روزنامه بهار
1396/06/22
بحران آب فعالان مطبوعاتی را صدا میزند
به گفته رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بیش از ۷۵ درصدِ آبهای شیرین فسیلی که حاصل صدها سال کار طبیعت در زیرِ زمین بوده را از دست دادیم.به گفتهی کلانتری با ادامه روند موجود تا 40 سال آینده نواحی مرکزی و شرقی ایران غیرقابل سکنی خواهد شد در عین حال که ما توان تشخیص این فاجعه زیستمحیطی را نداریم.
خبرهای ناخوش این مسئول چنان بود که معاون اول رئیسجمهور در اظهار نظری پیرامون بحران آب، راهِ حلِ واردات آب را مفروض دانست. بهطور شهودی میتوان بحران آب را مشاهده کرد. دریاچههای بی شمار و تالابهای متعددی که یکی پشتِ سرِ هم خشک میشوند و تنها افسوسی بر دل ناظران میگذارند.
در دهه اخیر جنگلهای شمال نابود شده و ویلاسازی جای آن را گرفته، جنگلهای زاگرس در آتش سوخته و جای آن خار روییده است. تغییرات اقلیمی در مناطق سردسیری رخ داده و بیآبی مسبب نزاع قبیلهای و کشتار قومی در مناطق زاگرسنشین شدهاست. جنگ آب به سیاست هم پهلو زده و هدررفت سرچشمههای کارون و شوری آبِ سد گتوند کار دست وزیر پیشنهادی اصلاحطلبان داد.
نکته محوری این واقعه تلخ یعنی نابودی منابعِ آبِ تجدیدپذیر، سفرههای آب زیرزمینی و ذخایر آب پشتِ سدهای کشور که از زبان کلانتری بیان شد این است که: «نمیتوانیم تشخیص دهیم».
میشود این جمله را این طور تفسیر کرد که ما توان ارزیابی و فهم این رویداد را نداریم و یا دانش لازم جهت تبیین آن را در اختیار نداریم. اولویتبندی مدیران و نگاه کلان حکومت در موضوع آب، نگاهِ دسته- چندمی است. در دایره قدرت موضوعِ آب و حفظ محیط زیست شوخیای بیش به نظر نمیرسد.
عدم توسعه سیاسی و کنترل پروسهی اصلاحطلبی، عدم ورود زنان به ورزشگاهها، مقابله با کنسرت و برنامههای مُفرَح و. . . که از قضا به شدت ایدئولوژیکزده و سیاستزدهاند موضوع اولِ دست اندرکاران قدرت میشود. هر نگاه علمی و تخصصگرایانهای در این حوزه تا زمانی قابل بررسی و درخور التفات است که منافع فردی، باندی، قومی و منطقهای دست اندرکاران را زایل نکند.
برای مثال واگذاری امتیاز پتروشیمی همچون نقل و نبات در مناطق گرم و خشک نتیجه زد و بندهای سیاسی- باندی است در حالیکه صنایع بزرگ از قِبَل فولاد، پتروشیمی، هستهای و. . . از نظر زیستمحیطی در مناطق مذکور نیازمند پروژههای انتقال آب عظیم است.
ناگفته نماند که سیاست انتقال آب سالهاست منسوخ شده و از زمینههای نابودی محیط زیست به شمار میآید. بازیابی آبهای سطحی و جلوگیری از هدررفت آن به شیوههای مختلف، مدیریت شبکه و خطوط انتقالِ آبِ درون شهری، نگاه استرتژیک به محصولات کشاورزی، شیوههای مکانیزه آبیاری و دانش فنی- تکنولوژی مدرن شیرین کردن آب دریا از سیاستهای اصلی کشورهای توسعهیافته در مدیریت منابع آب است. کاشت بیرویه هندوانه به جای گندم در سالهای اخیر از عدم نگاه استراتژیک به محصولات کشاورزی در سطح کلان حکایت میکند (جالب اینکه قطر هندوانههای بیکیفیت ایران را پس فرستاد) . سالها بحران آب و حالا امنیتیشدن این بحران و خطر نابودی اراضی کشور همت جدی طلب میکند. روزنامهنگاری حول بحران آب و روشن نگاهداشتنِ سنسورهای ایمنی جامعه از رسالتهای کنشگران مطبوعاتی در شرایط کنونی است.
آگاهیبخشی و مطلعساختن مردم از وضع پیشآمده- پیشِ رو و تبدیل بحران آب به مسألهای ملی یاری اهالی مطبوعات را میطلبد. اختصاص بخشی از اخبار هفته به بحران آب آغاز نقطهای است که فارغ از سیاستزدگی، نقش واقعی همه ما در روشنگری اذهان جامعه را رقم میزند. بحران آب فعالان مطبوعاتی را صدا میزند.
سایر اخبار این روزنامه