قطعی پیاپی آب و برق و کلافگی شهروندان؛

امیرحسین میراسماعیلی- بابلسر از دید مردم سایر شهرهای ایران به عنوان شهری توریستی شناخته می‌شود که دارای جاذبه‌های خدادادی همچون ساحلی پهناور، رودخانه‌ای پرآب و درختان پرتعداد و کهنسال است اما اگر تصمیم بر ماندن و زندگی دائمی در این شهر داشته باشید آنگاه دیدگاه‌تان به کلی عوض خواهد شد و پس از مدتی کوتاه به دیار خود باز خواهید گشت. دلیلش را اگر بخواهید بدانید دو اتفاق بسیار ساده است که در تمام سال‌های اخیر هم انگار از نگاه مسوولان این شهر و استان مازندران مغفول مانده و آن هم کمبود آب آشامیدنی و قطعی پیاپی برق در شش ماه نخست هر سال است. وضعیت طوری است که بسیاری از شهروندان بابلسری در گفت‌وگو با نگارنده اعلام کرده‌اند که در شش ماه اول سال سعی می‌کنند به روستاها و ییلاق‌های اطراف مهاجرت کنند و کمتر در شهر بمانند زیرا به دلیل استقبال بیش از حد مسافران از این شهر و چهار برابر شدن جمعیت آن جز شش ساعت ابتدایی روز دیگر آبی در لوله‌ها نیست و در رطوبت بیش از 90 درجه‌ای و گرمای آزاردهنده تابستان هم برق دائما قطع می‌شود.
جمعیت ساکن بابلسر در حالت عادی حدود 55 هزار نفر است اما از اواخر اسفند هر سال که سفرهای نوروزی آغاز می‌شود تا پایان شهریورماه و به‌خصوص آخر هفته‌ها جمعیت این شهر چهار برابر می‌شود و در اکثر روزها شاهد حضور 200 هزار مسافر در این شهر هستیم در حالی که زیرساخت‌های آب و برق مربوط به دوران قبل از انقلاب است و به گفته یکی از کارمندان شهرداری بابلسر تنها برای 20هزار شهروند مهیا شده است. نکته قابل توجه اینجاست که در 10 سال گذشته ساخت‌وساز در بابلسر به شدت افزایش یافته و برج‌های سر به فلک کشیده ساحل دریای خزر را اشغال کرده و همین اتفاق یعنی افزایش بی‌رویه جمعیت و عدم افزایش کیفی و کمی زیرساخت‌ها منجر به وقوع چنین فاجعه‌ای شده است.
سبحان آقاجانی، کارمند شهرداری بابلسر در گفت‌وگو با خبرنگار «جهان‌صنعت» با تایید وجود چنین مشکلاتی می‌گوید: «درباره مشکل کمبود آب شهروندان بابلسر باید بگویم که ایراد از پوسیدگی و کم‌حجم بودن لوله‌های تعبیه شده است وگرنه استان مازندران مشکل کمبود آب ندارد. سال 94 و قبل از برگزاری انتخابات مجلس نجف‌نژاد، نماینده مردم بابلسر توانسته بود بودجه‌ای 70 میلیارد تومانی را برای خرید لوله‌های مناسب و جدید مهیا کند که پس از انتخابات و کنار رفتن او و انتخاب فردی دیگر از سوی مردم متاسفانه پروژه تعویض لوله‌ها پیگیری نشد و آن پروژه در میانه راه متوقف شد. قرار بود خط لوله جدیدی از شهر بابلسر به بابل کشیده شود تا آب از سدهای رشته‌کوه دماوند به سمت بابلسر سرازیر و مشکل رفع شود اما نشد.»
از آنجا که صحبت‌های این کارمند شهرداری بابلسر به شدت نمایانگر هواخواهی و تمجید از مقداد نجف‌نژاد، نماینده سابق و اصولگرای مجلس بود، نگارنده به او پاسخ داد که چگونه جناب نجف‌نژاد در بیش از 10 سالی که نماینده مردم بابلسر بوده به فکر دریافت چنین بودجه‌ای و آغاز این پروژه نیفتاده و تنها در چند ماه باقی‌مانده تا انتخابات مجلس فیلش یادش هندوستان کرده است؟ این حرکت را نمی‌توان به یک نمایش انتخاباتی تشبیه کرد؟


آقاجانی در پاسخ به این سوال سعی کرد کمی منطقی‌تر به ماجرا نگاه کند و ضمن مقصر دانستن نجف‌نژاد، نماینده سابق بابلسر و عدم وجود برنامه‌ای بلندمدت برای شهر بابلسر در سال‌های گذشته افزود: «حقیقت ماجرا این است که چنین کمبودها و مشکلاتی در سال 2017 باید باعث خجالت و شرمندگی همه مسوولان شهری باشد و سوال اصلی این است که مدیران و مقامات در دو دهه گذشته دقیقه چه کار کردند؟ درباره قطعی پیاپی برق باید بگویم که همان سال 94 جلسه‌ای بین مدیران شهری برگزار شد و رییس اداره برق شهرستان درخواست زمینی هزار متری در ساحل بابلسر را برای استقرار دکل‌های برق داشت اما از آنجا که زمین‌های ساحل متعلق به بنیاد مستضعفان است، رییس اداره بنیاد مستضعفان بابلسر با این خواسته مخالفت کرد تا در همچنان روی همان پاشنه بچرخد. مشکل اصلی شهر ما این است که مدیران و مسوولان و حتی اعضای شورای شهر هم با هم اتحادی ندارند و همین اختلافات و دعواهای داخلی در نهایت دودش به چشم همشهریان و مسافران می‌رود. به راستی مردم در بابلسر جز دریا چه تفریحی دارند؟ وضعیت اسفناک رودخانه بابلرود که لوله‌های فاضلاب شهری در آن تخلیه می‌شوند را که ملاحضه می‌کنید، آیا بزرگ‌ترین تفریح مسافران و مردم بابلسر باید قلیان کشیدن باشد؟»
این صحبت‌ها در حالی از طرف سبحان آقاجانی بیان می‌شود که خود او همان‌طور که اشاره شد سال‌هاست کارمند شهرداری بابلسر است و بخش اعظمی از این اهمال و سهل‌انگاری به او و همکارانش در شهرداری برمی‌گردد. قسمت جالب گفت‌وگوی «جهان‌صنعت» با او اما در این لحظه آغاز می‌شود؛ جایی که نگارنده از بحث‌های حاشیه‌ای پیرامون شهردار جدید بابلسر و کارنامه مبهم و نگران‌کننده او می‌پرسد که آقاجانی پاسخ می‌دهد: «جناب مهندس شفیعی انسان پاک و درستی است و چنین صحبت‌هایی را نهایت بی‌انصافی می‌دانم. حالا اینکه بر فرض اگر یکی از برج‌سازها یا کسانی که با شهرداری سر و کار دارد بخواهد به شهردار شهرش چند عدد سکه هدیه بدهد مگر اشکالی دارد؟ هر مدیری که کارش را به درستی انجام دهد از سوی شهروندان تقدیر می‌شود و این اتفاقی طبیعی است.»
فاجعه اصلی همینجاست. اینکه کارمند شهرداری اهدای سکه بهار آزادی از سوی برج‌سازها به شهردار را امری طبیعی می‌داند و معتقد است که این اتفاق در تمام شهرها می‌افتد. به راستی دامنه فساد در شهرداری‌ها آیا اینچنین گسترده شده است که چندین سکه بهار آزادی دیگر به عنوان رشوه تلقی نمی‌شود؟ با چنین اوصافی دیگر آسان‌تر می‌توان به دلیل اصلی کمبود آب و برق در یک شهرستان رسید.
برای پیگیری بیشتر ماجرا با فاطمه بهار، عضو شورای شهر بابلسر که در دوره قبلی شورا نیز عضو این نهاد اجتماعی بوده تماس گرفتیم. او در پاسخ به سوال «جهان صنعت» حرف‌هایی کاملا متفاوت با آن کارمند شهرداری زد که موجب حیرت ما شد. تنها عضو خانم شورای شهر بابلسر می‌گوید: «به شما قول می‌دهم که حداکثر تا دو ماه آینده مشکل آب آشامیدنی بابلسر حل خواهد شد، زیرا عملیات لوله‌گذاری تا شهر بابل رسیده و طبق گفته رییس اداره آب بابلسر در نهایت تا پایان آبان‌ماه دیگر شهروندان قطعی آب نخواهند داشت.»به او یادآور شدیم که این گفته‌اش خلاف گفته کارمند شهرداری بابلسر است و آقاجانی گفته که پروژه لوله‌کشی آب متوقف شده است، اما پاسخ‌اش این‌گونه بود: «حتما ایشان در جریان ماجرا نیستند و اطلاعاتی اشتباه را منعکس کرده‌اند و مطمئن باشید که پروژه در حال انجام است. درباره قطعی برق هم می‌گویم که بنیاد مستضعفان طبق خواسته رییس اداره برق شهرستان زمینی هزار متری در ساحل بابلسر را در اختیار اداره برق قرار خواهد داد و موافقت‌اش را با آغاز پروژه نصب دکل‌های فشار قوی در این زمین‌ها اعلام کرده است» ماجرا حالا برای نگارنده تبدیل به یک فانتزی خنده‌دار شده است. کارمند شهرداری دقیقا همین ماجرا را به‌گونه‌ای کاملا متفاوت تعریف کرده بود و ادعا کرد که بنیاد مستضعفان مخالف این پروژه است. در این شهر چه خبر است؟ حق با کارمند شهرداری است یا عضو شورای شهر؟ چیزی که مسلم است اینکه باید تا اواخر اسفندماه صبر کنیم و ببینیم آیا با ورود مجدد مسافران نوروزی به این شهر و چند برابر شدن جمعیت، صحبت‌های فاطمه بهار تایید می‌شود و مشکلات مرتفع خواهد شد یا ادعای سبحان آقاجانی و ادامه مشکلات را شاهد خواهیم بود؟