در مسیر تباهی

در هفته جهانی فضا قرار داریم. در افتتاحیه مراسم این هفته، وزیر ارتباطات درباره چیستی کاربردهای فناوری فضایی و چگونگی تسری و تجلی آن به زندگی آحاد جامعه پرسشی مطرح کرد. نفس این اقدام را باید به فال نیک گرفت که سرانجام ورای مدیرانی که چند صباحی می‌آیند و می‌روند، این‌بار خیل کارشناسان مرتبط مخاطب سؤال هستند. با وجود سابقه 40ساله ایستگاه فضایی ماهدشت و سایر زیرساخت‌ها و هزینه‌های گزاف مصروف، همچنان کاری درخور و مأموریتی مستدام و محسوس و ملموس را در حوزه فناوری فضایی شاهد نیستیم. نگارنده با بضاعت اندک و دردمندی وافر مواردی را به اجمال مطرح می‌کند. 
1- انتظار کار و ایفای یک مأموریت کاربردی، کارا، مستمر و مؤثر از ساختار فضایی کشور، حکایت «سری است که دستمال نمی‌بندند». آنچه مشهود است، برخلاف سایر دستگاه‌های خدمتی و فناورانه و توسعه‌ای کشور، بخش فضایی در هیچ‌جای ساختار خدمتی و اجرائی کشور وظیفه‌ای و کاری و محصولی کارکردی و مستمر و عینی و ملموس را عهده‌دار نیست؛ از این منظر تعریف پروژه‌ها، تخصیص و هزینه‌کرد اعتبارات، تعیین رویکردها و حتی انتخاب مجریان، تابع میل و سلیقه مدیران وقت است و اساسا فاقد یک برنامه هدفمند، مرحله‌ای، گام‌به‌گام، قابل سنجش و ارزیابی هستیم. وقتی سفرها، کنفرانس‌ها، همایش‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها، جشن‌ها، افتتاح‌ها، هفته جهانی فضا و روز ملی فناوری فضایی برگزارکردن‌ها، خارجه‌رفتن‌ها و حق مأموریت و مدیریت گرفتن‌ها برقرار است، چرا فشار مضاعف و استرس بیهوده ایجاد کنیم؟! اگر اعلام آمار فصلی و معتبر تولید محصولات استراتژیک کشاورزی به تفکیک نقشه استانی، به نهادهای مسئول تکلیف بخش فضایی باشد، طبیعی است که گردش کار سنگین و البته ارزشمند و گران‌سنگی ایجاد خواهد کرد و به تبع آن چه فشاری بر دوش مدیران و مسئولان و کادرهای درگیر خواهد گذاشت. اعلام هشدار آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع، شناسایی و رصد مستمر کانون‌های نوظهور و دینامیک گردوغبار، پایش و مراقبت دائمی تخریب و تغییر کاربری و پوششی اراضی، نگاشت خطوط ساحلی، آشکارسازی و مکان‌یابی آلودگی‌های آبی و دریایی از خدمات معمول ساختارهای فضایی دنیاست. اگر بخش فضایی موظف به ارائه گزارشی متقن، معتبر و قابل استفاده و نه فانتزی و کتابخانه‌ای به نهادهای مسئول و کاربران اصلی در چارچوب موارد فوق باشد، قطعا شرکت در هر نشست و نمایشگاه و کنفرانسی در چین، هند، وین، تونس، پرو، روسیه، مالزی و... مقدور نخواهد بود. رهایی از این فضای همایش و نمایش ممکن نخواهد بود مگر با متعهدشدن رئیس و مدیر و مسئول و کارشناس ساختارهای فضایی کشور به مأموریت‌هایی مانند رصد آلودگی شهرها، شناسایی مشکلی مانند فرونشست دشت‌های کشور به‌ویژه در مجاورت شهرها، مکان‌یابی جزایر گرمایی و نقاط مستعد استحصال انرژی زمین‌گرمایی و ده‌ها کاربرد این‌چنینی. 
2- حوزه فضایی حائز استعدادهایی است که متأسفانه هر روز دل‌زده‌تر و سرخورده‌تر می‌شوند. این حوزه بازیکن می‌خواهد و نه بازیگر. میدان عمل می‌طلبد و نه صحنه تئاتر، صف می‌خواهد نه ستاد، صداقت و صراحت می‌جوید نه تعارف و دلبری. اصولا با تیم هنرمندان نمی‌توان به جام جهانی رفت. مدیرانی می‌طلبد که ملاحظات سیاسی و مصلحت‌اندیشی‌های اداری را بر مناسبات تخصصی ارجح ندانند. 
3- نمایشی‌شدن شدید فعالیت‌ها، سیاست‌زدگی کادرهای تصمیم‌گیر و اتخاذ رویکرد هیجان‌زایی و... شاید مهم‌‌ترین آفتی است که درحال‌حاضر گریبان‌گیر فناوری فضایی شده و آن را احاطه کرده است. به‌ویژه در سالیان اخیر، این حوزه آن‌قدر غیرجدی و تعارف‌گونه شده و برخی دعاوی مسئولان و متولیان آن به‌حدی سست و عاری از واقعیت است که اصرار بر تکرار آن به امری شایع و بدیهی بدل شده است. نمونه‌های فراوانی از افتتاح‌های نمایشی و رونمایی‌های فرمایشی و وعده‌های محقق‌نشده با یک جست‌وجوی ساده قابل حصول است. 
اما پیشنهادهای مورد نظر چیست؟ شروع کشور در حوزه فناوری فضایی مقتدرانه بود. ایستگاه فضایی ماهدشت و ماهواره مصباح طلیعه‌های روشنی بودند که آینده‌ای درخشان را نوید می‌دادند. برای اصلاح مسیر و ایجاد تحول و برون‌رفت از شرایط کنونی پیشنهاد می‌شود: 


1- در سه ماه، کارگروهی متشکل از مدیران و کارشناسان خبره، صاحب‌سبک و توانمند، طرح ارتقای سطح خدمتی بخش فضایی کشور و برنامه اقدام متناظر را تدوین و در سه سطح یک‌ساله، سه‌ساله و پنج‌ساله ارائه کنند. 
2- برخی از زمینه‌های کاربردی کنونی با تعریف پروژه‌های کوچک‌مقیاس و پایلوت و البته عملیاتی و ملموس و سپردن آن به چند نهاد اعم از دانشگاه و پژوهشگاه و شرکت فعال‌سازی شود. در این صورت مجموعه‌های سنگین بوروکراتیک، بی‌برنامه، بی‌انگیزه، عافیت‌طلب و مدعی که طیف متناقض و متضادی از کادرها را به اجبار به هم وصله‌پینه کرده‌اند و با صرف هزینه‌های گزاف صرفا به تمشیت امور جاری خود می‌پردازند، شناسایی خواهند شد، همچنین مدیریت‌های مشابه. 
3- به نقش جدی و محوری بهره‌بردار توجه و اصولا پروژه‌ها در چارچوب نیل به سرویس مستمر و مورد تأیید و انتفاع بهره‌بردار تعریف شود.  تأیید و ارزیابی نتایج و ارائه الزامات و مشخصات فنی و سیستمی محصول و نه فرایند از سوی بهره‌بردار الزامی است. 
4- ظرفیت بخش خصوصی به‌ویژه تشکل‌های جوان و نوپای دانش‌بنیان به جد به کار گرفته شود. به‌منظور پرهیز از هدررفت منابع و پیشگیری از انجام دانشجویی پروژه‌ها، به‌کارگیری مجریان واقعی و نه مدعیان، قراردادهای جدی، شفاف، صریح و با محصول معین و ملموس و محسوس تنظیم و تضامین لازم اخذ شود. سند تست و صحت‌سنجی پروژه‌ها، نحوه استمرار خدمت و هزینه‌های مترتب جزء پیوست‌های الزامی باشد. 
 5- براساس درس‌آموخته استاد ارجمندی، «توسعه و مهندسی یک سیستم عمیقا تابع بوم منطقه است». ایجاد تحول در وضعیت کنونی نیازمند مدیران و کادرهایی است که کارنامه موفقی در تعریف، طراحی، پیاده‌‎سازی و اجرای یک محصول فناورانه داشته باشند تا درک و تحلیل درستی از ابعاد مختلف، متنوع و گاه متضاد موضوع داشته و راهبران مناسبی باشند. چنین کادرهایی باید به سطوح مختلف تعریف، بررسی، تصمیم‌گیری و اجرا تزریق شوند. مراد از محصول فناورانه نیز یک دستاورد کارا، ماندگار، مستمر و خدمت‌رسان است که عواید و نتایج آن ضامن بقا و تداومش باشد و نه یک فعالیت محدود و مبتنی بر خواست و سلیقه مقطعی سیاسی. 
 6- فقط در حوزه سنجش ‌از دور فضایی صد کاربرد را برشمرده‌اند. از پایش اراضی گرفته تا رصد سلامت عمومی و فقر. به‌عنوان یک کارشناس سنجش‌ از دور و به ضرس قاطع ارائه محصولات کاربردی، عملیاتی، خدمت‌رسان، مستمر، مطمئن، قابل اتکا و رافع نیازهای بهره‌بردار در بازه زمانی یک‌ساله را تحقق‌پذیر می‌دانم. 
رویکرد کنونی جز به کم‌رنگ شدن امیدها، اتلاف منابع، انزوای نخبگان و کارشناسان کاربلد و بی‌انگیزه‌گی رهنمون نخواهد بود. ازآنجایی‌که جامعه فاقد تجربه‌ای محسوس و ملموس از خدمت فضایی است، اساسا مطالبه‌ای را مطرح نمی‌کند؛ اما به‌یقین با توسعه کشورهای همسایه و عقب‌افتادگی کشور در آینده و پررنگ‌ترشدن این خلأ جز دست تقاضا و تمناسوی بیگانه درازکردن، چاره‌ای نخواهیم داشت.در مسیر تباهی