بهمن کشاورز در گفت‌وگو با «جهان صنعت»:

علی فراهانی- بهمن کشاورز، نیاز به معرفی چند کلمه‎ای معمول مصاحبه‌ها ندارد. برای گفت‌وگو با این چهره شناخته‌شده حقوقی باید هم آمار و ارقام گذشته و حال کانون وکلای دادگستری را بدانی و هم حافظه خوبی درباره تحولات چند سال اخیر این مرکز داشته باشی. کشاورز سال‌77 هجری شمسی وکیل جنجالی‌ترین پرونده تاریخ ایران بود. او زمانی‌که وکیل‌مدافع غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران بود، تعریف جدیدی از وکالت ارائه کرد. آن روزها در منصب وکیل مدافع در دادگاه‎ها نشسته بود‌ اما امروز در مقام رییس اتحادیه سراسری کانون‌های وکلای دادگستری ایران (اسکودا) است. کشاورز گلایه‎های زیادی از نامهربانان و اتهام‌زنندگان به کانون وکلا دارد‌ اما ترجیح می‎دهد کمتر درباره آنها صحبت کند. در ادامه گفت‌وگوی «جهان صنعت» با رییس اسکودا را می‌خوانید.
عده‎ای شما (کانون وکلا) را به انحصارطلبی متهم می‎کنند. عده‎ای دیگر نیز بر این باورند که کانون وکلا دچار فساد اداری شده است یعنی شبکه مافیای قدرتمندی مدیریت کانون وکلا را رهبری و هدایت می‎کند.
منظورتان را از وجود شبکه مافیای قدرتمند در کانون وکلا متوجه نمی‏‌شوم!
یعنی برخی اشخاص حقیقی یا حقوقی با‌نفوذی که در کانون وکلا دارند با دریافت پول‎های گزاف از متقاضیان آزمون وکالت، اسامی آنها را در کانون وکلای مرکز، ثبت رایانه‎ای می‎کنند و آن افراد خاص یا همان نورچشمی‎ها در این آزمون بدون هیچ تلاشی قبول می‎شوند. قبول دارم که اسامی پذیرفته‌شدگان از طریق سازمان سنجش اعلام می‌‏شود.


حالا من سوالی از این افراد دارم. آیا پول را به چنین اشخاصی داده‌اند و آیا در آزمون وکالت هم قبول شده‌اند یا خیر؟ احتمالا مبلغ تعیین شده را پرداخت کرده‌اند‌ اما نتوانسته‌اند آن را پس بگیرند و سرشان کلاه رفته است.
آیا شما وجود چنین شبکه‎ای را در کانون وکلا قبول دارید یا اصلا منکر فساد در این نهاد هستید؟
صددرصد و بدون کوچک‎ترین تردیدی می‌‏گویم که حرف‌های اینچنینی کاملا بی‏‎ربط است. نورچشمی‌ و هیچ مافیایی در کانون وکلا وجود ندارد. از سال 1372 یعنی زمانی که جذب کارآموزها شروع شده بود، برای جلوگیری از این مواردی که شما به آن اشاره کردید، کل کار را از زمان ثبت‌نام تا اعلام نتایج در اختیار سازمان سنجش قرار دادیم. ضمن اینکه هیچ‎کس طراحان سوالات آزمون وکالت را نمی‌‏شناسد و هر شخصی هم که بگوید «من طراح سوال هستم» بدانید دروغ می‎گوید. از طرفی نهادهای امنیتی و نظارتی کشور هم به این مساله به شدت حساسیت دارند و پیگیر هم هستند. البته زمانی‎که بنده افتخار تصدی کانون وکلای مرکز را داشتم، برخی آمدند و گفتند شخصی پیدا شده و می‏‌گوید من سوالات آزمون وکالت را دارم و فلان مبلغ می‌‏فروشد! من هم فوری دستور دادم تا مبلغ تعیین‌شده را از حسابداری بگیرند و با آن فرد مدعی قرار بگذارند.
جالب است بدانید شخص مدعی نه‌تنها در روز قرار حضور پیدا نکرد بلکه از آن زمان به بعد غیبش زد‌ زیرا احساس کرد قضیه جدی شده است‌ در حالی‎که اگر انسان ساده‌لوحی با او روبه‌رو می‌شد، پول را می‎گرفت و فرار می‎کرد. به هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم کلاهبرداران زیادی به شکل‎ها و روش‌های مختلف در کشور وجود دارند. بنابراین مساله وجود مافیا در کانون وکلا را مطلقا تکذیب می‏‌کنم و به جوانان و دانش‎آموختگان رشته حقوق توصیه اکید می‏‌کنم که زیر بار حرف‌های اینچنینی نروند، به شایعات دامن نزنند و از همه مهم‌تر هزینه‎ای را هم برای این کار اختصاص ندهند. حتی به موسساتی که می‎گویند با آموزش ما تضمینی و 100 درصد در آزمون وکالت قبول می‎شوید هم اعتماد نکنند. بنابراین جوانان به طور معمول درس‌شان را بخوانند و درگیر این شایعه نشوند.
سال‎هاست آزمون سردفتران دیگر برگزار نمی‎شود چرا؟
اطلاع دقیقی در این زمینه ندارم‌ اما آیت‎الله شاهرودی اواخر ریاست‌شان بر دستگاه قضا، به تعداد زیادی از افراد‌ مجوز سردفتری دادند و بعد از آن کانون سردفتران دیگر مجوزی صادر نکرد. شاید هم با همان مشکلی مواجه شد که وکلای ما با آن دست به گریبان هستند‌ زیرا کانون وکلا مرتبا با مباحثی مانند اینکه چرا جذب افراد را بالا نمی‎برد، مواجه است. قوه قضاییه که بی‎نهایت به جذب قاضی نیاز دارد، باز هم به تعداد کافی قاضی جذب نمی‎کند. ظاهرا دیوار ما (کانون وکلا) از همه جا کوتاه‎تر است.
شما در گذشته وکیل‌مدافع آقای کرباسچی بودید. فکر می‎کنید پخش تلویزیونی دادگاه به نفع ایشان بود؟
در زمان محاکمه جناب کرباسچی، هنوز قانون آیین‌دادرسی کیفری دادگاه‎های عام مصوب 78 تصویب نشده بود. بنابراین انتشار تلویزیونی دادگاه ایشان منعی نداشت. به نظر من، انتشار و پخش دادگاه به نفع کرباسچی بود. به این دلیل که به راحتی همه می‎گفتند‌ بردند، خوردند و... اما وقتی دادگاه وارد جزییات شد، همه موارد را مطرح کردند و در مقابل ما هم به آنها جواب دادیم بنابراین آن بردن و خوردن‎هایی که با آن ابعاد در جامعه بیان شده بود، مصداق نداشت. عاقبت، محکومیتی که آقای کرباسچی پیدا کرد، بابت این بود که چرا ایشان زمین‎های باغ‌وحش را با تخفیف به پنج نفر از کارمندان شهرداری واگذار و هزینه آنها را هم دریافت کرده‌ است؟ بنابراین این مورد مصداق جرم تلقی شد. ولی انصافا با دقت و جزییات زیادی دادگاه علنی رسیدگی و بررسی شد. به هر حال پخش تلویزیونی دادگاه برای مردم‌ به نفع آقای کرباسچی تمام شد و از همه مهم‌تر محاکمه ایشان تیر خلاصی بر دادگاه‎های عام بود.
منظورتان از تیر خلاص بر دادگاه‌های عام چیست؟
یعنی محاکمه آقای کرباسچی منجر به جمع‎آوری دادگاه‎های عام و احیای دادسراها شد. برای مردم این سوال مطرح بود که چطور می‎شود بازپرس، دادستان و دادگاه یک نفر باشد. البته در مدافعات خود در دادگاه غیرعادی بودن این ماجرا را برای مردم توضیح داده بودم که‌ این مشکلات ناشی از قانون است نه دادگاه. پخش تلویزیونی دادگاه کرباسچی اولا منجر به جمع‌آوری دادگاه‎های عام و احیای دادسراها شد ثانیا مردم هم درباره مراجعه و استفاده از وکیل دیدگاه دیگری پیدا کردند. چندی قبل‌ با همکاران جوان در حرفه وکالت برخورد کردم. آنها می‎گفتند زمان محاکمه آقای کرباسچی دانش‎آموز مقطع دبیرستان بودیم. ما برنامه‎های ایشان و شما را از صداوسیما مشاهده می‌‏کردیم و همین امر باعث شد وارد شغل و حرفه وکالت شویم. در جواب به آنها گفتم‌ امیدوارم از ورود به حرفه وکالت پشیمان نشده باشید و اگر هم پشیمان شده‎اید ان‌شاء‎الله خداوند از سر تقصیرات من بگذرد!
قبول دارید جنبه‎های سیاسی دادگاه آقای کرباسچی بیشتر از جنبه‎های قضایی‌اش بود؟
در ایران راحت‎تر می‎توان موارد غیرسیاسی را شمرد! چرا که تقریباً همه مسایل در کشور سبقه یا جنبه سیاسی پیدا می‎کند.
هنوز هم اعتقاد دارید آقای کرباسچی مرتکب اختلاس نشد؟
هنوز هم می‌گویم که اختلاسی در پرونده ایشان مشاهده نکردم.
فکر می‌کنید اگر دادگاه بابک زنجانی مانند غلامحسین کرباسچی از تلویزیون پخش می‎شد، به نفعش بود؟
الان پخش تلویزیونی و... منع دارد‌ یعنی از سال 78 به بعد ممنوع شد. در قانون آیین‎دادرسی کیفری جدید هم به ممنوعیت پخش تلویزیونی دادگاه‌ها اشاره شده است. البته در عین حال آمده است که دادگاه می‎تواند ضبط تصویری کل محاکمه را صادر کند و برای خود نگه دارد. جز در موارد‌ خاصی که در قانون بیان شده است، امکان عملی برای پخش تلویزیونی دادگاه بابک زنجانی وجود نداشته است‌ اما معتقدم به طور کلی علنی بودن دادگاه‎ها از جهت شناخت مردم و اجرای درست روال دادرسی بسیار مفید است. ضمن اینکه درهای بسته همواره باعث ایجاد شبهه و شائبه می‎شود و گاهی هم معلوم می‌شود که چنین شائبه‌هایی بی‌مورد و بی‎جهت نبوده‌اند. بنده جز در مواردی خیلی‌خیلی خاص با اعدام موافق نیستم. در مورد اجرای حکم اعدام بابک زنجانی بیم از دست دادن اموال و پول‎ها وجود دارد. اگر ایشان در زندان بماند، شاید اقدامی برای وصول پول‌ها شود‌ اما با اعدام، قضایا از جایی قطع می‎شوند و آن چندهزار میلیارد تومان را مطمئنا نمی‎بینیم.