نزولات آسمانی در خشکسالی مدیریت کشور

اگر آمارهای به اصطلاح «من‌درآوردی» مقایسه ایران با کشورهای ناکجاآباد جهان در زمینه‌های مختلف مثل اسراف مردم ایران در مصرف برق، مصرف دارو و خوردن نان! چاقی را در مورد غافلگیری نسبت به بارش‌ها هم بتوان تسری داد، احتمالا مسوولان مربوطه در میزان غافلگیری درجهان مقام اول را که هیچ، همه مقام‌های اول تا آخر را کسب خواهند کرد زیرا هر سال چندین بار در نقاط مختلف این کشور خشکسالی زده، خانه و کاشانه مردم را سیل (یعنی آبی که از بارش باران حاصل می‌شود) می‌برد و حتی چند نفر کشته می‌شوند و همچنین راه‌های روستاهای متعددی مسدود و مردم آنها بدون غذا و دارو پشت برف گرفتار می‌شوند اما باز مردم و مقامات محترم استان‌های بحران‌زده ناشی از باران یا برف، غافلگیر می‌شوند!نمونه‌ای نمادین اینکه در بهمن امسال به جهت بارش باران و برف، مدارس چندین شهر در چندین استان تعطیل، برق بعضی شهرها قطع، جاده‌های زیادی مسدود و عبور و مرور از آنها غیرممکن شد و در عین حال ایران کشوری خشک و لم‌یزرع شمرده شده و در ردیف کشورهایی مثل سودان قرار داده می‌شود. با این موازنه و تراز ورود و خروج آب کشور نمی‌توان ایران را یک کشور کم‌آب نامید بلکه باید این بخش از کشور را کم‌مدیر یا اصولا بی‌مدیر نامید. نمی‌توان انتظار داشت که مدیران و مسوولان منصوب در هر قسمت نسبت به کلیه جوانب و زوایای آن قسمت اشراف و آگاهی کامل داشته باشند اما می‌توان انتظار داشت که حداقل‌های تخصصی قسمت خود را بدانند و حتی اگر هیچ هم نمی‌دانند، آنقدر مدیریت داشته باشند که بتوانند دانش دیگران را به کار گرفته و به نفع خود، مردم و مملکت استفاده کنند و اگر از دانش مدیریت بی‌بهره هستند،‌ آنقدر شهامت و عزت نفس داشته باشند که بروند، شاید فردی براساس شایسته‌سالاری برگزیده و منصوب شود که از نظر تخصص و تعهد، واجد شرایط برای قرار گرفتن در پست و مقامی باشد که اجازه ندهد یک کشور با این همه نزولات آسمانی در معرض خطر خشکسالی قرار گیرد.
‏Salar_iranzad@yahoo.com