عاشقیم!

این شماره پنج هزارم آفتاب یزد است که پیش روی شماست.کسانیکه اندکی در حال و هوای مطبوعات بوده‌اند دقیقا می‌دانند و می‌فهمند معنی دقیق این گزاره چیست. در این روزگار نامحمود، روزنامه‌نگاری و روزنامه منتشر کردن ...

بی‌گمان وقتی چنین می‌گوییم این پرسش مطرح می‌شود که اگر اوضاع اینقدر «قمر در عقرب» است پس چرا روزنامه منتشر می‌کنید؟مگر سری را که درد نمی‌کند دستمال می‌بندند؟ الحمدلله جماعت روزنامه چی، هم با سواد هستند هم اهل کمالات و هم مستعد.
طبعا با چنین خصوصیاتی در صنوف دیگری مشغول گردند حداقل شرایط اقتصادی شان به مراتب بهتر از اوضاع کنونی است و یا دغدغه آنچنانی ندارند و شب هنگام سر آسوده بر بالین می‌گذارند.


این سوال بحق و بجاست اما پاسخ‌اش یک واژه بیشتر نیست؛ «عشق...». باری. این عشق و علاقه بی‌حد و حصر است که موجب شده علی‌رغم تمام خطرات، نواقص، کمبودها، کم تحملی‌ها و... به پنج هزارمین شماره برسیم. بی‌تردید اگر این عشق در وجود من و تمام همکارانم نمی‌بود پنج هزار شماره که سهل است به شماره سوم هم نمی‌رسیدیم. خیلی‌ها آمدند، تلاش کردند، نتوانستند و رفتند؛ چرا که عاشق نبودند؛ عاشق کاغذ، کلمه، قلم و آگاهی. این‌ها را گفتم پس بگذارید صریح تر باشم؛ این عشق یک عشق ساده نیست البته. عشقی مقدس و پاک است. خداوند متعال در قرآن کریم، مگر به قلم قسم نخورده است. کلمه و آگاهی هم زاده همین قلم مقدس هستند. فلذا این عشق ما عشقی مقدس است وبس.
در طول روزها ، ماه‌ها و سال‌های گذشته تلاش کردیم راست گفتار و نیکوکردار باشیم. تا آنجا که می‌باید حقیقت را گفتیم و نوشتیم. نه به سمت چپ غش کردیم و نه راست. وامدار و بدهکار هیچ گروه و شخصی نبودیم. منتصب و منتسب شدیم به این و آن اما ثابت کردیم بنده بی‌چون و چرای حقیقت هستیم؛ البته با رعایت برخی مصلحت‌های بلاوجه و باوجه! ولی در مجموع سعی کردیم مصلحت مردم را مصلحت محق بشناسیم و از جاده
ملت خارج نشویم. دروغ چرا! گاهی هل مان دادند در خاکی! اما بازگشتیم
به مسیر حق و حقیقت. مدعی هم نیستیم که اکنون صاف و پوست کنده حرف مردم را می‌زنیم. برخی اوقات واژه‌ها را کادوپیچ کردیم و تحویل مسئولان دادیم
تا به تریج قبایشان بر نخورد. ولی در عین حال
بادمجان دور قاب چین هم نبودیم.
بگذریم. درد ودل فراوان است و روا نیست بیش از این اسرار دل را هویدا کرد!
امیدوارم و امیدواریم این راه که برشمردیم تداوم داشته باشد. امیدوارم و امیدواریم خداوند متعال صبر و طاقت‌مان را افزون کند. امیدوارم و امیدواریم به حق این روزها که به نام شهید حق و حقیقت است روزی مجبور نباشیم سخن ناصوابی را درج کنیم. و در نهایت امیدوارم و امیدواریم روزنامه آفتاب یزد که به مردمی بودن خود می‌بالد از این حمایت محروم نگردد. ان‌شاءالله.