بازبینی تعریف امنیت در روابط بین‌الملل

صلاح‌الدین هرسنی* - کنفرانس امنیتی مونیخ که جمعه 17 فوریه در مرکز ایالت بایرن آغاز شده بود، دیروز به کار خود پایان داد. کنفرانس امسال مونیخ با توجه به دستور کار خود، نسبت به دوره‌های قبل، بیشتر در کانون توجه رسانه‌ها قرار داشت چراکه در آغاز فصل تازه‌ای از بی‌نظمی جهانی و منطقه‌ای، بازبینی مقوله امنیت و جایگاه آن در روابط بین‌الملل، ضرورتی گریزناپذیر به حساب می‌آید.
در این راستا و بیشتر به جهت آنکه جهان در شرایط کنونی با چالش‌های امنیتی و سیاسی بسیاری روبه‌رو است، این کنفرانس فرصتی را به وجود آورد که «ایران» در کنار سایر موضوعات اجلاس بیش از همیشه مطرح شود.
در این ارتباط مایک پنس، معاون اول دولت دونالد ترامپ به تکرار دعاوی یک ماه گذشته دولت جدید آمریکا علیه کشورمان پرداخت و دوباره ایران را اصلی‌ترین کشور حامی تروریسم در جهان و منطقه خاورمیانه خطاب کرد. وی همچنین خطر بالقوه ایران را چالش مهم امنیتی حال حاضر آمریکا و هم‌پیمانانش در منطقه دانست و گفت: ایران به رفتارهای خود برای برهم زدن ثبات منطقه خاورمیانه ادامه می‌دهد و به لطف برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی در قالب برجام و توافق هسته‌ای اکنون ایران منابع اضافی و بیشتری برای تقویت این رفتارهای خود دارد. تحت حاکمیت دولت دونالد ترامپ، ایالات متحده کاملا متعهد است اطمینان حاصل کند که ایران هیچ‌گاه به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند به‌گونه‌ای که قادر به تهدید آمریکا و متحدانش در منطقه به ویژه اسراییل نباشد.
تردیدی نیست که این اظهارات مقامات آمریکا در کنفرانس مونیخ را باید فصل تازه‌ای از تنش در روابط دانست و به معنای آن است که دولت ترامپ همه منابع خود را برای محدودسازی ایران و تعیین‌کنندگی نقش آن در منطقه به کار می‌گیرند. غیرمنتظره هم نیست که با توجه به بزرگنمایی تهدید ایران، آمریکا بتواند سیاست‌های معطوف به همبستگی و چند‌جانبه‌گرایی را علیه ایران سازماندهی و سایر قدرت‌های بزرگ از جمله انگلستان و مجموعه‌های اسراییل‌محور را همراه خود کند. هدف عمومی آمریکا در این سیاست تعقیب راهبرد مهار و بازدارندگی آن هم با امید به ایجاد تغییر در مواضع ایران است به این معنی که اگر ایران در فضای همکاری‌جویانه با سیاست بین‌الملل ایفای نقش کند در آن شرایط به نتایج مثبت راهبردی نایل خواهد شد.


برای عبور از این مرحله ایران دو راه پیش‌رو دارد؛ اول واکنش متقابل مبتنی بر شدت عمل در حوزه‌هایی است که آمریکا در آن حوزه‌ها منافع حیاتی دارد و دوم آنکه ایران بتواند به منظور تداوم نقش در منطقه و خروج از وضعیت مهار در چارچوب‌های موردنظر آمریکا رفتار کند. این امر به معنای آن است که نه‌تنها سیاست‌های مورد پیگیری آمریکا در قالب و قاعده خاصی ارائه می‌شود بلکه آنان مساله محدودیت‌های زمانی را نیز مورد تاکید قرار می‌دهند. بدون شک گزینه دوم متضمن مطلوبیت‌های راهبردی بیشتری برای ایران است زیرا شرایط را برای تعیین‌کنندگی نقش در منطقه فراهم می‌کند و از بدبینی‌های امنیتی در منطقه خواهد کاست و از همه مهم‌تر آنکه دو کشور در فضای اعتماد بیشتری ایفای نقش می‌کنند.
این راهبرد جدید آمریکا که بر مهار و بازدارندگی تاکید می‌کند، محققا بدون واکنش متقابل ایران نخواهد بود. رویکرد دولت جدید آمریکا نسبت به توافق هسته‌ای خواهد بود؛ توافقی که ترامپ دو روز قبل از برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ و در دیدار با نخست‌وزیر اسراییل، بنیامین نتانیاهو، مجددا آن را بد توصیف کرد.
* مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com