خدمت در پرتو میهن‌دوستی

پروفسور «بابک باباپور»، آخرین فرزند از سه فرزند مرحوم دکتر «حبیب‌الله باباپور» یکی از داروسازان تهران و زنده‌یاد مرحومه «کیوانه‌خانم صدیقیان»، متولد تهران است. پدر و مادر وی برای رشد و تربیت فرهنگی و علمی سه پسر خود تلاش‌های فراوانی کردند. این متخصص و جراح مغز، اعصاب و ستون فقرات، دوره ابتدایی و تحصیلات متوسطه خود را در ایران گذراند و چون دانش‌آموزی بااستعداد بود، پس از پایان سریع مراحل ابتدایی و متوسطه، برای ادامه تحصیلات دانشگاهی، تخصصی و فوق‌‌تخصصی به کشور آلمان سفر کرد. دکتر «باباپور» پس از اتمام دوره‌های دانشگاهی، همان‌جا در بیمارستان دانشگاهی خود در قالب هیئت علمی، مشغول به کار شد. در همان سال‌های جوانی با عشق به وطن و خدمت به بیماران به ایران بازگشت و بیشتر فعالیت‌های خود را در بیمارستان ساسان، زیرمجموعه بنیاد شهيد و امور ایثارگران برای درمان جانبازان دفاع مقدس متمرکز کرد. وی که اکنون حامل کوله‌باری از دانش و تجربه است، علاوه بر تلاش‌های علمی، آموزشی و درمانی در دانشگاه محل تحصیل خود در هانوفر آلمان، با دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، بیمارستان عرفان و بیمارستان ساسان نیز همکاری دارد. وی افتخارات بسیاری دارد اما خودش می‌گوید یکی از مهم‌ترین افتخارات ارزشمند برای من، ‌گرفتن لوح تقدیر برای کارهای نوآورانه در جراحی‌های کم‌تهاجمی ستون فقرات (جایزه پروفسور یلدا) بود که جایزه‌ای بین‌المللی است. وی برای کارهای نوآورانه‌اش از انجمن (smiss) اسمیس هم در آمریکا جایزه گرفت. برای آشنایی بیشتر با ویژگی‌ها و روحیه خدمت‌رسانی این جراح پرتلاش، از نزدیک و در مطب وی با او گفت‌وگو کردیم. گفت‌وگویی که می‌خوانید، حاصل ملاقاتی گرم و صمیمانه با اوست.
   
  جناب آقای دکتر، چه شد که به سفر و ادامه تحصیل در آلمان فکر کردید.
دوره ابتدایی را در دبستان «مهر و پرورش» که دبستانی ملی در منطقه آپادانا بود، گذراندم، البته به صورت جهشی. بعد وارد دوره راهنمایی در مدرسه «روش نو» شدم. جالب است بدانید آقای «عباس یمینی‌شریف»، از شاعران بنام ایران که شعر مادر را سروده بودند، این مدرسه ملی را پایه‌گذاری کرده بودند. مدرسه روش نو در خیابان ویلا، قرار داشت که بعدها اولین مطب من نیز در آنجا دائر شد. پس از آن وارد دبیرستان البرز و دبیرستان اندیشه شدم و بعد از دیپلم، اوایل جنگ بود که برای ادامه تحصیلات به آلمان رفتم. آنجا هم خیلی سریع وارد کالج و بعد دانشگاه شدم. دانشکده پزشکی را در هانوفر، یکی از شهرهای دانشگاهی شمال آلمان گذراندم. در همان‌جا با «پروفسور سمیعی» آشنا شدم و مشغول کارهای تز و پایان‌نامه با وی شدم.


  دقیقا چه سالی بود؟
سال 1987 وارد دانشکده پزشکی هانوفر (MHH) شدم. دانشکده پزشکی هانوفر، یکی از دانشکده‌های معروف اروپا از نظر پزشکی است که در 1965 بنیان‌گذاری شده و افراد بزرگی آنجا بودند مثل پروفسور «پیشِل مایر» که از بنیان‌گذاران پیوند کبد دنیا بود و پروفسور «بورست» که صاحب عنوان «سِر» شده بود (ملکه الیزابت به دلیل اینکه اولین پیوندهای قلبی را انجام داده بود، این عنوان را به او داد). همچنین پروفسور «سمیعی» که همیشه به بنده لطف داشت و توانستم از تجارب و علم وی بهره‌های زیادی ببرم. من در آن دوران در بیمارستان دانشگاهی هانوفر کار می‌کردم. از سال 2002 که آقای پروفسور سمیعی به مرکز (INI) مرکز علوم اعصاب هانوفر متعلق به خودشان رفت، اول با ایشان همراه و همکار بودم، بعد معاون پروفسور حسین در یک مرکز دیگر شدم که در آنجا همچنان فعالیت دارم و استاد مدعو و نیمه‌وقت هستم.
  چه زمان‌هایی به ایران رفت‌وآمد دارید؟
طبق تعهدی که دارم سه ماه باید آنجا باشم که مستمر نیست ولی سعی می‌کنم هر سه، چهار ماه، دو، سه هفته آنجا باشم.
  حوزه تخصصی یا فوق‌تخصصی شما چیست؟
در ابتدا، به دلیل اینکه زیر نظر پروفسور «سمیعی» بودیم، روی قاعده جمجمه کار می‌کردم، اما بعد به ستون فقرات تمایل پیدا کردم و فوق‌تخصصم را سال 2007 در کارهای کم‌تهاجمی ستون فقرات (که «مینیمال اینویزیو اسپاینال سرجری» لقب گرفت)، دریافت کردم. جراحی‌های کم‌تهاجمی ستون فقرات سال 2007 بنیان‌گذاری شد و انجمنی با همین نام تشکیل شد به نام «اسمیس» (SMISS) و من عضو هیئت‌مدیره این انجمن شدم که از همان ابتدا با فعالیت‌های این انجمن من هم رشد می‌کردم. حداقل سالی یک‌بار با هم ملاقات داشتیم و تجربیات‌مان را به اشتراک می‌گذاشتیم. نهایتا از دو ماه قبل انجمنی را بنیان‌گذاری کردیم به نام انجمن جراحی‌های کم‌تهاجمی ستون فقرات ایران و اروپا که ریاست این انجمن با بنده است و جلسات آن در ایتالیا تشکیل می‌شود. اعضای این انجمن از کشورهای مختلف ازجمله ایران (که خودم هستم)، ایتالیا، اسپانیا و آلمان هستند و البته بیشتر نیز خواهد شد.
  همکاران ایران چقدر در این رشته تخصص فعالیت دارند؟
احساس من این است که به‌زودی با کمک انجمن‌های مختلف و مسلما وزارت بهداشت و مسئولان بتوانیم نظر همکاران جوان را بیشتر جلب کنیم. به نظرم رشته بسیار جدیدی است و دریچه جدیدی را باز می‌کند برای درمان بیماری‌های ستون فقرات و البته می‌تواند برای جراحان جوان‌تر بسیار جالب باشد. به نظرم پزشکان جوان‌تر الان علاقه بیشتری نشان می‌دهند اما کما فی‌السابق به دلیل جدیدبودنش، فعلا احتیاط واجب است.
  منظور از جراحی کم‌تهاجمی‌چیست و این رشته چه حوزه‌ای از درمان را شامل می‌شود؟
جراحی‌های کم‌تهاجمی روشی است که در آن برای به‌دست‌آوردن بالاترین نتیجه، کمترین برش و پروسه جراحی روی ستون فقرات انجام می‌شود. از همان ابتدا برش پوستی که انجام می‌شود، برای دسترسی به مهره‌ها، باید میزان کم و وسعت کوچکی داشته باشد، جایی قرار گرفته باشد که استحکام ستون فقرات را به هم نریزد تا بتوانیم با کمترین اقدام، بیشترین نتیجه را به دست بیاوریم. هم‌اکنون با کارهای کوچکی مثل دیسککتومی برای خارج‌کردن دیسک‌های کوچک مهره‌ای، می‌توانیم از این روش‌های کم‌تهاجمی (که البته خودش انشعابات فراوانی دارد)، استفاده کنیم مانند درآوردن تومورها و آسیب‌‌های بسیار شدید سر و گردن و ستون فقرات، مهره‌های پشتی و کمری.
  ابزار و تجهیزات در ایران به نظر شما در چه وضعیتی قرار دارد؟
متأسفانه در مقایسه خوب نیست چون این ابزارها بسیار گران هستند. یکی از دلایل گرانی این است که چون این رشته در آمریکا رشد کرد، بسیاری از شرکت‌های سازنده تجهیزات مربوط به این جراحی‌ها آمریکایی هستند، به‌همین‌دلیل در تحریم‌ها خیلی اذیت شدیم. خیلی از شرکت‌ها اگر هم بخواهند، نمی‌توانند وارد ایران شوند یا حداقل فعلا محتاط هستند اما شرکت‌های اروپایی هم همان وسایل را ارائه می‌دهند و شروع به کار کرده‌‌اند. مهم است که بیمه‌ها این موارد را بشناسند و مردم بتوانند از آنها استفاده و بیمه‌ها نیز حمایت کنند.
  بیماری‌های ستون فقرات چقدر در ایران شیوع دارد؟
مثل کشورهای دیگر بسیار شایع است، از کمردرد که تقریبا هرکسی در زندگی‌اش یک بار تجربه کرده (تقریبا صددرصد جمعیت جهان یک بار کمردرد را تجربه کرده) تا مشکلات وسیع‌تر مانند تروماهای بسیار شدیدی که باعث ضایعات نخاعی می‌شود. درحال‌حاضر برای انجام جراحی‌های ستون فقرات به صورت کم‌تهاجمی که من خودم در آلمان انجام می‌دهم، در ایران نیز می‌توانیم 30 الی 40 درصد را اجرا و درمان کنیم.
  مگر همه مراکز درمانی این امکانات را ندارند؟
متأسفانه خیر. البته تجهیزات و پرستار خیلی خاصی نیاز ندارد. دستیاران تخصصی بسیار سریع آموزش می‌گیرند چون در نهایت کسی که ستون فقرات کار کرده، می‌تواند به سرعت بیاموزد.
 به نظر شما در کشور ما علل مشکلات ستون فقرات که نیاز به جراحی پیدا می‌کند، چیست؟
مثل کشورهای دیگر مسائل تحلیل‌برنده ستون فقرات مطرح است. البته یک دلیل بزرگ که هنوز نتوانسته‌ایم علت اصلی آن را پیدا کنیم، ژن است. در ژنتیک حتما مسائلی وجود دارد که در خانواده‌هایی این مشکلات بیشتر دیده می‌شود. اما به‌هرحال اکثر بیماری‌های ستون فقرات، تحلیل‌برنده یا دژنراتیو هستند، یعنی به مرور زمان باعث خرابی‌های دیسک یا مفاصل ستون فقرات می‌شود، مثل آرتروز که به‌واسطه تحلیل‌رفتن مایع بین غضروفی به وجود می‌آید.
  در ایران بحث سن و سال مطرح است؟
متأسفانه در سنین خیلی پایین هم شاهد هستیم و به‌همین‌دلیل است که ژنتیک بیشتر نقش دارد یعنی بحث علل‌یابی در ژنتیک ممکن است بیشتر کمک‌کننده باشد. چون الان سن 13 سال هم داریم که همواره فقط ورزش کرده اما الان دچار دیسک شده است.
  تغذیه چه تأثیری دارد؟
در خانواده‌هایی شاهد این مشکلات هستیم که تغذیه را خوب مراعات کرده‌اند. فرزندان رشته‌های ورزشی خوبی را که برای ستون فقرات مناسب هستند (مثل شنا)، انجام داده‌‌اند اما باز هم شاهد این مشکل هستیم. صددرصد این مسائل به ژنتیک برمی‌گردد که هنوز علتش کشف نشده است. الان علت‌یابی مهم نیست، مهم این است که چون این بیماری بسیار شایع است، بتوانیم درمان‌های خوبی را به بیماران ارائه دهیم که بتوانند مثل قبل به زندگی عادی ادامه دهند.
 قبول دارید که بیش از 95 درصد مشکلات کمر درد نیاز به جراحی ندارد؟
اگر به موقع کشف شود، نیاز به جراحی ندارد. نمی‌توانم این آمار را تأیید یا رد کنم. 95 درصد، آمار بسیار بالایی است و نمی‌توان به راحتی این را گفت چون باید مطالعات پژوهشی و آماری صورت بگیرد تا به رقم درستی برسیم. اما مسلم آنکه خیلی از مواقع اگر به‌موقع اقدام کنیم یا موقعی که بیمار اقدام كرده و به پزشک مراجعه کرده، با دقت جلو برویم و فورا جراحی را توصیه نکنیم. بسیاری اوقات، مشکلات با صبرکردن یا با روش‌های کم‌تهاجمی (که بدون جراحی باز خواهد بود)، قابل حل است.
 در ایران درمان دیسک کمر با لیزر مطرح است. آیا این نوع درمان صحت دارد؟
لیزر دیسککتومی یا در اصطلاح «PLDD»، همواره مطرح بوده است که دیسک جمع می‌شود و کاملا برداشته نمی‌شود. البته هم‌اکنون مراحل بالاتری از لیزر داریم، یعنی به مرور زمان درمان‌هایی می‌آید که در راستای درمان دردها هستند و نه در واقع علاج که فرکانس‌های رادیویی هستند. طبق مطالعات بین‌المللی، عوارض نوع خاصی از درمان که چهار فرکانس رادیویی با هم از یک دستگاه بیرون می‌آید، مدام کمتر و کمتر می‌شود. در گذشته لیزر احتمال سوختگی‌های عصبی را به همراه داشت و درخصوص امواج رادیویی، احتمالاتی مانند نکروز و ازبین‌رفتن بافت سالم محیط عمل را داشتیم. اما در مطالعات روی حیوانات حتی دیدیم که دیسک‌ها از طریق جدیدترین نوع (از نوع ریزا دیسک)، هیچ علامت منفی‌ای ندارد یعنی دیسک می‌تواند برداشته یا کوچک شود، بدون اینکه هیچ آسیبی به بافت سالم وارد شود. اینها همه پیشرفت‌هایی است که در این زمینه حاصل ‌شده است اما نباید سوءتعبیر کرد.
ما این کارها را که اینترونشن نامیده می‌شوند در سطح بین‌المللی (هم آموزش و هم درمان) در انجمن انجام می‌دهیم که اکنون مرکز آن در ایران زیر نظر خودم در مطبم و در بیمارستان عرفان نیایش است.
 گفته می‌شود از لیزر به‌عنوان چاقوی جراحی استفاده می‌شود؛ آیا در دیسک هم همین‌طور است؟
خیر. از لیزر به‌عنوان یک عامل تبخیرکننده بافت استفاده می‌شود و اینکه در قسمت‌هایی که دسترسی نیست، از طریق پوست اگر با لیزر وارد ناحیه شویم، با حرارتی که به وجود می‌آورد، بافت را تبخیر می‌کنیم یا با فرکانس‌های رادیویی باعث می‌شویم دیسک جمع شود. روش‌های مختلفی هم به صورت تکمیلی به وجود آمده که استفاده از «ازن»های مختلف است. همه این روش‌ها خوب و عملی هستند و اگر صحیح آموخته و استفاده شود، مسلما به بیمار کمک می‌کند و موجب پیشرفت بهداشت ستون فقرات در هر جامعه می‌شود ولی به شرط اینکه هم آموزش صحیح باشد هم دید پزشک، باید دید علمی و صحیح باشد و همچنین بیماران خوب توجیه شده باشند.
 یکی از بحث‌ها در ستون فقرات، پوکی استخوان است که روش‌هایی مانند استفاده از سیمان استخوانی مطرح است. در این مورد توضیح دهید.
خیلی وقت‌ها شاهد شکستگی‌های ناگهانی مهره‌ها هستیم که به دلیل پوکی استخوان است. گاهی اوقات ناگهان بیمار بدون اینکه کار خاصی انجام دهد، مثلا به خاطر عطسه دچار شکستگی مهره می‌شود. این در زمانی که پوکی استخوان بسیار شدید است، رخ می‌دهد و نیاز به پیگیری و کارهای تشخیصی خاص دارد. راه‌حل‌هایی به نام «کایفوپلاستی» یا «ورتبروپلاستی» وجود دارد که اصول آن تزریق سیمان مخصوص استخوانی، داخل شکستگی‌های استخوان است و واقعا کمک‌کننده خواهد بود و می‌تواند جلوی جراحی‌های وسیع را بگیرد اما مهم این است که خوب تشخیص داده شود. یعنی تشخیص‌های تکمیلی انجام شده باشد و بدانیم بیمار برای انجام این تکنیک کاندیداي صددرصد مناسبی است نه اینکه صرفا برای انجام یک تکنیک اقدام کنیم. در این صورت این کار نه علمی خواهد بود و نه در پیشبرد متد جدید مؤثر است بلکه می‌تواند نقش منفی ایفا کند، مگر اینکه با فکر و تدبیر انجام شود.
 گویا در بین بیماران شما چهره‌های سرشناس و سیاسی هم وجود دارند.
باعث افتخار من است که مردم به من اعتماد دارند و من هم این لیاقت را دارم که خدماتی ارائه دهم. البته من مسئولان کشورهای مختلف را هم در کشور خود درمان کردم. یکی از مهم‌ترین‌ افراد که به من لطف داشتند، مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی بود. وی همواره من را امیدوار می‌کردند که از سنگ‌اندازی‌ها ناامید نشوم و می‌گفتند برای خدمت‌رسانی انسان باید جلو برود. اما آنچه برایم خیلی جالب بود، اینکه روز قبل از فوت ایشان در بیمارستان امیرالمؤمنین بودم و ناراحت از اینکه برای جراحی در اتاق عمل، به تجهیزات و فضایی نیاز داشتیم. با اینکه به دستور ایشان تجهیزات تهیه شده بود اما راه‌اندازی و شروع به کار صورت نمی‌گرفت. مرحوم رفسنجانی روز قبل از فوتش با من تماس گرفت و پیگیری کرد. وی با آن همه مشغله، به فکر مردم و آن ناحیه محروم بودند و می‌دانستند من واقعا می‌خواهم فعالیت کنم. حس کرده بودند کسی می‌خواهد کاری کند و می‌خواست کمکی به من کنند. عرض کردم گویا دستگاه به بیمارستان آمده و به دلایلی که اطلاع ندارم، هنوز نمی‌توانیم استفاده کنیم. وی گفت فردی را مأمور پیگیری کردند که دنبال این کارها را خواهد گرفت و پیگیر روال اداری کارها خواهد بود. مسائل اداری و بوروکراتیک که واقعا عقب‌انداختنش بد است. این تجهیزات، اتاق خاصی نیاز دارد که سرب‌کوبی شده باشد.
  درمان ضایعات نخاعی بر اثر تروما یا تصادف، یکی از موارد مهم در دنیاست. آیا دانش پزشکی توانسته برای ترمیم بافت به این بیماران کمک کند؟
تحقیقات زیادی در این خصوص در حال انجام است، چه در زمینه مهندسی پزشکی، فیزیک و پزشکی که مراکز تحقیقاتی و انستیتوهای مختلف علمی در این مورد کار می‌کنند؛ منتها اینکه به‌طور یقین بتوانیم بگوییم خارج از بحث تحقیقات آزمایشگاهی قابلیت انجام روی انسان را دارد، هنوز به صورت بین‌المللی ارائه نشده و اگر هم در بعضی نقاط جهان مطرح می‌شود، به دلیل احتمال اجازه موردی توسط کمیسیون‌های اخلاق پزشکی است. در چین مدتی، سلول‌های بنیادی کشت داده شد، روی بیمار ایمپلنت می‌شد ولی این کار از نظر علمی در جوامع بین‌الملل ثابت نشده که کمک‌کننده درمان باشد و فعلا باید آن را در حد آزمایش در نظر گرفت. درحال‌حاضر به صورت درمانی که به شکل بین‌المللی تعریف کرده و به همه پیشنهاد دهیم، وجود ندارد و بیان‌کردن آن در جامعه شاید باعث ایجاد توقع شود که اخلاقی نیست.
 چندی‌قبل سلول‌درمانی و سلول‌های شوآن در دانشگاه تهران مطرح شده بود. نتیجه موثقی دارید؟
اطلاعی از نتیجه ندارم و مایل به صحبت در مورد آن نیستم اما به‌هرحال درمان این عارضه خیلی پیچیده و حساس است و به دلیل همین حساس‌بودن و اینکه همه جوامع گوش به زنگ هستند، باید بحث اخلاقی‌ آن نیز مورد توجه قرار گیرد. به نظرم بحث اخلاق پزشکی در کمیسیون‌های مختلف اخلاق پزشکی در هر جامعه تعریف شده و بعد از تأییدشدن به مجامع علمی بین‌المللی ارائه می‌شود.
 در آلمان در این زمینه کاری انجام شده است؟
در حد کار آزمایشگاهی انجام شده است.
 به‌دلیل همکاری با جناب پروفسور «سمیعی»، آیا در زمینه قاعده جمجمه هم فعالیت دارید؟
فعلا خیر. البته در اعمال جراحی قاعده جمجمه نیز در زمان تحصیل و حین فعالیت آموزشی جراحی اعصاب و همراهی با پروفسور «مجید سمیعی»، سروکار داشتم و دارم. اما جزء پیگیری‌های مورد علاقه من نیست و همه کوششم در زمینه جراحی‌های کم‌تهاجمی ستون فقرات است.
 در غرب تهران مرکز مغز و اعصابی در حال راه‌اندازی است. آیا از شما دعوت به کار کرده‌اند؟
اگر فعالیت آن مرکز شروع شود و درصورتی‌که به این‌جانب هم اعلام کنند در خدمت خواهم بود ولی فعلا هیچ همکاری‌اي‌ ندارم. هرجا بتوانم کمک کنم باعث خوشحالی است به شرط اینکه از صحت و سلامت آن مطمئن باشم.
 یکی از کارهای ارزشمند شما درمان جانبازان و مصدومان جنگ تحمیلی است.
بله. باید در نظر داشت همه جامعه به جانبازان مدیون هستند. با سن‌وسالی که دارم، اکثر هم‌سن‌های من جانباز یا شهید شدند ولی من این موقعیت را داشتم تحصیل کنم و فعالیت علمی داشته باشم. به‌همین‌دلیل علاقه‌مند بودم به خودشان و خانواده‌شان خدمات ارائه دهم که در این زمینه نیز موفق بودم. احساس می‌کنم بازتاب خوبی از این کار می‌گیرم. بنیاد شهدا و ایثارگران در جریان است که من به این موضوع بسیار علاقه‌مند بوده و هستم. شروع کارهای درمانی برای جانبازان از بیمارستان ساسان بود و همواره خود را وابسته به آنجا حس می‌کنم. اگرچه متأسفانه از نظر وسایل و تجهیزات کمبود وجود دارد. البته اگر قرار باشد خدمات را به صورت صددرصد ارائه دهیم، نیازمند وسایلی ماندگار در بیمارستان هستیم، مثلا میکروسکوپ که به طور دائم کاربرد دارد. میکروسکوپ بیمارستان قدیمی بود ولی با آن کار می‌کردیم و من آرزو می‌کردم زودتر میکروسکوپ مدرنی مشابه آنچه در بیمارستان عرفان داریم، برایمان تهیه شود. البته در مدتی که در بیمارستان ساسان فعالیت داشتم تجهیزات مختلفی فراهم شد.
 در مورد جراحی‌هایتان برای جانبازان، خاطره‌ای بیان کنید. موردی شنیدم که ترکشی را از ناحیه‌ای حساس کنار نخاع و عروق یک جانباز با موفقیت خارج کرده‌اید؟
خاطره فراوان دارم. جانبازی بود که ترکش نسبتا تیزی در ناحیه محل اتصال قاعده جمجمه به گردن داشت. دقیقا نزدیک یکی از سرخرگ‌های مهم خون‌رسان مغز و بصل‌النخاع که او از وجود این ترکش بسیار رنج می‌برد. دلیلش هم فقط این نبود که ترکش در روزهای گرم (همان‌طور که خیلی از جانبازان می‌گویند)، به‌علت داغ‌شدن اذیت می‌کرد و موجب درد می‌شد، بلکه به‌دلیل نزدیکی به عروق حساس و خطرناک، هر لحظه احتمال خونریزی وجود داشت. هر بار که فشار خون بالا می‌رفت، خونریزی کوچکی به وجود می‌آمد. ما فکر می‌کردیم احتمال دارد فشار خون باعث بادکردن رگ شود، واقعا نمی‌توانستیم علت دقیق آن را متوجه شویم اما جانباز رنج می‌کشید. متأسفانه دو بار هم سعی شده بود ولی امکان خارج کردنش نبود. با توکل به خدا مجدد این اقدام را با استفاده از دستگاه فلوروسکوپی (نوعی دستگاه تصویربرداری) که از بیمارستان خاتم‌الانبیاء به بیمارستان ساسان آوردیم و با کمک میکروسکوپ انجام دادیم، توانستیم ترکش را خارج کنیم. جای خیلی بد و خطرناکی بود.
 یعنی هر لحظه ممکن بود به نخاع آسیب برسد یا عروق پاره شود.
به‌هرحال هر چیزی ممکن بود. جانباز اهل لرستان بود و بسیار زجر می‌کشید و بعد از آن حالش خوب شد. در تماس هستیم، می‌گوید زندگی دوباره به او داده شده و دردهایش از بین رفته. بیمار خیلی قدرشناسی است.
 با این موارد باز هم مواجه شده‌اید؟
خیلی زیاد. انواع و اقسام آن را داشتم. بیش از ‌هزارو 400 جانباز جنگ تحمیلی را در دو دهه اخیر جراحی بسته یا باز کرده‌ام. از سال 1997 تاکنون خدمت کردم. جانبازی که مبتلا به عارضه «آرنولد کیاری» بود و من درباره آن مقالات زیادی نوشته‌ام. این جانباز آزاده در شکنجه‌گاه‌های بعث ضربات بسیار شدیدی در جمجمه و گردنش اصابت کرده بود و به‌واسطه شکستگی‌هایی که بد جوش خورده بود، این بیماری برایش به وجود آمده بود. در این عارضه به‌جای اینکه مخچه در قاعده جمجمه پایان یابد، مخچه در سوراخی که قاعده جمجمه را به گردن و بصل‌النخاع را به نخاع وصل می‌کند، قرار گرفته بود و آن مسیر را تنگ کرده بود. این بیماری در اصل مادرزاد است ولی به‌دلیل شکنجه‌های فراوان برای این جانباز به وجود آمده بود. ایشان را با روشی خاص عمل کردیم و خدا را شکر حالش خیلی خوب است. جانباز آزاده‌ای داشتیم که تعریف می‌کرد داخل کانال نخاعی‌شان نوعی آمپول می‌زدند که یا به‌دلیل شکنجه بوده یا برای تسکین درد، ‌اما دچار بیماری‌ «آراخنوپاتی» شده بودند؛ یعنی چسبندگی‌های شدیدی داخل ریشه‌های دم‌اسبی که در آب نخاع شناور هستند و بیمار دچار علائم عدم کنترل مدفوع و تخلیه ادرار شده بود.
 با چه روشی این جانباز را درمان کردید؟
با تکنیک‌های کم‌تهاجمی در راستای درمان درد و خوشحالم که می‌توانم برای درمان درد کمک کنم. چون واقعا زندگی را دگرگون می‌کند. وقتی انسان درد مزمنی داشته باشد، زندگی عادی ندارد، وقتی می‌توان حتی قسمتی از درد را از این راه‌ها بدون تهاجم کم کرد، در کیفیت زندگی‌ بسیار تأثیرگذار است.
 متخصصان بیهوشی هستند که فلوشیپ درد نیز دارند. با این افراد ارتباط تخصصی دارید؟
همکاری داریم. حدود یک سال و 9 ماه در بیمارستان شهدای تجریش همکاری داشتم. هفته‌ای یک جلسه در کلینیک درد چندتخصصی حضور داشتم، یکی از همکاران که مسئول فلوشیپ درد بود، از من دعوت کرد و من آنجا رسما فعال بودم. اکنون در دانشگاه آزاد سعی‌ می‌کنیم این کار را ادامه دهیم.
مایلم فعالیت‌های کم‌تهاجمی ستون فقرات را با آموزش‌های مدون که پروپوزال‌هایش را نیز نوشته‌ام و منتظرم جایگاه‌ها مشخص شود، ارائه دهم. رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، جناب دکتر ابطحی نظر مساعدی درباره این کار دارند. به من بسیار محبت دارند و امیدوارم بتوانیم کارهای مثبتی انجام دهیم. به‌هرحال علاقه شخصی من آموزش است و می‌خواهم آنچه را می‌دانم به دیگران بیاموزم. متأسفانه آنچه مانع این کار می‌شود و به همان نسبت من را دلسرد می‌کند، موانع پیش‌پاافتاده و عجیبی است که می‌تواند در جامعه‌ای پیشرفته وجود نداشته باشد.
 زمانی که در آلمان بودید، جانبازان را به آنجا اعزام می‌کردند؟
بله زیاد.
 الان هم این وضعیت هست؟
چیزی نیست که بخواهیم و نتوانیم ارائه دهیم. حداقل در رابطه با جراحی مغز و اعصاب، می‌توانم با قاطعیت بگویم، چیزی در این رشته نیست که در دنیا بتوان ارائه داد و ما در ایران نتوانیم. فقط گاهی کمبود وسایل مانع می‌شود؛ این مشکل را بیمارستان‌های خصوصی حل کرده‌اند.
 جراحی‌های ستون فقرات و اعصاب جزء جراحی‌های گران هستند؟
اگر از لوازم و وسایل استفاده شود، بله.
 در مقایسه با سایر نقاط دنیا هم همین‌طور است؟
بله. چون در جراحی مغز و اعصاب، دیسیپلین‌های متفاوتی وارد شده‌اند. الان می‌توانید یک تومور مغزی را با روش معمولی خارج کنید، می‌توانید تمام خدماتی که برای بالابردن کیفیت جراحی و پایین‌آوردن ریسک‌های جراحی وجود دارد، ارائه دهید. مثل نویگیشن یعنی از مونیتورینگ حین جراحی استفاده می‌کنیم که مسیر را روشن و درصد خطاها را کم می‌کند. اگر حین جراحی قرار است مشکلی پیش بیاید، متوجه می‌شوید و اگر قرار است فشاری روی عصب‌ها باشد، باز هم متوجه می‌شوید. حتی می‌توان حین جراحی تصویربرداری و MRI داشت. اینها وسایلی است که در خدمت جراحی مغز و اعصاب قرار گرفته تا کیفیت جراحی را بالا ببرد، اما گران است.
 ولی ارزشمند است. شاید سه، چهار دهه قبل فردی را برای خارج‌کردن تومور مغزی جراحی می‌کردند ولی احتمال داشت به دلیل آسیب به نواحی حساس، قدرت تکلم، بینایی یا تحرک خود را از دست بدهد. اما اکنون این مشکلات کمتر شده است.
صددرصد همین‌طور است که گفتید.
 بیمه‌ها حمایت مناسبی دارند؟
می‌توانست خیلی بهتر باشد. البته وارد این جزئیات نمی‌شوم چون اطلاع ندارم. اما می‌دانم تعرفه‌هایی که ما داریم در رابطه با کارهایی که در سطح بین‌الملل ارائه می‌شود، بسیار پایین است. هنوز با وجود این تعرفه‌های پایین، پوشش مناسب را از طریق بیمه‌ها شاهد نیستیم. بیمارستان‌ها و پزشکان ناراضی هستند چون بیمه‌ها را به‌موقع پرداخت نمی‌کنند، بیماران هم ناراضی‌اند چون بیمه‌ها پرداخت حداکثری نمی‌کنند. این یک معضل است.
 درحال‌حاضر عضو چه انجمن‌هایی هستید؟
عضو انجمن جراحی‌های کم‌تهاجمی ستون فقرات اروپا (smiss)، عضو انجمن جراحی مغز و اعصاب آلمان، عضو انجمن جراحی ستون فقرات آلمان، انجمن جراحی ستون فقرات اروپا و... هستم
  چه برنامه‌هایی پیش‌رو دارید؟
هدفمان در راستای آموزش کارهای کم‌تهاجمی ستون فقرات است. در بیمارستان‌های مختلف به‌ویژه بیمارستان امیرالمؤمنین (که متعلق به دانشگاه آزاد است) و منطقه‌های اطراف فعالیت می‌کنم. امیدوارم اگر حمایت شویم، واقعا ‌بتوانیم کارهای عالی انجام دهیم. در راستای پوشش خدماتی بیماری‌های ستون فقرات آن ناحیه از تهران، چون در تقاطع اتوبان‌های زیادی است، می‌تواند به مصدومان کمک‌رسانی کند.
 برنامه‌تان ماندن در ایران و خدمت به هموطنانتان است؟
ان‌شاءالله... . من در سنین جوانی به ایران برگشتم و شروع به خدمت‌رسانی کردم. برعکس این اتفاق، اغلب افراد در این سنین از ایران می‌روند یا در سنین خیلی بالا باز می‌گردند. اثبات من برای علاقه به کشورم و خدمت‌رسانی به مردمم این است که در 36سالگی به ایران برگشتم.
 پسر پروفسور «سمیعی» هم در همان فاز بود که به درجه پروفسوری رسید.
بله.
 برای گروه‌های مختلف سنی چه توصیه‌ای جهت مراقبت از ستون فقراتشان دارید؟
اگر در خانواده‌ای هستند که مشکلات ستون فقرات شناخته‌شده دارند، مثل خانواده‌هایی که مشکلات قلبی، روده‌ای و معده دارند، باید به‌موقع به پزشک مراجعه کنند و به صورت عمومی معاینه شوند. باید بهداشت ستون فقرات از کودکی در مدارس آموزش داده شود چون از دبستان، پشت‌میزنشستن شروع می‌شود. منظورم این است که نباید به‌عنوان مثال پسر نوجوان با جثه‌ای درشت‌ را پشت میز تحریر کلاس پنجم بنشانند، این صحیح نیست. در ساختار نیمکت‌ها و نشستن‌ها ارگونومی باید رعایت شود. در ادارات طرز نشستن پشت سیستم‌ خیلی مهم است. گاهی طوری می‌نشینند که طرز قرارگرفتن مهره‌های گردنشان خیلی راحت قابل تصحیح است، یعنی می‌توانستند صندلی را درست تنظیم کنند یا جای قرارگرفتن سیستم روی میز تحریرشان را اصلاح کنند. اینها بهداشت ستون فقرات است. حالت درست این است که مستقیم و با فاصله خاصی بتوانید به مونیتور نگاه کنید. اگر کسی نزدیک‌‌بین است، فاصله را کمتر کند. بهداشت ستون فقرات در مجموع شاید جزوه‌ای 30صفحه‌ای است که به زبان‌های مختلف در بازار و اینترنت موجود است. کافی است شکل‌هایش را ببینید. برای مثال در این جزوه، راهنمایی‌هایی برای بلندکردن وسایل یا گذاشتن اشیا در قفسه کمد وجود دارد. بسیاری از نکات مهم در سایتی که برای این منظور طراحی کردیم (www.babapour.com) درج شده است.