کنترل مصنوعی نرخ دلار

امیر واعظی‌آشتیانی- افزایش قیمت دلار و جابه‌جایی‌های قیمت آن چند روز اخیر صرافی‌ها و شهروندان را متعجب کرده است در حالی که با توجه به موقعیت بیمار‌گونه اقتصاد کشور چنین شوک‌هایی قابل پیش‌بینی است. دولت‌ها در همه ادوار گذشته با پرداخت سوبسید سعی در کنترل قیمت ارز داشته‌اند. این روش اما از آنجا که راهکار اصلی و ریشه‌ای نبوده است، هیچ پاسخ مثبتی ارائه نداد.
باید این موضوع را پذیرفت که مسایل متفاوتی افزون بر شرایط داخلی بر اقتصاد کشور تاثیر می‌گذارد. هرچه افزایش تحریم‌ها و افزون بر آن بار روانی حاصل از تحریم‌ها افزایش پیدا کند، فاکتورهایی که به ما اجازه نمی‌دهد نظام اقتصادی کشور براساس قانون اساسی پیش رود، افزایش پیدا می‌کند.
از میان عناصری که در قانون اساسی به طور جدی به آن اشاره شده و تا امروز نسبت به آن بی‌توجه بوده‌ایم، تقویت بخش‌خصوصی و تعاونی‌هاست. باید پذیرفت که بخش‌خصوصی و تعاونی‌ها آن طور که باید، براساس هدف‌گذاری‌ها پیش نرفته است این خود دلیلی است بر ضعف اقتصاد کشور.
نوع مدیریت اقتصادی و برنامه‌ریزی درست در راستای روند تجارت خارجی کشور سالیان سال روی ریل اشتباهی حرکت می‌کند. روشن نبودن هدف‌های نهایی در برنامه اقتصادی کشور موجب شده هر سال چالش‌های متفاوتی را شاهد باشیم.اینها همه واقعیت‌های تلخی است که حاصل تکرار تجربه‌های تلخ اقتصادی کشور است. متاسفانه تاریخ اقتصاد ایران نشان‌دهنده آن است که همیشه بر‌اساس آزمون و خطا پیش رفته‌اند و نگرانی اما زمانی بیشتر می‌شود که اشتباهات روی چرخه تکرار قرار گرفته و مدام تکرار می‌شود. به واقع هر دولتی روندی که دولت قبل درباره دلار و ارز پیش گرفت و حاصلی نداشت را دوباره تکرار می‌کند.


کنترل نرخ ارز در طول سال‌های گذشته به نوعی تبدیل به افتخار مکرر دولت‌ها شده است و هر دولتی تلاش می‌کند با کنترل نرخ ارز خود را در مهار مصنوعی نرخ ارز قدرتمند‌تر نشان دهد؛ قدرتی که بر هیچ پایه‌ای استوار نیست و ریشه‌هایی سست دارد. اگر امروز با افزایش قیمت ارز مواجه شده‌ایم دلیل آن فقط در مسایل اقتصادی و سیاسی امروز نیست.
همچنین اگر روزگاری هم قیمت ارز مهار شده بود، به دلیل اقتصاد قدرتمند و قوی نبوده است. مهار قیمت ارز نیز به دلیل صرف هزینه‌های بسیار سنگینی بوده است که در نهایت مشکلات بعدی آن گریبان مردم را گرفته است. ساده‌تر بگوییم مهار نرخ ارز هزینه قدرت‌نمایی و افتخار‌آفرینی دولت‌ها بوده است.
به بیان روشن‌تر، اقتصاد حاکم بر کشور بیماری ریشه‌ای دارد که جابه‌جا شدن وضعیت فعلی به دلیل ساختار ضعیف آن است. به سادگی می‌توان گفت تا زمانی که اقتصاد مقاومتی اجرایی نشود، همچنان شاهد چنین وضعیتی خواهیم بود. گویا مدیران اقتصادی کشور هنوز به این باور نرسیده‌اند که افزایش نرخ ارز عوامل دیگر اقتصادی کشور را نیز جابه‌جا می‌کند.
حاصل این افزایش قیمت‌های پیش‌بینی‌نشده گاه حتی گرانی اقلام مصرفی روزمره زندگی شهروندان است. هرچند این روند سال‌هاست در حال تکرار است اما مدیران دست از تصمیمات مقطعی خود برنمی‌دارند و تجربه‌های گذشته را همچنان تجربه می‌کنند.