موید حسینی صدر

با کسب رای اعتماد بسیار قوی از مجلس برای 16 وزیر دولت آقای روحانی، اکنون تمام چشم ها به دو وزارتخانه بسیار مهم دوخته شده است. به اذعان همه صاحبنظران مهمترین بحران پیش روی کشور در آینده و حتی هم اکنون بحران آب است، مدیریت آب هر چند که به وزارت جهاد سازندگی و سازمان محیط زیست نیز ارتباط دارد اما امور اجرایی آن در بحث کلان بر عهده وزارت نیرو است. بنابراین باید ببینیم آقای روحانی برای وزارت نیرو و بلکه مهم تر از نظر ما برای مدیریت آب کشور چه گزینه ای را انتخاب خواهند کرد؟وزارتخانه دیگری که بدون وزیر است وزارت علوم فنون و تحقیقات است. همچنانکه آقای رئیس جمهور در صحبت های خود چند بار اشاره کردند، راندمان آموزش در مقطع دبیرستان و دانشگاه از بعد عملی پایین است و در عمل فارغ التحصیلان مدارس و ...دانشگاه ها در تمام مقاطع تحصیلی مهارت عملی و فنی و کاری قابل توجه ندارند، هر چند استثناهایی وجود دارد اما صحبت ما با عموم فارغ التحصیلان است نه در مورد استثناها و یا موارد خاص.دانشگاه باید منشاء تحول باشد و رویکردهای علمی را در کشور ترویج کند، دانشگاهی که پیرو باشد و بیشتر اسیر جو باشد بجای اینکه پیشرو و جریان ساز باشد، از خلق تحول عاجز خواهد ماند. دانشگاه باید بجای تاثیر پذیری، تاثیرگذار و واقع بین و واقع گرا باشد . دانشگاه نباید اسیر شعار یا تعریف و تمجید ها و اغراق در خودستایی شود. دانشگاه باید چشم خود را بر روی واقعیت های تلخ و شیرین کشورمان و بحران هایی که در کشور وجود دارد، باز کند و از نگاه خود به روزمرگی کم کند و برای بحران های کشور راه حل ارایه نماید. واقعیت این است که از اول انقلاب تاکنون دانشگاهیان سهم کافی و در قدوقواره خودشان در مدیریت کشور در عرصه های مختلف نداشته و نقش تاثیرگذار ایفا نکرده اند. حتی گاه اسیر مخالفت بی دلیل و یا تشویق بیش از حد شده اند و در مسائل بزرگ کشور نقش محوری نداشته اند و به کارگاه های ایده پردازی و نخبه پروری تبدیل نشده اند و فضا را برای رشد افکار پوپولیستی باز گذاشته اند، در حالیکه تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهها « هر چند بدون مهارت» بیش از یک چهارم جمعیت کشور است اما سهم و نقش این قشر از آنچه که انتظار می رود در مدیریت کلان کشور کم رنگتر است.آقای روحانی باید وزیری انتخاب کند که از رفتار سیاسی و جناحی تند اجتناب کند در عین حال که فضای گفتگو و بحث را در دانشگاه فراهم می نماید. تحول زیربنایی در کیفیت آموزش ایجاد کند و پژوهش را به سمتی هدایت کند که در راستای حل مشکلات کشور باشد و در واقع مصداق ضرب المثل قدیمی «عالم بی عمل همچون زنبور بی عسل» نباشد و دانشگاهیانی عالم و عامل به جامعه تحویل دهد.دانشگاهیان ما باید وضعیت کشور را بدرستی احصا کنند و کارشناسانه و با انگیزه در اداره کشور مشارکت نمایند. در سالهای اخیر، کشور ما در صدها موضوع مهم راه آزمون و خطا را طی کرده و در خیلی موارد با روش کوشش و خطا اداره شده است این یعنی اینکه دانشگاهیان موضع گیری قوی نداشته اند و باور نکرده اند که برای حل مشکلات اقتصادی، اشتغال، تولید، محیط زیست، آب و هوا، بحران صندوق های بازنشستگی، بهره بانکی ، حمل و نقل و غیره می توانند برنامه داشته باشند . اما بدون تعارف همه قبول داریم که مهارت های ما عمدتا در خارج از محیط آموزش کسب می شود و اگر مدیر موفقی داریم که اتفاقا دانشگاهی هم هست، مدرک دانشگاهی فقط به شخصیت علمی و تقویت قوه تحلیل دانش پایه کمک کرده و مهارت های مدیریتی را خارج از محیط دانشگاهفرا گرفته است. به عبارت ساده تر هزینه های کلانی برای دانشگاهها صرف می شود و البته همیشه هم ناکافی است، مخصوصا در حوزه پژوهش، بودجه ها بسیار ناچیز است و سهم بودجه پژوهش از تولید ناخالص GDP کمتر از یک درصد است و بازده اینهزینه هم ناچیز بوده است.پس وزیر بعدی باید کاری بکند که فرایند آموزش، کارگشا و مهارت آفرین و ثروت آفرین باشد و کاری کند که نپرسند علم بهتر است یا ثروت بلکه بگویند علمی بهتر است که ثروت آفرین باشد. بنابراین هم ستاد وزارت علوم باید برنامه هایی برای ثروت آفرینی کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاهها داشته باشد و هم فارغ التحصیلان دانشگاهها توان ثروت آفرینی داشته باشند. در نهایت به نظر می رسد عدم انتخاب وزیر علوم پیام خوبی ندارد، چطور می شود در کشوری که 5000 عضو هیئت علمی در مرتبه استاد تمامی دارد یک نفر حایز شرایط وزارت پیدا نشود! با توجه به تعطیلی مجلس تا دوم مهرماه عملا انتخاب وزیر قبل از آغاز سال تحصیلی منتفی است اما امیدوارم در اسرع وقت این انتخاب صورت بگیرد و در اولین وقت کاری مجلس، وزیر منتخب رئیس جمهور نیز تایید شود.