گوش دنیا به زبان فارسی آشناست

 مهدی خلیلی
Khalili,mehdi@ymail.com

ایران سرزمین شعر است و ایرانی؛همیشه  حس و حالی شاعرانه دارد.ایرانی، در وقت دعا و نیایش زیباترین احساسات بشری را سرود . ادبیات فارسی مالامال از الهی نامه  های جاودانه است. ادبیات فارسی از مدح و منقبت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار می  گوید. از سوی دیگر،شعر برای مردم ایران زمین،در زندگی روزمره مفهومی است آشنا ،که در لحظه لحظه زیستن به کارش می گیرند.روزگاری، مادر بزرگ ها و پدر بزرگ ها در شب های زمستان به پشتی های ظریفی تکیه می دادند و شعر می خواندند! پیرمردان و پیر زنان کهنسال به تمنای نوه های خویش که چشم بر دهان این پیران گرم چانه می دوختند به اصرار می  خواستند که قصه پر غصه رستم و سهراب شاهنامه   را بخوانند و غزل های عاشقانه رند شیراز را بازگویند واز مثنوی تعلیمی و اخلاقی سعدی بگویند!در ایران زمین،زندگی با شعر پیوند ناگسستنی دارد. زندگی با احساسات شاعرانه آغاز می شود و با شعر بدرقه می  شود. لالایی ها پراحساس مادران سرزمین من، رنگ و بوی شاعرانه دارد!شعراز حیات تا ممات هر ایرانی جهت و جریان دارد و بی جهت نیست که ایران را سرزمین شعر جهان می دانند،همان گونه که اتریش سرزمین موسیقی نام گرفته است و آلمان را سرزمین فلسفه و ژاپن را سرزمین تکنولوژی می نامند! در زندگی امروز،گرچه ماشین و تکنولوژی چون حصاری ما در برگرفته است و انسان هایی در محاصره ماشین و تکنولوژی که دچار تنهایی شده ایم و پندار آمدنم بهر چه بود که پنداری اصیل است ،تبدیل به پندارهای فردگرایانه و گاهی اوقات پوچ گرایانه ای می شود و باز هم  این حس و حال شاعرانه  وجود دارد و ایرانی  به دنبال گمشده اش می گردد.شعر به ایرانی حس می دهد و حیات! شعر، موجب ترین تحول و تحرک جامعه  است و شعر تغییر و تغیر به وجود می آورد.  شعر  فارسی،عامل پیوند اجتماع ایرانی بوده است و دوام و قوام فرهنگ را موجب می شود. شعر ایرانی به ذائقه  های جهانی پاسخ می دهد و از همزبانی و همزمانی فراتر می رود و  این قدرت جادویی ادبیات فارسی، موجب حس همدلی  میان انسان ها فارغ از رنگ و نژاد و دین و جنسیت  می شود. سعدی،انسان ها را اعضای یک پیکره می  داند و این شعر سعدی در سازمان ملل با زبان های مختلف برای انسان های جهان نوشته شده است.مثنوی مولوی سال هاست که جزو پرفروش ترین کتاب های آمریکا می باشد. عاشقان دنیا از دیوان حافظ رندی و عشق می آموزند و مطربان عالم، از اشعار و فلسفه خیام می گویند!شعر و ادب فارسی،هویت ملی  ماست و تلاش برای ادبیات فارسی،تلاش برای هویت ملی است. متاسفانه غفلت ما نسبت به ادبیات و فرهنگ سرزمینمان و قدرت فرهنگی غرب و سیطره و سلطه تمدن فرنگی ،موجب تهدید و تحدید زبان و شعر پارسی گردیده است. بایستی به این امر توجه داشته باشیم که زبان و ادبیات پارسی،آشکارترین جلوه‌ فرهنگ ایرانی است ؛ و چه زیبا  دکتر حسین خطیبی در قصیده   معروف خود می گوید:


ای زبان پارسی افسون‌گری                           
هرچه گویم از تو، زان، افزون‌تری
این صدای توست کاندر گوش ماست                
می شناسم من ، صدایی آشناست
زبان پارسی را پاس بداریم و شعر پارسی را بخوانیم که اگر با شعر پارسی باشیم،شعور و خرد ایرانی نیز خواهیم داشت !