدگان توفان اخیر کشورش دستمال توالت پرت می‌کند و حتی در کشورش هم آدم حسابش نمی‌کنند (نمی‌دانم آن 63 درصد رای را از کجا گرفت) چه باید کرد؟ جالب اینکه شاخص بورس ما هم روز شنبه مثبت بود و فحاشی‌های جناب ترامپ به هیچ جای خریداران بورسی برخورد نکرد. همه خریداران وسط معاملات جوک‌های تلگرامی درباره ترامپ را برای هم می‌خواندند و بلند‌بلند می‌خندیدند.
حرفه‌ای‌های بورس، معامله‌گران را به دو دسته «گاوها» و «خرس‌ها» تقسیم می‌کنند. گاوها آنهایی هستند که بی‌محابا و بدون تحقیق سهام می‌خرند و خرس‌ها با منطق و دید عاقلانه. در نتیجه همیشه وقتی رشد بورس متوقف می‌شود، گاوها کاسه «چه کنم چه کنم» دستشان می‌گیرند اما خرس‌ها غذاهای اندوخته را بغل می‌زنند و با خیال راحت به خواب زمستانی می‌روند. البته اینکه آدم همیشه خرس باشد و عاقلانه رفتار کند بسیار سخت است و خود خرس‌ها هم بعضی وقت‌ها با گربه‌ها همبازی می‌شوند اما به هر حال می‌شود تلاش کرد تا گاو درونمان در اکثر اوقات سایلنت باشد. در ماجرای عصر روز جمعه و سخنرانی رییس‌جمهور آمریکا، او گاو بود و ما خرس. نتیجه هم این شد که موگرینی (الان سر و کله نمایندگان پیدا می‌شود) و تمام روسای‌جمهور کشورهای عضو برجام به ترامپ تاختند و از برجام و ایران حمایت کردند. بیایید قول بدهیم همیشه خرس‌طور رفتار کنیم و همین‌طور منطقی بخندیم و عاقلانه رفتار کنیم. به خدا هنوز جای شاخ‌هایمان روی بدن همدیگر درد می‌کند.