پاسخ‌های« نیلوفر شریفی»، به پرسش‌های «همدلی» درباره مجموعه شعرش سخن از زنانی است که در ظلمت و تاریکی‌اند

گفت‌گو کننده: وندیداد امین
در ابتدا، از خود، آثارتان و فعالیت‌هایتان بگویید.
به دلیل تحصیل وقفه‌ای در انتشار آثارم اتفاق افتاد، از این رو به دلیل فعالیتم در هنرهای تجسمی عکاسی و نقاشی. ترجمه و شعرهایم پراکنده بود. اما سرانجام بر مصائب زندگانی و تحصیل فائق آمدم و توانستم مجموعه شعرم را با وسواس بعد از سال‌ها نوشتن و پاک کردن به دست انتشار بسپارم در این میان فعالیت در زمینه هنرهای تجسمی برایم بسیار راهگشا بود چه در تقریر شعر و ترجمه متون ادبی و پژوهشی، کتاب‌های متعددی در دست انتشار دارم؛ از گزینه اشعار «هوگو کلاوس» تا «رمکو کامپرت»، «هرمان دِ کونینک» «یودیت هرزبرگ»، «میریام وان هی»، همچنین آنتالوژی شعر بلژیک و هلند که به زودی در دسترس علاقمندان قرارخواهد گرفت.
هجرت و دوری از وطن، چه اثراتی به روی ذهن و زبان شما به عنوان یک شاعر داشته است؟


نخستین تاثیر مهاجرت آشنایی با فرهنگ و آیین ممالک کشورهای دیگر است و شناخت تطبیقی و پی بُردن به زمینه هایِ فکری و زبانی قاعدتا تاثیر عمده ای در جهان بینی من در طی این سال ها داشت و برای مقابله با زبانی بیگانه باید روزها با زبان فارسی کلنجار می رفتم تا میراثِ پالوده یِ زبانِ مادری از یادم نرود و مدام با چند زبان پنجه در پنجه افکندم اما ضرورت و اهمیتِ زبان در بازخوانی آن است و کشور هلند در ادبیات معاصر شاعران و نویسندگان برجسته ای را آزموده است و از طرفی نقاش خوش نامی چون وانگوگ تحول عظیمی در هنرهای تجسمی در جهان به وجود آورد و خوانش آفرینه های بزرگان سیر عظیمی را در آرمان شهر من به وجود آورد.
نقش مخاطب (عادی و خاص) را در یک اثر ادبی خاصه شعر، چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ببینید همواره در طی ادوار تاریخ مخاطبان خاص و عام و حضور داشته‌اند اما نقش مخاطب هم می‌تواند راهگشا باشد هم خطرناک، شاعر باید با تلازم اجتماعی زمانه خویش قلمش را به رقص در بیاورد. اما نقش مخاطب هنگامی عرصه را بر شاعر تنگ خواهد کرد که شاعر بر اساس سلایق عده‌ای خاص شعر بسراید. به عنوان مثال «نیما» چقدر تنها بود حتی مخاطبان خاص نیز که خود دستی بر آتش داشتند شعرهای او را به سخره می‌گرفتند یا در ادبیاتِ کلاسیک ما حافظ چه رنجِ بزرگی را به جان خرید تا غزل‌های آسمانی خود از تاریخ عبور دهد.
بزرگترین دغدغه‌های خاص و عام یک شاعر چیست؟
شاعر راستین با توجه به آموزه‌های خود و نوع زندگانی‌اش هیمه جانش را می‌افروزد تا جهان را دیگر بار روشن سازد. یک شاعر در طول حیات خویش قطعا شعرهای خوب و معمولی را نیز منتشر می‌کند اما شاعر را تعهد و اخلاق‌ اجتماعی و نوع نگرش او به جهان متمایز می‌کند. شاعر خاص می‌کوشد تا میراث زبان و نیاکانش را اعتلا ببخشد. اما شاعر عام نمی‌تواند در توده‌های مردم رسوب کند اما تجربه نشان داده شاعران بزرگ هزینه‌های شگفتی پرداختند تا کلامشان در سرزمین قلب ها آشیانه‌ای نو به بلندایِ تاریخ بسازد.
نظرتان راجع به ادبیات کلاسیک ما چیست؟
ادبیات کلاسیک میراث بسیار گران‌بهایی است و شاعران کلاسیک ما پاسداران فرهنگ شرق‌اند، اما متاسفانه ما در حوزه نثر کم کاری داشتیم و از دیرباز توجه ما بیشتر به نظم معطوف بود تا نثر. و امروز یکی از دلایلی که ادبیات ما را در جهان از حرکت باز می‌دارد عدمِ تولید و موثر ادبیات داستانی و نمایشی است اما باید اذعان کرد گنجینه ادبیات ما در حوزه نظم آن چنان با شکوه است که اندیشمندانی چون گوته و فینترجرالد را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
آیا شعر را می‌شود دهه بندی کرد؟ چرا؟
من با دهه‌بندی شعر موافق نیستم اما می‌توان در پایان هر دهه‌ای به نوع نگاه شاعران و دستاوردهایِ آن‌ها نگریست زیرا یک اثر خوب و خلاق چون گنیجنه‌ای در نهاد خاک می‌ماند که تنها عبور زمان می‌تواند اصالتِ ذاتی آن را پدیدار سازد. از این رو با دهه‌بندی شعر تنها می‌توان مختصات فکری یک دهه را پذیرفت و دهه‌ای دیگر را انکار کرد هر چند اثر خوب خودش راه را بازخواهد شناخت.
وجه اشتراک هنر و ادبیات (شعر) کجاست؟ چه نسبتی باهم دارند؟
وجه اشتراک هنر خاصه ادبیات در تبارشناسی اندیشه و مضامین فکری است، اصالت و امکان هنر ترسیم یک فضای انسانی در ادوار مختلف تاریخ است به عنوان مثال وقتی قدرت رسانه ها چون امروز نبود مردم جهان با ادبیات یا موسیقی به تحرکات و مسائل اجتماعی پی می‌بردند اما امروز با جایگزینی تصویر و جهان مصور حتی موسیقی هم در سایه قرار دارد چه رسد به ادبیات، اما نسبت و هم خونی هنر در شکل ایده آلیستی خود رسیدن به یک مدینه فاضله است و آن هم جهانی عاری از خشونت و هراس است.
باتوجه به اثر اخیرتان که شاخصه زنانگی در آن مشهود است، چه موضعی در خصوص «جنسیت» در نوشتار دارید؟
هر انسانی به وسعت دریچه‌ای که در اختیار دارد می‌کوشد تا صدای غبار اندود خود را پرواز دهد، من از زنانی سخن گفتم در چهارگوشه جهان که در ظلمات و تاریکی فرو رفته بودند. زنانی یکسان با قدرت ادراکی مادرانه که تحجر و جنگ توانایی آن‌ها را کاسته بود. با نگاهی اجمالی به وضعیت خاورمیانه و غیرنظامیان که تیغ امپریالیسم آن‌ها را از میان دو نیم می‌کند زنانی که از تحصیل بازماندند و اجساد کودکانشان را از توده‌هایِ خاک بیرون کشیدند و به گیس‌هایِ برفی شان چنگ زدند تا به سرمایِ درون پی ببرند.
در صفحه 12 کتاب «نیلوفر نام دیگر زخم است؟» در بخشی از یک شعر اینگونه آمده است: باید/چهار بار نویسم/و پاک کنم درد را/زن را/ آیا می توان سرایشگر این سطور را شاعری دانست که مدام دغدغه های زن محورانه را مدنظر داشته است؟
دیدگاه شما با تناسب‌های معنایی در مجموعه «نیلوفر نام دیگر زخم است» کاملا صحیح است. من در مقام یک زن تمام تلاشم را به کار گرفتم تا جهان زنانه‌ای را ترسیم کنم. من در طی سفرهایی که داشتم به چشم این مسائل را با پوست و استخوان لمس کردم و فکر می‌کنم بعد از انقلاب نیما در شعر فارسی یکی از بدعت‌های ملموس که شعر فارسی را از بحران جغرافیایی نجات داد نوع نگاه شاعران به زندگی بود. من صرفا تجربه‌های شخصی‌ام را نوشتم و از این رو بسیار شادمانم که در برابر حقیقت چشم‌هایم را نبستم.
به نظر می‌رسد در این کتاب، از ظرفیت‌های صوتی واژگان استفاده ویژه‌ای شده،مثلا: صدای تو/شب ها/بو می کشد زخم را/خون را/منافذ پوست را/در این سطور، شاهد مردف ساختن «را» مفعولی در جهت تسریع سطر و افزایش طنین موسیقایی آن هستیم. نظرتان در این باره چیست؟
ببنیید یکی از کارکردهای مهم در شعر منثور ایجاد کارکردهای موسیقایی در بطن کلام است و این مهم در زیباشناسایی موسیقی بر پایه تکرار استوار است در نتیجه من برای رسیدن به یک ایده آل موسیقایی با توازن معنایی برای تشریح ابعاد حسی با رستاخیز درونی واژگانی می‌خواستم این آمیزه روانی محتوم را به تصویر بکشم و شاید این کنش روانی پرسونایِ متن را به سمت و سویِ دیگری ببرد برای تاویل و آگاهی بیشتر. به تعبیر هگل آن چه موسیقی از آن خود می‌داند همان اعماق زندگانی درون شخص است، موسیقی هنر روح است و به طور مستقیم به روح خطاب می‌شود.
از میان گفت‌و گو
هرچند کتاب قطر چندانی ندارد، اما در لابه‌لای صفحاتش، اغلب شاهد شعرهای نسبتا کوتاهی نیستیم. نظرتان چیست؟
همانگونه که نوشتن شعر کوتاه دشوار است من بر این باورم نوشتن شعر خوب با ساختاری بلند نیز کار بسیار دشواری‌ است و من ترجیح می‌دهم ابعاد حسی و روانی‌ام را در ساختی بسیار گسترده القا کنم زیرا این چنین می‌توان در زمان سفر کرد و از جغرافیایِ محدود گریخت و از طرفی زن همواره نیازمند آن بوده که منویات درونی‌اش را با کلام از پس حصارها آزاد نماید.
به نظر می‌رسد شما شاعری هستید که در این مجموعه نه تماما، اما بخش زیادی را آیینه‌دار غبن و اجحاف تاریخی نسبت به جنس زن شده‌اید. نظرتان چیست؟
اجحاف تاریخی به زن صرفا منوط به جغرافیای خاصی نیست شما امروز هم در اعماق آفریقا مشاهده می‌کنید چگونه زن را به ورطه هولناک مرگ می‌برند شاید جنسیت و توان عضلانی زن دلیل عمده این فرایند باشد اما زنان همواره در طول تاریخ اثبات کردند با مهر وعطوفت خود می‌توانند بر مشکلات فائق شوند اما آن جا که ارزش‌ها لگد مال می‌شوند جنسیت مطرح نیست بلکه نام انسان است که در خاموشی فرو می‌رود.
ساخت زبانی و چیدمان واژگانی این اشعار آن چنان تصنعی و تئوری زده نیستند. درعین حال لایه‌های تعمقی در این اشعار قابل تاملند. نظرتان راجع به این نوع ساخت متشخص چیست؟
من بر این باورم ساختار یک اثر هنری را اندیشه می‌سازد زیرا تناسب‌ها معنایی و مفهومی که در لایه زبان تعبیه می‌شوند نسبت به هسته اصلی و مرکز حرکت می‌کنند و در هستی متن جاری می‌شوند و زبان عملکرد و تواناییِ ذهن است که چون نخی محو اندیشه را به هم پیوند می‌زند. اما در ادامه سوالتان باید بگویم این متن است که تولید تئوری را خلق می‌کند. اگر متنی خلق نشود تئوری نیز یکسره وجود نخواهد داشت و منتقد همواره پشتِ سر مولف حرکت می‌کند تا نقاط موثر و ضعف متن را تشریح کند.
چه پیشنهادی برای نوآمدگان عرصه شعر دارید؟
ویتگنشتاین معتقد بود جهان ما را کلمات می‌سازند و من ضمن آموختن تلاش می‌کنم دامنه واژگانم را وسعتی نو ببخشم زیرا همواره بر این باور که تنها گستره علم بشر می‌تواند او را نجات بخشد.
و سخن پایانی؟
امیدوارم صنعت چاپ کتاب در ایران همواره بالنده باشد زیرا با رکودی که پیش آمده دریغ است انتشار کتاب‌ها محدود به 200 نسخه باشد در سرزمینی که بر بلندای رفیع آن شاعرانی چون خیام و مولوی سخن می‌رانند باید مولفان را حمایت کرد زیرا فردای این سرزمین با قلم ساخته خواهد شد.
سایر اخبار این روزنامه
انتظارات رئیس جمهور از متولی بازار مسکن افق وزارت راه و شهرسازی در ۴ سال آینده چیست؟ سیطره طبل‌ها و جای خالی برنامه‌های معارف‌محور در مناسک عاشورا رییس جمهوری در جمع سران کشورهای عضو سازمان ملل متحد: اعتدال منش و روش ملت بزرگ ایران است پاسخ‌های« نیلوفر شریفی»، به پرسش‌های «همدلی» درباره مجموعه شعرش سخن از زنانی است که در ظلمت و تاریکی‌اند آتنای 7 ساله، دختر بچه‌ای در پارس‌آباد مغان بود که اوایل تیر ماه سال جاری به قتل رسید ایرانی‌ها و فقدان وجدان آینده‌نگر اجتماعی چیستی مسئله و موضوع آمار ۱۰ ساله مدیرعامل ستاد دیه کشور از موتورسورانی که جان خود را به‌واسطه رانندگی با این وسیله از دست می‌دهند واکنش ها در آمریکا به سخنان ضد ایرانی ترامپ در سازمان ملل این مرد مالیخولیایی بس نمی‌کند! عزت الله ضرغامی در دیدار با فرزند مهدی کروبی از ادامه حصر ابراز نارضایتی کرده است علم به بدنامی‌ها و معاملاتی که به اعضای خاندان سلطنتی نسبت داده می‌شد چندان توجهی نشان نداده است رییس جمهوری در جمع سران کشورهای عضو سازمان ملل متحد: اعتدال منش و روش ملت بزرگ ایران است